رویداد۲۴| حکومت بشار اسد رئیس جمهوری سوریه سرنگون شد تا برای چندمین بار ثابت شود "الملک لایبقی مع الظلم".
حکومت بشار اسد سرنگون شد؛ سریعتر از آنچه همه ما فکر میکردیم. البته این سرنوشت همه حکومتهای دیکتاتوری است.
۱. چرا دولت بشار اسد سقوط کرد؟ پاسخهای متعددی دارد.
یک پاسخ این است که سه حامی اصلی دولت بشار اسد رییس جمهوری سوریه یعنی ایران، روسیه و حزب الله لبنان، از ورود دوباره به بحران داخلی این کشور خودداری کردند. هر سه، پیش از این با موضوعات دیگری درگیر شدند و در نتیجه، وضعیت سوریه از اولویت آنها خارج شد.
روسیه از سال ۱۴۰۰ درگیر جنگ اوکراین شد و همچنان درگیر است و از نیروهای نظامی خود در سوریه کاست. ایران درگیر جنگ و درگیری مستقیم با اسرائیل شد. حزب الله لبنان هم از یک سال قبل تاکنون وارد نزاع و درگیری و جنگ مستقیم با اسرائیل شد.
در گذشته، ورود این سه، مانع از سقوط حکومت بشار اسد شده بود. قبل از این، نیروهای ایرانی و حزب الله لبنان و جنگندههای روسیه در سوریه نقش آفرینی کردند. این بار البته وقتی در حملات ۱۱ روز قبل، ضعف مفرط ارتش سوریه در دفاع از شهرهای حلب و حماه مشخص شد برای همه ثابت شد دخالت بی فایده است. ضمن اینکه قرار نیست کسی جای ارتش و نیروهای سوری، برای دولت بشار اسد بجنگد.
پاسخ دیگر این است: حکومت بشار اسد سرنگون شد، چون دلیلی برای باقی ماندن آن نبود. در نتیجه اعتراضات و مخالفتهای سیاسی و مسلحانه و جنگ داخلی ۱۳ ساله و کشته شدن نیم میلیون نفر و آوارگی نصف جمعیت این کشور در کنار سرکوب شدید مردم، مشروعیت آن سقوط کرده بود. به لحاظ اقتصادی و کارآمدی هم دولت ورشکستهای بود. حضور بشار اسد در راس حکومت سوریه، این کشور را در بن بست قرار داده بود. حکومت بشار اسد سرنگون شد، چون تن به اصلاحات سیاسی – اقتصادی نداد.
حکومت بشار اسد سرنگون شد، چون حکومت پوسیدهای با ایدئولوژی نژادپرستانه و تبعیض آمیز حزب بعث بود که نتوانست به نیازهای روز سیاسی – اقتصادی و فرهنگی مردم پاسخ بگوید.
شخص بشار اسد و حزب بعث به مانعی در برابر پیشرفت و توسعه سیاسی – اقتصادی کشور سوریه تبدیل شده بودند.
۲. شدت سرکوب سیاسی در سوریه، بی مانند یا کم مانند بود. گرچه روابط خوب ایران و سوریه، این سرکوب را از چشمان ایرانیها دور کرده بود.
۳. سقوط بشار اسد برخلاف بسیاری از نگرانی ها، در نهایت به سود ایران، دولت و مردم ایران خواهد بود.
۴. مخالفان اسلامگرا در سوریه برخلاف گذشته، این بار با عقلانیت و تدبیر و اصلاح اشتباهات گذشته رفتار کردند. از جمله خودداری از انتقام جویی و برقرای امنیت. مخالفان این بار برخلاف گذشته، برای فتح و اداره شهرها و مناطق پس از پیروزی، از قبل، برنامه ریزی کامل و تدارک دیده بودند. محافظت از اقلیتهای مذهبی و دینی، مدیریت نیازهای روزانه مردم و حفاظت از نیروهای دولتی بعد از سقوط از جمله این موارد بودند.
۵. باید از اشتباهات دولت بشار اسد درس عبرت گرفت: بزرگترین اشتباه دولت بشار اسد، نادیده گرفتن مردم، سرکوب مردم و آزادی و حقوق آنان بود.
در دولت بشار اسد، انتخابات، احزاب، فعالیت سیاسی و پارلمان، هیچ کدام واقعی نبودند؛ همه، جعلی بودند. با اینکه حکومت "جمهوری" بود، اما اثری از نظر و رای جمهور در حکومت نبود. او کل حکومت را به حزب بعث محدود کرد و کل حکومت و حزب بعث هم به شخص بشار اسد محدود شدند.
۶. بشار اسد بعد از سرکوب اعتراضات و مقابله با تروریستها و پایان جنگ داخلی به آشتی داخلی اقدام نکرد و سرمست از پیروزی نظامی، روند حکمرانی اشتباه خود را ادامه داد. او وعدههای اصلاحات سیاسی را فراموش کرد و به کناری نهاد.
۷. بشار اسد در برابر اعتراضات و مخالفتهای داخلی، به قدرتها و کشورهای خارجی تکیه کرد. هیچ قدرت خارجی، جای حمایت مردمی را نمیگیرد. وقتی حامیان خارجی، کنار کشیدند، او سقوط کرد.
۸. کردهای سوریه یکی از برندگان بزرگ سقوط بشار اسد هستند. آنها هم اکنون یک چهام خاک سوریه را در دست دارند. احتمالا آنها مثل عراق اقلیم فدرالی کردستان تشکیل میدهند. یکی از چالشهای دولت آینده سوریه، نوع تعامل میان کردها و دولت آینده سوریه خواهد بود.
۹. برندگان خارجی سقوط اسد را میتوان اینگونه نام برد: ترکیه و شخص اردوغان، اسرائیل، قطر، امریکا، ترامپ و کشورهای جنوب خلیج فارس.
۱۰. اسلام گرایان تندرو و غیرتندرو در سوریه امروز مهمترین و قویترین نیرو هستند. در صورت انتخابات آزاد، حتما یک اسلامگرا برنده خواهد شد.
۱۱. تصمیم ایران برای خودداری از دخالت در حوادث اخیر سوریه، عاقلانه بود. ایران از حملات اخیر غافلگیر شد، اما توانست تصمیم صحیح را بگیرد.
۱۲. بشار اسد از مقاومت فلسطین علیه اسرائیل حمایت میکرد، اما همزمان به شدت حکومتی ناکارآمد و علیه مردم خود، سرکوبگر بود. حمایت از فلسطین به معنی خوب بودن یک دولت یا رفتار خوب آن با مردمش نیست.
۱۳. بشار اسد از فلسطین حمایت میکرد، چون اهرم فشار در برابر اشغال خاک سوریه توسط اسرائیل بود. اگر اسرائیل جولان را پس میداد اسد هم اسرائیل را به رسمیت میشناخت. مخالفت بشار اسد با اسرائیل و حمایت از فلسطین، اصالت نداشت بلکه تاکتیکی بود در برابر اسرائیل برای امتیازگیری از تل آویو و تحت فشار قرار دادن آنها.
۱۴. آینده سوریه چه میشود؟ جنگ داخلی؟ یا حکومت افراطگرایان اسلامی یا حکومت سکولار؟
اگر از شرایط عراق و لیبی بعد از صدام و قذافی عبرت بگیرند میتوانند به دولت اسلامگرای حداقلی برسند. در غیراین صورت با جنگ داخلی و حکومت اسلامگرایان تندرو روبه رو خواهند شد. مخالفان بعد از تصرف دمشق و سقوط بشار اسد، نخست وزیر دولت سرنگون شده را مسوول اداره موقت کشور کردند؛ اقدامی عاقلانه و همراه با تدبیر.
نفوذ ترکیه برمخالفان سوری امیدها را برای جلوگیری از جنگ داخلی در سوریه بعد از اسد تقویت میکند.
۱۵. اسلام نیروی قدرتمندی در جامعه سوریه است که بشار اسد آن را نادیده گرفت. اسد باید آن را مشارکت میداد.
۱۶. بهار عربی در نهایت به سوریه اسد رسید البته با تاخیر ۱۳ ساله.