رویداد۲۴| علی شمخانی در مصاحبهای که نورنیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت منتشر کرده از در نقد وارد شده و کسی را هم بینصیب نگذاشته است. از محمود احمدی نژاد و ابراهیم رئیسی گرفته تا حسن روحانی؛ به همه تاخته است. او در بخشی از این مصاحبه که در فضای مجازی نیز با واکنشهای بسیاری همراه شده است، میگوید که نه به احمدینژاد و نه به رئیسی و نه به روحانی رای نداده است، اما به پزشکیان رای داده است.
او در بخش دیگری از صحبتهایش که حتی با واکنش خبرنگار هم همراه است، میگوید: «آن کسی که در کشور اختلاف ایجاد کرد و منابع مالی را هدر دارد و هنوز هم برای آن پاسخی ندارد، آن کسی که بگم به گم راه انداخت و حیطه سیاست را به حیطه فحش و فحشکاری تبدیل کرد؛ احمدینژاد است.»
بخش جالبتر اظهارات شمخانی آنجاست که سیاست خارجی دولت روحانی و مشخصا رویکرد برجامی آن را هدف میگیرد. او موقعیت کنونی ایران را حاصل قانون اقدام راهبردی دانسته و ادعا میکند که دولت روحانی اساسا برنامهای برای واکنش به خروج آمریکا از برجام نداشته است!
درباره این مصاحبه و صحبتهای آقای شمخانی، اما چند نکته قابل توجه است.
۱. اولین و مهمترین نکته این است که یک مقام مسئول بر چه مبنایی به جای پاسخگویی در مقام نقد سخن میگوید و با زیر سوال بردن دیگران، فرافکنی میکند. آقای شمخانی که در همین مصاحبه تاکید کردهاند هنوز مسئول رسیدگی به پرونده هستهای هستند، چرا به جای زیر سوال بردن و حمله به سیاستهای دولت روحانی پاسخ نمیدهند که از جایگاه خود برای حل و فصل پرونده پیچیده هستهای چه استفادهای کردهاند؟
در همین راستا انتظار میرود آقای شمخانی به جای افتخار به اینکه به سه رئیس جمهور کشور رای ندادهاند، به این سوال پاسخ دهد که در یک دهه فعالیت خود در شورای عالی امنیت ملی چه دستاوری داشته است. ایشان در این جایگاه و در حالی که کشور با سه بحران مهم در دی ۹۶، آبان ۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ مواجه شد؛ چطور عمل کردند؟ مثلا توضیح دهند که چطور با معترضان مواجه شدند؟ چند نفر کشته شدند؟ توانستند مردم را متقاعد و اعتماد اجتماعی را بازیابی کنند و ...؟
همچنین انتظار میرود آقای شمخانی درباره سرنوشت پروندههای بیسرانجامی مثل پرونده هستهای و پرونده حصر که بعد از انتصاب ایشان به دبیر شورای عالی امنیت ملی به این نهاد سپرده شد، توضیح دهند.
۲. مصاحبه اخیر علی شمخانی و لحن تند و انتقادهایش به دیگران با واکنشهای بسیاری همراه است و مهمترین این واکنشها سابقه او است. شمخانی درحالی سیاستهای برجامی دولت روحانی را مورد هجمه قرار داده است که همین چند وقت پیش محمود واعظی در مصاحبهای که اتفاقا خیلی هم سر و صدا به پا کرد از اختلافات دولت روحانی با شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی سخن گفت.
واعظی حتی در آن مصاحبه از مخالفت اولیه رهبری با شمخانی برای تصدی آن جایگاه پرده برداشته و گفته بود: «سال ۹۲ آقای روحانی، آقای شمخانی را برای شورای عالی امنیت ملی معرفی کرد، مقام معظم رهبری گفتند شما اگر کسی دیگر را دارید بگذارید... نمیدانم ملاحظاتشان چه بود که تأیید نکردند، اما بعدش تأیید کردند.»
با توجه به همین مصاحبه و اشاره واعظی به اینکه روحانی بعدها ۶-۵ مرتبه برای تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی اقدام کرده است؛ حمله اخیر شمخانی به دولت روحانی بیاعتبار شده و بیشتر به یک تسویه حساب سیاسی یا فرافکنی از مسئولیت میماند.
این موضوع درباره روابط شمخانی و دولت رئیسی نیز صدق میکند. او در سال ۱۴۰۲ از دبیری شورای عالی امنیت ملی برکنار شد و منصور حقیقتپور از چهرههای نزدیک به لاریجانی در یک گفتگوی رسانهای گفته بود ابراهیم رئیسی از سال ۱۴۰۰ به دنبال تغییر شمخانی بوده است.
۳. آنچه بعد از مشاهده مصاحبه اخیر شمخانی به ذهن میرسد، اما حواشی مربوط به او و خانوادهاش است. نام شمخانی با فساد اقتصادی پسرانش گره خورده لذا همزمان با اینکه او مشغول نقد روسای جمهور قبلی است، ذهن مخاطب جریان هزینه نجومی دانشگاه آمریکایی در بیروت، مالکیت کشتی، خرید و فروش املاک در دوبی و فروش فراوردههای نفتی ایران و روسیه را مرور میکند.
مرور این حواشی که فهرست طول و درازی هم دارد، موضوع این بحث نیست لذا صرفا به آخرین مورد آن اشاره میکنیم که بلومبرگ در گزارشی تحقیقی به تبدیل شدن حسین شمخانی به سلطان معاملات نفت ایران و روسیه پرداخت و نوشت: شرکتی به نام میلاووس دو سال پیش در دوبی تاسیس شده که نفوذ گستردهای در بازارهای جهانی انرژی به دست آورده است. این شرکت به حسین شمخانی تعلق دارد. این رسانه ادعا کرده است حسین شمخانی به لطف نفوذ پدرش در سطوح بالای مدیریتی موفق شده از فروش نفت و فرآوردههای نفتی ایران و روسیه میلیاردها دلار پول به جیب بزند.
۴. نکته چهارم، اما ابهاماتی است که سخنان شمخانی در این مصاحبه دارد. مثلا علی شمخانی در این مصاحبه درحالی به قانون اقدام راهبردی اشاره و آن را در کارنامه خود میداند. در حالی که این قانون محصول عملکرد مجلس انقلابی و به گفته محمد جواد ظریف خود مانعی در راستای احیای برجام بود. خاطرمان است که حسن روحانی در این خصوص گفته بود: «در قانون اقدام راهبردی خیانت شد به مردم. آقای ظریف طرحی به شورای عالی امنیت ملی آورد، تقریباً اواخر فروردین ۱۴۰۰ توافق نهایی میشد. با اکثریت قاطع آرا تصویب شد. فقط یک نفر مخالف بود. ولی خب نشد ما اجرا کنیم. بیشترین عامل همین قانون بود که جلوی ما را گرفته بود. طبق این قانون هیچ وقت برجام درست نمیشود.»
مثال دیگر این که شمخانی میگوید نه به احمدینژاد رای داده و نه رئیسی و روحانی؛ لذا باید از او پرسید در انتخابات سال ۹۶ و در حالی که دولت روحانی او را دبیر شورای عالی امنیت ملی کرده بود به چه کسی رای داده است؟ اگر رای شمخانی در آن انتخابات قالیباف بوده، چطور اکنون تلاش میکند تا تصویب قانون اقدام راهبری در مجلس را به نام خود بزند و در کار نامه خود قرار دهد!