رویداد۲۴| «خاموشیهای منظم» ایدهای بود که دولت پزشکیان برای مدیریت ناترازی و کنترل مصرف انرژی و البته با ژست محیط زیستی به اجرا گذاشت. حواشی اطلاعرسانی درباره زمان قطعی برقی تازه پایان یافته و مردم به اس ام اسهای اعلام زمان خاموشی که اغلب دقیق هم نبود، عادت کرده بودند که اعلام شد خاموشی واحدهای مسکونی متوقف خواهد شد. یک نماینده مجلس حتی تاکید که قطع برق واحدهای مسکونی تخلف است و در صورت این اقدام وزارت نیرو باید پاسخگو باشد. دو هفته بعد از این اعلام، اما شاهد بازگشت بیبرقی بودیم و گزارشهای مختلفی از مناطق مختلف نشان داد که نه تنها برق دوباره قطع میشود، بلکه بسیار نامنظمتر از قبل قطع میشود! مسئولان دولتی، اما در واکنش اعلام کردند که جدول زمان بندی از شنبه یعنی امروز اعلام خواهد شد.
این وضعیت با واکنش گسترده رسانهها همراه بود. مثلا روزنامه اصلاحطلب هم میهن نوشت: «پزشکیان راست میگوید، یک جای کار میلنگد. اما او و کابینهاش میدانستند سکان کشوری را به دست میگیرند که با بیتدبیری، تندروی، ناکارآمدی و افراطیگری به ورطه مشکلات افتاده و قرار بود دولت چهاردهم با حل مشکلات ترمز آن را بکشد، اما اینطور به نظر میرسد که حتی از سرعت آن هم کاسته نشده است. یکی از ناترازیهایی که این روزها مردم را برآشفته است، ناترازی انرژی است و بیش از همه عباس علیآبادی، مسئول و مقصر آن است. البته پزشکیان هم بیتقصیر نیست.
او وزیر سابق صمت (در دولت ابراهیم رئیسی) را برای وزارت نیرو برگزید، شاید او دانشآموخته رشته تبدیل انرژی باشد آنهم از دانشگاههای صنعتی شریف و تهران. اما سابقه درخشانی در وزارت صمت نداشته و پزشکیان آزموده را در معرض آزمودن قرار داده است. هرچند که علیآبادی وزیر نیرو که در دولت گذشته طعم استیضاح را هم چشیده بود در وزارت جدید (نیرو) با خاموشیها بار دیگر در آبانماه توسط حمید رسایی تهدید به استیضاح شد: «یک هفته است که همه جا صحبت از خاموشی بیسابقه نیمه پاییز و زمستان است. اما شما یک توضیح و عذرخواهی، حتی یک کلمه سخن از وزیر نمیشنوید. انگار چنین وزارتخانه و چنین وزیری وجود ندارد! شاید خبر استیضاح بابت این بیتدبیری که مردم را اینطور به زحمت انداخته، زبان وزیر را باز کند.» شاید این تهدید یکی از سوپرانقلابیهای مجلس واقعاً زبان علیآبادی را باز کند و بگوید که که ذخایر را خالی تحویل گرفته است یا خیر؟»
علی قلهکی، خبرنگار اصولگرا ریشه این ناترازیها را در دولت قبل و ناکاربلدی وزیر دانسته و روند رسیدن به این روزها را اینگونه توصیف کرد: «۱) بنا بر اشتباهِ مُحرزِ وزیر سابق نیرو، در تابستان گازوئیل سوزانده شد و ذخیره استراتژیک گازوئیل کاهش شدید پیدا کرد. ۲) رئیس دولت بدون بررسیِ عمیق ناگهان گفت که در سه استان مازوتسوزی متوقف میشود. ۳. مازوت سوزی در سه استان متوقف شد ولی روندِ آلودگی، کاهش اساسی پیدا نکرد! ۴. درخواستِ افکار عمومی در استانهای آلوده دیگر این شده بود که مازوت نسوزانیم و گازوئیل بسوزانیم! ۵. رکوردِ مصرف ۵۶ میلیون لیتر گازوئیل در روز شکسته شد و تنها ۸ روز ذخیره گازوئیل داشتیم! ۶. در یک شورای بالادستی تصمیم بر این شد که مجدد مازوت بسوزانیم! پینوشت: در این چرخهیِ فاجعهبار و خسارتِ محضِ تولیدِ برق با مازوت و گازوئیل، نه کسی محاکمه شد و نه مسئولی دادگاهی!»
روزنامه فرهیختگان در سرمقاله خود از شروع دوباره قطعی برق و نحوه اطلاعرسانی درباره آن انتقاد کرد و نوشت: «اگر ارکان تصمیمگیر و مؤثر بر تصمیمات، حساسیت شرایط را قبول داشته و از گزینههای محدود در پیش روی سیاستگذار اطلاع دارند، نباید تصمیمی اتخاذ کنند که نیروهای اجتماعی را برای پذیرش راههای اصلاحی کمرمق کرده و انرژی جامعه را بگیرند. از این نگاه هر تصمیم و قراری که میان ارکان سیاست گرفته شود و بدون ایجاد افق امیدبخش در مدت زمان معین به جامعه فشار وارد کند، قابلدفاع نیست؛ حالا این تصمیم، قطع برق بدوناطلاع یا بااطلاع باشد یا چالش بدونانتها درباره نحوه مدیریت فضای مجازی یا هر چیز دیگری.
در شرایط پیچیده سیاسی موجود بهخصوص ازنظر سیاست خارجی و منطقهای تصمیماتی که جامعه را نگرانتر و عصبانی کند، با هر ایده و پیشفرضی درست نیست و وظیفه کسی که به هر طریقی به کرسی قدرت رسیده عمل به تصمیمی است که مانع نگرانی اجتماعی شود. اینکه برخی تصور میکنند ایجاد ناامیدی و اضطراب اجتماعی فقط از عهده منتقدان یا مخالفان برمیآید، درست نیست. اتفاقاً هر سیاستگذاری که با تصمیم اشتباهش به جامعه آسیب میزند در صدر لیست ناامیدکنندگان قرار دارد.
اگر قبول داریم کشور، دشمن تا دندان مسلحی دارد که هیچکدام از معیارهای انسانی را قبول ندارد با تصمیمات داخلی نباید به آن پاس گل بدهیم. کار سیاستمدار فقط چیدن کلمات قشنگ کنار هم نیست تا پیروز انتخابات شود و بعد از آن به میزان گرما و نور سالن محل سخنرانیاش انتقاد کند. باور کنید این روش برای جامعه جذاب نیست، مخصوصاً وقتی در میان حجم شگفتانگیزی از آلودگی هوا زندگی میکند و در سیاهه زمستان هم مجبور میشود با بیبرقی کنار بیاید.»
روزنامه «کیهان» نیز نوشت: «در حالی شاهد بازگشت سرزده خاموشیهای خانگی در روزهای پایانی هفته قبل بودیم که هیچگونه اعلام قبلی از سوی وزارت نیرو و توانیر صورت نگرفته بود و این موضوع، برنامه زندگی مردم را مختل کرد.»
این روزنامه منتقد دولت نوشت: «یکی از مهمترین گلایههای مردم، اعمال خاموشی بدون اعلام قبلی است. شهروندان میگویند قطع برق اتفاقی است که در این دولت آن را پذیرفتهایم، اما حداقل توقع آن است که مسئولان مربوطه زمان خاموشی را اعلام کنند تا افرادی که بیمار، کودک یا بزرگسالی در منزل دارند، بتوانند برای انجام امورات مورد نیاز، تدبیر کنند.»
«کیهان» در ادامه نوشت: «یکی درگیر از سؤالات مردم، درباره خسارت به لوازم الکترونیکی در اثر نوسان برق است. در این زمینه از توانیر پیگیر شدیم که اگر وسایل الکترونیکی مردم در اثر قطع برق سراسری دچار خسارت شود، چگونه قابل پیگیری است و آیا بیمه چنین خساراتی را پوشش میدهد؟»
جعفر گلابی در یادداشتی برای «اعتماد» با عنوان «روزهای سرد و سخت چراغی خاموش کنیم!» نوشت: «همه انتقادها به مدیریتهای غلط وارد است. در دولت اصلاحات با سازوکاری علمی و واقعبینانه راه واقعی کردن تدریجی قیمت حاملهای انرژی باز شد و اتفاقا بدون تنش در جامعه، مردم ضمن پذیرش افزایش معقول این ثروتهای عمومی به آن خو گرفته، فشار اقتصادی خاصی هم متوجه اقشار مختلف نشده بود. ولی با روی کار آمدن مجلس هفتم و به اسم تثبیت قیمتها جلوی آن روند درست و حیاتی گرفته شد و حالا قیمت همه چیز با جهشهای نجومی روبهرو شده جز اساسیترین کالاهایی که نقش کلیدی در اقتصاد دارند و قاچاق آنها بعضا مشکل سوخت برخی از کشورهای همسایه را برطرف میکند! کیست که از توقف قیمت برق و آب و گاز و بنزین راضی و خوشحال نباشد ولی همان زمان که با طرحهای پوپولیستی این کار صورت گرفت، صدای کارشناسان متعهد همواره بلند بود که این ظاهر داستان است، اما واقع ماجرا سنگی است که در چاه افکنده شده که بعدها هزار عاقل و مدیر و مدبر هم نخواهند توانست آن را بیرون بیاورند! آری به همین سادگی منافع جناحی و سیاسی زمینه بحرانهای بزرگ را فراهم کرد و دیدیم که هنگام سهمیهبندی قیمت بنزین در سال ۹۸ چه بلوایی به پا خاست و مردم چه خسارتها دیدند! گرهای که خدا میداند چه زمانی و با چه هزینه سنگینی گشوده شود. جالب اینکه بانیان این خسارت عظیم هیچگاه حقیقت را به مردم نگفتند و از آنان عذر نخواستند و مورد بازخواست هم قرار نگرفتند. به هر حال اکنون ما در روزهای سرد و سختی قرار داریم و هیچ اهرمی جز آگاهی و احساس مسوولیت و همدلی مردم نمیتواند ایران عزیز را از تنگناهای پیش رو عبور بدهد و رنجها را از سر جامعه دور کند. تاکنون و طی تاریخی پر فراز و نشیب آنکه ایران را حفظ کرده و هویتش را زنده نگه داشته، مردم بودهاند.»