رویداد۲۴ | لیلا فرهادی: نشریه اکونومیست در گزارشی نوشته: اکنون که اسد به مسکو گریخته، سوال این است که سرنوشت سوریه به کجا خواهد انجامید؟ در بخشی از جهان که گرفتار خشونت قومی و درگیریهای مذهبی است، بدترین اتفاقها در پیش است. بهار عربی در سالهای ۲۰۱۰-۲۰۱۲ به جهان و منطقه آموخت که کشورهایی که دیکتاتورهای خود را سرنگون میکنند، اغلب درگیر جنگ یا تحت سلطه مردانی خواهند شد که کمتر از قبلیها مستبد نیستند.
شکی نیست که در سوریه هم بسیاری از نیروها در تلاش برای کشاندن کشور به درگیری و خونریزی بیشترند. سوریه موزاییکی از اقوام و مذاهب است که از امپراتوری عثمانی در این کشور باقیمانده اند. آنها هرگز در یک دموکراسی پایدار در کنار یکدیگر زندگی نکرده اند. اسد متعلق به اقلیت علوی است که حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیت را تشکیل میدهد. چندین دهه گذشته، علویها سعی کردند با استفاده از خشونت، سکولاریسم را بر جامعه سوریه تحمیل کنند.
مردم سوریه دلایل زیادی برای انتقام گرفتن از علویها دارند. پس از ۱۳ سال جنگ داخلی در کشوری که همه گروهها در آن مسلحند، برخی از جناحها میخواهند تسویه حساب کنند. همزمان چهرههای خطرناکی تازه از زندان آزاد شده اند. زندانیانی که در زمان اسد در زندانها تحت شکنجه بوده اند.
نیروهای پیروز جدید در سوریه چندان اهل مصالحه نیستند. جناح غالب را در نظر بگیرید. هیات تحریر الشام تا سال ۲۰۱۶ تحت عنوان جبهه النصره که شاخهای از القاعده سوریه بود شناخته میشد. بنیانگذار آن، احمد الشراع یکی از اعضای داعش بود که در جنگ با نام مستعار ابومحمد الجولانی با آمریکاییها جنگیده بود.
هیات تحریر الشام و آقای شارع سوگند یاد کرده اند که آن روزها را پشت سر گذاشته اند. اگر در میان هرج و مرج، چنین گروههایی حکومت سفت و سخت اسلامی را تحمیل کنند، کشورهای خارجی، احتمالاً از جمله امارات متحده عربی، سایر گروهها را برای دست بردن به سلاح علیه آنها تحریک خواهند کرد.
در واقع، برخی از آن کشورهای خارجی در حال حاضر در سوریه برای پیشبرد منافع خود میجنگند. در شمال، نیروهای نیابتی ترکیه با کردهایی که خواهان حکومت خودمختارند، درگیرند. در مرکز سوریه، آمریکا از ترس این داعش دوباره جهاد خود را احیا کند، کمپهای این گروه را بمباران میکند. اسرائیل تجهیزات نظامی سوریهه را نابود کرده و به عمق بلندیهای جولان نفوذ کرده است.
با این همه کشمکش، جای تعجب نیست که بسیاری عقیده دارند که سوریه محکوم به فروپاشی دوباره در جنگ داخلی است. آنها به درستی هشدار میدهند که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، پناهندگان، جهادیها و بی ثباتی به خارج از خاورمیانه و به اروپا صادر خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
سوریه: کی به کیه؟ | گروهها و کشورهای درگیر در سوریه را بهتر بشناسیم
ابومحمد الجولانی کیست؟ | رهبر «تحریرالشام» که باعث سقوط رژیم بشار اسد شد
نشریه اکونومیست در یادداشت خود میگوید با این حال، ناامیدی، یک سیاست نیست. حداقل، سقوط اسد، شهرت ایران و روسیه را از بین برده و شاهد شادی مردم در سوریه در این هفته بودیم. ملتی که از جنگ خسته شده است هنوز میتواند راه طولانی رسیدن به صلح را انتخاب کند.
شرط اساسی ثبات سوریه، دولت اهل مسامحه و فراگیر است. درسی که از سالهای جنگ آموخته شده این است که هیچ گروهی بدون توسل به سرکوب مسلط نمیشود، اما حتی اکثریت اهل سنت هم نمیخواهند تحت حاکمیت بنیادگرایان باشند.
وظیفه تلاش برای ایجاد یک راه حل سیاسی جدید در یک کشور از هم گسیخته، بر عهده آقای الشراع (محمد الجولانی) است. او به عنوان حاکم ادلب، یک استان شورشی در شمال، دولت شایستهای را اداره کرده بود که هم کثرت گرایی مذهبی را فهمید و هم اقتصاد موفقی داشت. با این حال، اگرچه او از گروههای رادیکالتر فاصله گرفته و از غرب خواستگاری کرده، اما در همین روزهای اخیر به شدت خودکامه شده و به پاکسازی رقبا و زندانی کردن مخالفان روی آورده است.
دولت ملی موقت او که این هفته اعلام حضور کرده، منحصراً از وفاداران گروه هیات تحریر الشام تشکیل شده است. حتی اگر الجولانی تلاش کند سوریه را بهعنوان یک ادلب غولپیکر، تحت سلطه هیات تحریر الشام، برای همیشه اداره کند، شکست خواهد خورد. سوریه بین جنگ سالاران متخاصم تقسیم خواهد شد و بسیاری از آنها دیکتاتوریهای کوچکی را تشکیل خواهند داد.
اگر سوریه به عرصه رقابت قدرتهای خارجی تبدیل شود، شکست خواهد خورد. اگر به حال خود رها شود احتمال پیشرفت آن بیشتر است؛ و تنها در صورت بهبود اوضاع است که میلیونها پناهنده بازگشت به خانه را انتخاب میکنند. این امر به ویژه برای ترکیه که میزبان بیش از ۳ میلیون سوری است، بسیار مهم است. ترکیه به عنوان پشتیبان هیات تحریر الشام، امیدوار است با یک کشور در حال توسعه رو به رو باشد. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه باید بداند که بهترین راه برای تضعیف کردها، ایجاد سوریهای است که کردها و سایر اقلیتها در آن صدای خود را داشته باشند.
جهان ممکن است هیات تحریر الشام را دوست نداشته باشد، اما خرابکاری در ایجاد یک دولت باثبات خطر سرایت درگیری به عراق، اردن و لبنان را در پی خواهد داشت. بنابراین، آمریکا و عربستان سعودی باید بر اسرائیل، ترکیه و امارات غلبه کنند تا شانس سوریه برای تبدیل شدن به یک کشور با ثبات را از بین نبرند. اگر محمد الجولانی به عنوان یک رهبر ملی قابل قبول ظاهر شود، غرب باید آماده باشد که سریعاً نام هیات تحریر الشام را از فهرست گروههای تروریستی حذف کند.
با وجود تمام پیش بینیهای نگران کننده، نشریه اکونومیست تنها به یک مزیت سقوط اسد اشاره کرده و میگوید: سوریه جدید یک موهبت بزرگ دارد: میتوان از شر ایران و روسیه خلاص شد. آنها دهها میلیارد دلار هزینه کردند تا اسد را در قدرت نگه دارند، اما تهران و مسکو ثابت کردند که بیش از آنچه که غرب قادر به حفظ دموکراسی در عراق و افغانستان بود، قادر به حفظ استبداد نیستند. روسیه در تحقق جاه طلبیهای امپراتوری خود شکست خورده است. در کمتر از یک سال، ایران شاهد شکست نیروهای نیابتی خود در غزه، لبنان و اکنون سوریه بوده است. نفوذ ایران در خاورمیانه به طور چشمگیری کاهش یافته و احتمالاً فضا را برای مذاکره با دولت ترامپ باز کرده است.
اکونومیست اعتراف کرده: در یک مکان آسیب دیده مانند سوریه خیلی چیزها اشتباه پیش خواهد رفت.