رویداد۲۴-علی
شکوهی در روزنامه «اعتماد» نوشت: یکی از نمایندگان مجلس گفته است «دولت
عاقلتر از آن است که در تله دلواپسان بیفتد.» و اضافه کرد که «میخواهند
دولت را در ماههای آخر اذیت کنند.» غلامعلی جعفرزاده اعلام کرد «هجمه
بسیار بزرگی علیه شخص آقای روحانی، برخی اطرافیان و وزرا به راه افتاده
است، بدون سند و مدرک، رگباری از اتهامات وارد میشود. به گفته او
«دلواپسان آتشتهیه بسیار بالایی را برای دولت تدارک دیدهاند و دولت باید
خودش را برای هجمه بسیار سنگینی آماده کند.»
مدتی
قبل هم کانال روزنامه ایران خبری را منتشر کرده بود که باور کردن آن بسیار
دشوار میآمد ولی به گمانم خیلی اهمیت داشت. این کانال از اختصاص بودجه
هزار میلیاردی برای ٣هزار سایت ضددولتی خبر داد و این سوال را مطرح کرد که
«دستگاههای امنیتی و قضایی کشور در مقابله با چنین شبکه مخوفی تاکنون چه
اقدامی کردهاند و چرا مانع از ادامه فعالیت آنان نمیشوند و منابع مالی
آنان را فاش نمیکنند؟» به نوشته کانال روزنامه ایران «برخی از خبرگزاریها
و روزنامههای رسمی کشور که از اموال عمومی ارتزاق میکنند کاملا هماهنگ
با این شبکه مخوف تخریب، فعالیت و روزانه صدها مطلب تخریبی علیه بخشهای
مختلف دولت یازدهم منتشر میکنند.»
بنده اصرار ندارم که آن عدد و
رقم را قطعی بدانیم و وجود ٣ هزار سایت ضددولتی و بودجه هزار میلیاردی را
باور کنیم اما قراین و شواهد نشان میدهد که روزانه صدها خبر و تحلیل و طنز
و عکسنوشته و فیلم و مستند و اینفوگرام و ... در شبکههای اجتماعی تولید و
منتشر میشود و این حجم از اقدامات تخریبی حتماً به تعداد بسیار بزرگی از
افراد آموزشدیده و سازمانیافته و میلیاردها تومان هزینه نیاز دارد.
دو
خبر فوق نشان میدهد در ماههای آینده اتفاقات زیادی علیه دولت رخ خواهد
داد و حجم حملات به دولت و شخص رئیسجمهور حتماً مضاعف خواهد شد. برخی از
این دلواپسان و مخالفان متشکل و برخوردار از امکانات فراوان، پیشتر اعلام
کردند که ما انتخابات اسفند ۹۴ را به شبکههای اجتماعی باختیم و باید از
همان طریق جبران کنیم. آنان فکر میکنند با آموزش چندهزار نفر برای تولید
محتوای ضددولت و اختصاص بودجه برای این نیروها قادر خواهند شد انتخابات
ریاستجمهوری سال ٩٦ را به زیان دکتر روحانی ختم و ایشان را به نخستین
رئیسجمهور یکدورهای تبدیل کنند.
مخالفان دولت در این تلاش خود
بر چند حوزه متمرکز شدهاند یعنی به سراغ وزارتخانههایی رفتهاند که از
نظر آنان نقطه قوت دولت روحانی است. آنان درصددند به مردم القا کنند که
دولت هیچ کاری نکرد و همان مواردی که نقطه قوت دولت روحانی به حساب میآید
در واقع نقطه ضعف اوست. این رویه در آغاز کار دولت در دستور کار این طیف از
مخالفان دولت قرار نداشت و آنان میخواستند فقط وزرای خاصی را مورد تهاجم
قرار بدهند و از برخی از وزرا هم حمایت میکردند اما اینک به این جمعبندی
رسیدهاند که هر جایی که دولت موفق بوده، باید مورد حمله قرار بگیرد ولو
آنکه در گذشته مورد حمایت آنان بوده باشد.
نمونه این مورد اخیر
وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی است که اکنون یکی از حوزههای موفق
کاری دولت روحانی محسوب میشود. مخالفان دولت در آغاز برای نشان دادن
حسننیت خود از سویی و حمله کردن به وزرای سیاسی مانند ظریف از سویی دیگر،
از دکتر قاضیزاده هاشمی حمایت کرده و همین امر را نشانه انصاف خود قلمداد
میکردند اما اکنون درصددند هیچ جای سالمی را در دولت باقی نگذارند و به
همین دلیل نقد طرح سلامت دولت روحانی را هم به شکل جدی در دستور دارند.
به
نظر میرسد سه وزیر امور خارجه، بهداشت و راه و شهرسازی در دولت روحانی
اکنون بیش از بقیه وزرا مورد تهاجم دلواپسان هستند زیرا کارکرد این سه
وزارتخانه از دیگر وزرا برجستهتر و قابل دفاعتر به نظر میرسد.
دکتر
ظریف با مذاکرات هستهای و رسیدن به برجام، کار بزرگی را به انجام رساند
اما دلواپسان برای زیرسوال بردن دولت روحانی باید این دستاوردها را ناچیز
جلوه دهند. حمله به برجام در تمام مراحل جزیی از اقدامات این جریان بود اما
به هنگام تمدید برخی از تحریمها از سوی آمریکا، این حملات شدت بیشتری
پیدا کرد و اکنون سعی دارند کل دستاوردهای برجام را در حد هیچ قلمداد کنند.
البته
آنان دچار تناقض هستند یعنی از سویی برجام را یک دستاورد برای آمریکا
میدانند و از سویی بر اجرای آن اصرار دارند. از طرفی از ترامپ میخواهند
که برجام را پاره کند و مردم را از شر آن نجات دهد و از سوی دیگر ناراحت
میشوند که چرا امریکا با تمدید تحریمها آن را نقض کرده است. آنان
میدانند که دستاورد ما در برجام بسیار زیاد بوده و فرصت نفس کشیدن برای
ایران ایجاد شده است و سایه تحریم و حتی جنگ از سر ملت ما برداشته شد اما
نگاه محدود آنان در رقابت سیاسی موجب میشود که باز از بینتیجه بودن برجام
سخن بگویند تا دستاورد دولت روحانی ناچیز جلوه کند.
تجمیع همه توان
این جریان علیه آخوندی، وزیر راه و شهرسازی را هم باید در همین راستا
تحلیل کرد که در فرصتی دیگر به آن اشاراتی خواهم داشت. این مختصر را با این
سخن نماینده مردم رشت به پایان میبرم: «در طول تاریخ اینگونه حملههای
ناجوانمردانه، بداخلاقیها، توهینها، افتراها، ساختن فیلم و ... همیشه
نتیجه عکس داده است. مردم از این برخوردها ناراحت میشوند اما نمیدانم چرا
عدهای درس نمیگیرند؟»