مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت. او تنها سیاستمداری در ایران است که هم رییس جمهور بوده است، هم رییس مجلس، هم رییس مجلس خبرگان و هم رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام. به اینها فرماندهی جنگ، وزارت کشور و محرم راز امام و رهبری را هم اضافه کنید.
او همیشه در میانه میدان بود که نمونه آخر آن انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بود. انتخاباتی که در آن حاضر شد و رد صلاحیت شد. این عدم حضور در انتخابات باعث شد تا هاشمی رفسنجانی آخرین نقش عمر سیاسی خود را در دهه 90 بازی کند.
هاشمی رفسنجانی از یک سیاستمدار در میدان تبدیل به یک رییس جمهور ساز و مجلس ساز تبدیل شد. هاشمی بعد از عدم تایید صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 تصمیم گرفت از روحانی حمایت کند. او تمام قد وارد صحنه شد با همراهی خاتمی از روحانی حمایت کرد و زمینه به قدرت رسیدن یار دیرین خود را فراهم کرد.
در حالی که بعد از سیاستهای ضد هاشمی، احمدی نژاد و اصولگرایان بسیاری بر این باور بودند هاشمی به پایان رسیده است. هاشمی بازهم قدرت خود را به مخالفانش نشان داد. روحانی تمام اصولگرایان را کنار زد و راهی پاستور شد. نه تنها هاشمی به پایان نرسید بلکه نزدیک ترین سیاستمدار در ایران به او راهی ریاست جمهوری شد.
به جرات میتوان گفت هاشمی از اولین سیاستمدارانی بود که خطر احمدینژاد برای کشور را متذکر شده بود. خود احمدینژادیها هم هاشمی را مخالف شماره یک خود میدانستند. هاشمی به خاطر این که تفکر احمدینژاد را برای کشور خطرناک میدانست، تمام تلاش خود را انجام داد تا خرداد ۹۲ نقطه پایانی باشد بر عصر احمدینژاد و احمدینژادیها.
هاشمی که در این سالها تبدیل به یک اصلاح طلب تمام عیار شده بود در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری هم نقش بسزایی بازی کرد. تمام کسانی که در این سالها هاشمی را مورد هجمه قرار میدادند و راه او را از راه انقلاب جدا میدانستند، به واسطه لیستهایی که هاشمی برای این دو انتخابات آماده کرده بود از رسیدن به این دو مجلس بازماندند.
این سه انتخابات نشان داد که هاشمی در صحنه سیاست چه شطرنج باز ماهری بوده است.
هاشمی توانست در دهه پایانی عمر خود تغییرات زیادی در قوه مجریه و مقننه ایجاد کند.به زبان ساده تر میتوان گفت پایان عصر احمدی نژاد و احمدی نژادیها در ایران باعث شد تا او در مراسم رونمایی از کتاب «زندگی و زمانه» بگوید: «دیگر میتوانم راحت بمیرم.»
اما خطر احمدی نژاد گفتین این همه فعالیت مستمر و پرکاربرد آقای احمدی نژاد رو خطر می نامید خدا لعنت کنه این خبرگذاری ها رو که هر بلایی سر نظام اومد از این اراجیف شما بود هیچ مشکلی بین رهبر و آیت اله هاشمی نبود اما شما با دامن زدنای بی مورد و ابلحانه بین مردم تفرقه انداختین تمام زحمات هسته ایی ایران رو بتن ریزی کردن و میگین خطر احمدی نژاد باید بگین خطر روحانی و ظریف و غیره