رویداد۲۴- عادت کرده بودیم به گذشت و بردباریش، عادت کرده بودیم به وسعت نظر و صبوریش، عادت کرده بودیم به مهربانی و دلسوزیش. او را دوست داشتیم چراکه قلبش برای ما و برای کشور ما میتپید و ناملایمات و سختیها را به خاطر ما و برای انقلاب ما به جان میخرید.
خودش میگفت هنگامی که از شهید بهشتی، رمز و راز هجمههای فراوان وارده بر او را پرسیدم جواب داد آسیاب به نوبت است و روزی نوبت به تو هم خواهد رسید اما چه کسی میدانست بر هاشمی چه خواهد گذشت؟
درست است که واژه مظلوم برای بهشتی مناسبت دارد ولی چه کسی هست که نداند جفاهای وارد شده بر هاشمی، قابل قیاس با ظلم به بهشتی نیست و حدی فزونتر دارد. صحیح است که بهشتی بر ناملایمات، صبوری کرد ولی چه کسی هست که نداند هاشمی، چندین سال، ظلم و جور دشمنان و مخالفان را به جان خرید و صبوری ورزید.
درست است که بهشتی را خارجی خواندند و او را بیدین خطاب کردند ولی چه کسی هست که نداند هاشمی را همدست بیگانگان و پدرخوانده فتنه نامیدند و بر او جفا کردند و او بردباری، پیشه کرد.
کاش وقتی انتخابات خبرگان را آخرین انتخابات خود خواند باور میکردیم، کاش وقتی از «مُردن با خیال راحت» سخن گفت، بیتفاوت عبور نمیکردیم، و کاش هنگامی که از سلامت جسمانیش گفتند «اسپند» میسوزاندیم.
دلمان برایش تنگ میشود، برای لبخندهایش که در اوج فشارها و ناجوانمردیهای معاندان و جاهلان، بر چهرهاش نقش میبست، برای صبوریش که در اوج تهمتها و دروغهایی که نثارش میشد پیشه میکرد و همگان را به آرامش دعوت میکرد، و برای بخششها و گذشتها که همیشه شامل حال مخالفان و مغرضان میکرد و از آنان درمی گذشت.
دلمان میگیرد وقتی یاد دلسوزیش میافتیم، وقتی یاد شور و شوقش در حل مشکلات مردم میافتیم و هنگامی که یاد سر به زیری او در مقابل خانوادههای شهدا میافتیم که خواستار حضورش در انتخابات بودند و او جوابی نداشت.
مگر نماز جمعههایش یادمان میرود؟ مگر انتظار همگان برای شنیدن خطبههایش را فراموش میکنیم؟ مگر میتوانیم سخنرانیهای کوبنده و متقن و با صلابتش را فراموش کنیم؟ و مگر میتوانیم پذیرش حلالیت خواهیهای افرادی که در حق او جفا کردند را -در روزهای پس از انتخاباتهای گوناگون- از یاد ببریم؟
خدماتش را ارج مینهیم. تمامی خدماتش را ارج مینهیم. خدماتی که قابل شمارش نیست و برای بیان آنها، باید به سالها قبل از انقلاب، مراجعه کرد و سپس به مسوولیتهای فراوان او در پس از انقلاب توجه نمود و از پشتکار و اخلاصش، سخن راند.
او را «مرد شماره دو» انقلاب مینامند و اینگونه توصیفش میکنند که با اتکا به پشتیبانی خداوند متعال، دغدغه انقلاب و اسلام و ایران را داشت و ذرهای از وظایف خطیرش، کوتاهی نکرد و هراسی از دشمنی دشمنان و مغرضان، به دل راه نداد.
هاشمی رفسنجانی یعنی مردی که با مردم بود، با رای مردم بود، و برای مردم بود. در مسیر انقلاب و امام (ره) و نظام اسلامی، استوار ماند و خم به ابرو نیاورد و تا پای جان، مبارزه کرد و ماندگار شد.
روحش شاد و درجاتش متعالی باد.