رویداد۲۴| آرزو فرشید - دو مداح جوان که از قضا اسم و رسمی هم ندارد در روزهای اخیر، با بیان اظهارات نسنجیده چنان برای مملکت هزینه تراشی کردهاند که هیچ بعید نیست کار به تخریب روابط ایران با آذربایجان و ترکیه برسد، یا در این وضعیت حساس که کشور با هزار و یک مشکل داخلی و خارجی مواجه است؛ با چالش تقابل شیعه و سنی نیز مواجه شود!
داستان از اینجا شروع شد که یک مداح جوان در مراسم نسبتا جدیدی تحت عنوان عزاداری چالدران و در حضور امام جمعه اردبیل «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه و الهام علیاف، رییس جمهور آذربایجان را «حرامزاده و حرام لقمه» خواند و در کلامی توهین آمیز گفت که «خانوادهاش را در یک قمار چند میلیارد دلاری با اسرائیلیها رهن گذاشته بود»! صدا و سیما نیز در اقدامی عجیب این مراسم را پخش کرد!
همان طور که انتظار میرفت این قضیه با واکنش جدی طرف مقابل مواجه شد. آذربایجان کاردار ایران خواست و الهام علیاف، رییسجمهور این کشور هم در موضعی تند به موضوع واکنش نشان داده اشت. او تاکید کرده که «ملای استانی باید مجازات شود. حداقل باید از سمت خود برکنار شده و از آذربایجان عذرخواهی کند.»
منظور علیاف از «ملای استانی» حسن عاملی، امام جمعه و نماینده رهبری در اردبیل است که در آن مراسم حضور داشته و درخواست برکناری او یعنی که علیاف رسما مقام معظم رهبری را مخالب قرار داده است.
بیشتر بخوانید: واکنش تند الهام علی اف به مداحی جنجالی؛ باید عذرخواهی کنند
جنجال دوم، اما در قم ایجاد شد. در روزهای اخیر ویدئویی از یک مداح در هیئتی در قم منتشر شد که مداح آن با استفاده از الفاظ توهینآمیز به مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان اهانت میکرد! این اظهارات نیز با واکنشهای بسیاری در سیستان و بلوچستان و سراسر کشور همراه شد. نمایندگان ایرانشهر و سراوان در مجلس تذاکراتی دادند و مولوی عبدالحمید نیز گفت: «ما به توهین و فحش جواب نمیدهیم، اما تهمت را بیپاسخ نمیگذاریم». او در خطبههای نماز جمعه این توهین را «شنیع» و مخالف تعالیم اسلامی توصیف کرد و خواهان برخورد قضایی با این مداح شد.
کار تا آنجا پیش رفت که دادستان عمومی و انقلاب زاهدان فرد از دستگیری این فرد وحدت و هنجار شکن خبر داد و گفت که بزودی به زاهدان منتقل میشود.
در پی این واکنشها و جنجالی که به راه افتاده، اما لازم است که یک بار دیگر موضوع ورود مداحان به مسائل سیاسی مورد توجه قرار بگیرد. سادهترین دلیلش هم این است که هزینه تراشی این رویه، روز به روز بیشتر شده و به مرحله غیرقابل جبران نزدیک است.
شاید آن وقتی که آهنگران و کویتیپور با آن نوحههای پر شور جوانان را به جبهههای جنگ فرامیخواندند؛ ورود مداحان به مسائل روز مملکت کارکرد داشت و کسی هم تصور نمیکرد که کار به جایی برسد که رئیس جمهور کشور همسایه برای تغییر یک امام جمعه در ایران تعیین تکلیف کند.
احتمالا وقتی علی اکبر ناطق نوری در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۷۶ مداحان مشهور آن دوره به مهمان کرد هم فکر نمیکرد که نه خودش رئیس جمهور شود و نه مداحان سیاست را رها نکنند.
ورود مداحان به سیاست، اما به دو گروه مزه کرد و از دوم خرداد به بعد شدت گرفت. گروه اول مداحان بودند که هر چه تندتر حرف زده و به طیف اصلاحطلب و بعدها هم اعتدالگرا؛ تاختند، بیشتر معروف شدند.
بیشتر بخوانید: هشدار نسبت به سو استفاده از تریبونهای مذهبی در ایام محرم
مداحی سیاسی مهدی رسولی درباره اعتراضات در ایران + فیلم
گروه دوم، اما طیفهای سیاسی حامی این مداحان بودند که یک بلندگو قوی برای بیان حرفهای خود پیدا کرده بودند و خاصه آن دورانی که در قدرت نبودند، حرف خود را از زبان همین مداحان بیان کردند.
نتیجه ورود مداحان به سیاست در نیمه دوم دهه هفتاد تخریب خاتمی و مرحوم هاشمی بود. هزینه ساز بودن این رویکرد، اما از همان زمان عیان شد. شاهدش اینکه وقتی آیت الله مکارم به برخی مداحان تذکر داده و تاکید کرد که «مجالس عزاداری را به انحراف نکشانید» یکی از سیاسیترین مداحان یعنی حاج منصور ارضی شاکی شد و پاسخ داد که «میخواهند به مداحان گیر بدهند، اگر به ما دستور دهند نخوانید، دیگر نمیخوانیم، اگر به مداحان بگویید اعتصاب کنید، مداحان هم کار را روی زمین میگذارند و مجالس شما میخوابد.»
مساله در این دوره صرفا ورود به سیاست نبود و ادبیات مداحان نیز به سوی فحاشی به جریان سیاسی رقیب آنها رفت. همین آقای ارضی که بارها هاشمی رفسنجانی را «پیر کفتار» خطاب کرده و حتی مرگ او را از خدا خواسته بود؛ با افتخار تاکید کرد که «میگن من فحش میدهم، معلومه که میدهم، چرا ندهم؟ بله من فحش هم میدهم! هر کسسی باید حد خودش را بداند».
کار آقایان مداح، اما بعد از فحاشی به مرحله تهدید و خط و نشان کشیدن رسید. مثالش آنجایی که منصور ارضی به روحانی گفت: «اون یارو توی استخر مرد، تو هم توی استخر میمیری!»
مثال دیگر هم مربوط به اواخر سال ۸۷ است که در واکنش به احتمال کاندیداتوری عبدالله نوری گفته بود: «اگر نوری بخواهد کاندیدا شود میدهیم حسابش را برسند». او ضرب و شتم عبدالله نوری و عطالله مهاجرانی در سال ۷۷ را یادآوری کرده و گفته بود که «از طرف من به او بگویید اگر جان خود را دوست دارد، وارد این میدان نشود».
ریاست جمهوری احمدینژاد به مداحانی مثل سعید حدادیان، محمود کریمی و عبدالرضا هلالی حسابی میدان داد. کار به جایی رسیده بود که برخی از این مداحان در سفرهای استانی همراه رئیس جمهور بودند. بعضا هم این طرف و آن طرف پست میگرفتند مثلا سعید حدادیان به توصیه زاکانی به دانشگاه تهران رفت و اداره مسجد دانشگاه را به عهده گرفت. احمدی نژاد به مداحان بسیار بها داد، اما آنها به او چندان هم وفادار نبودند. آنها که قبلا وی را «یار امام زمان» میدانستند، یکباره تغییر لحن داده و جریان انحرافی خواندند. مثلا حدادیان با اشاره به مشایی گفته بود: «آقای احمدی نژاد عورتت زده بیرون، میبرنشها». منصور ارضی رسما خون مشایی را حلال دانست و گفت: «هر کس مشایی را بکشد، من پولش را میدهم».
انتخابات ۸۸ که رسید هم کلید واژه «فتنه» در دست این گروه افتاد تا به توهینها و تهمتها ادامه دهند. مشخصا مرحوم هاشمی رفسنجانی و خانواده وی را در سخنرانیهای خود هدف گرفتند و تا آنجا پیش رفتند که آیت الله هاشمی در آن نامه به رهبری گلایه کرد و نوشت: «چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواستهاند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکردهاند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوقالذکر را از من نشنیدهاند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهتگیری در انتخابات نظر خواستهاند، گفتهام براساس آییننامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیمخودشان و همکارانشان در صحنهاند و عمل میکنند و انصافاً تهمت دستنشانده بودن آنان ستم و بیحرمتی غیرقابل توجیه است.»
بیشتر بخوانید: مداحی حسین طاهری در دیدار امروز رهبری؛ لبتر کند امروز سحر قدس شریفیم!
انتخابات مجلس دهم که رسید مداحان آن قدری قدرت گرفته بودند که از چیزی جلودارشان نبود. در دولت روحانی هم دست مداحان حسابی باز بود. سوژه هم به قدر کافی داشتند و از همین دوره بود که به بهانه مخالفت با برجام و مذاکره پای در عرصه سیاست خارجی گذاشتند. شاهدش آن مداحی معروف میثم مطیعی در روز عید فکر که میخواند: «باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت. جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت. هرچه میشد برد از کیسه ما برد که برد. برد_برد این بود آری، همه را برد که برد. وقت آنست که سر جای خودت بنشینی. با دم شیر مکن بازی که بد میبینی».
مثالهای بسیاری از ورود مداحان به مسائل سیاسی وجود دارد که قصد اشاره به همه آنها را نداریم. مساله قابل توجه و مهم این است که در همه آنچه مداحان در سالهای گذشته گفته و حاشیههایی که ساختهاند حول محور مسال جریانی بوده است. مسائلی که با یک عذرخواهی، یک گلایه، یک نامه، یک تذکر و ... قابل حل و فصل بوده است. جنجال آفرینیهای مداحان که پیش از این حتی قابل نادیده گرفتن بود، اکنون وارد مرحله جدیدی شده است.
آنچه در روزهای اخیر در اردبیل و قم رخ داد نشان میدهد که مسیر سیاسی کاری مداحان وارد مرحله خطرناکی شده است. شهرت جویی چند جوان تازه کار در امر مداحی در حال هزینه تراشی در سطح منطقه یا اختلاف افکنی بین شیعه و سنی است!
پاسخ علیاف به توهینهای مداحل اردبیلی چنان تند است که ما در بهترین حالت راهی غیر از عذرخواهی و ابراز پشیمانی در مقابل به یک مقام خارجی نداریم. در حالت بدتر نیز یا باید به سوی تشدید تنش با یک کشور همسایه بر سر اظهارات یه مداح گمنام برویم و یا حتی به تبعیت از حرف کشور همسایه، به تغییر امام جمعه یک شهر اقدام کنیم!
انتظار میرود، فقره اخیر از حاشیه سازی مداحان، سبب خیر شود و آقایان مسئول فکر جدی برای کنترل حد و مرز ورود مداحان به مسائل سیاسی کنند. ممکن است که ما در سیاست خارجی اهداف و خط و مشی داشته باشیم که با سیاستهای آذربایجان و ترکیه همخوانی نداشته باشد، برای حل مسائل و چالشهای این عرصه اما باید از مسیر درست رفت و راهکارهای دیپلماتیک را به کار گرفت. اختلاف نظرهایی که با همسایگان داریم نباید بهانه میدان دادن بیشتر به مداحان باشد زیرا در این صورت چالشهای از جنس ماجرای عزاداری چالدران نیز تکرار خواهد شد.