رویداد۲۴| محمدرضا شهبازی، مجری صدا و سیما که به خاطر موضع گیریها و اظهارات تندش معروف شده، اخیرا در واکنش به توییت مهدی فضائلی نوشته بود: «جدیدا فهم سخنان سرراست آقا آسانتر از فهم شرح آقای فضائلی بر سخنان ایشان شده. شاید هم آقا عضو دفتر حفظ و نشر آقای فضائلی شده باشند! انشاءا... حضرت آقا زودتر یک سخنرانی کنند و بیانات آقای فضائلی را شرح دهند.»
روزنامه اصولگرای خراسان، اما این رویکرد را در راستای پروژه تخریب بازوهای رسانهای رهبری دانسته و خواستار برخورد قضایی با آن است.
«خراسان» نوشته: «در روزهایی که کشور با چالشهای پیچیدهای در حوزههای مختلف روبهروست، استمرار حملات رسانهای علیه اعضای دفتر رهبر انقلاب به یک موضوع نگرانکننده تبدیل شده است. در حالی که رهبری به برهم زدن بازی دشمن در جنگ تبلیغاتی توصیه کردند، امروز شاهد برهم زدن اعتبار رسانههای خودی از جانب افراد به ظاهر انقلابی هستیم.»
این روزنامه اصولگرا افزوده است: «این جریان، که پیشینهای طولانی در دامن زدن به اختلافات داخلی و تخریب نهادهای کلیدی نظام دارد، گویا از هوش و درایت لازم برای درک بدیهیات جنگ رسانهای و شرایط حساس ایران بیبهره است. در شرایطی که رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود بر ضرورت مقابله هوشمندانه با عملیات روانی دشمن تأکید کردهاند، این حملات نه تنها هماهنگ با این توصیهها نیست، بلکه به تضعیف انسجام رسانهای نظام و بی اعتمادسازی مردم نسبت به تریبونهای معتمد نظام منجر میشود. اما آیا میتوان این اقدامات را صرفاً به خطاهای فردی یا سوءبرداشت نسبت داد؟ شواهد نشان میدهد که این رویکرد مکرر، بیش از آنکه ناشی از ناآگاهی باشد، بخشی از یک پروژه هدفمند برای بیاعتبارسازی رسانههای مرتبط با دفتر رهبری است. تکرار این حملات، بهویژه در شرایطی که کشور نیازمند تقویت اعتماد عمومی و هماهنگی نهادی است، نشانگر یک استراتژی خطرناک است که پیامدهای آن محدود به تخریب چهره افراد یا تسویه حسابهای سیاسی نخواهد بود.»
گزارش نویس «خراسان» در ادامه آورده است: «انتظار از دستگاه قضایی و امنیتی کشور این است که بدون ملاحظات سیاسی و با جدیت تمام، ابعاد این پروژه تخریبی را مورد بررسی قرار دهند. پرسش کلیدی این است که اهداف واقعی این جریان از بیاعتبارسازی نهادهای کلیدی نظام چیست و چه عواملی در پشت پرده این اقدامات قرار دارد؟ آیا این حملات، بخشی از یک تلاش هماهنگ برای تضعیف بازوهای رسانهای رهبری و کاهش اعتبار عمومی این نهادهاست؟ یا اینکه این جریان در حال ایفای نقشی ناخواسته در سناریوی طراحیشده دشمنان خارجی است که به دنبال ایجاد شکاف در صفوف داخلی نظام هستند؟ بیتوجهی به این خط رسانهای، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای نظام به همراه داشته باشد.»
این روزنامه در پایان تاکید کرده که «نسبت افراد و جریانها با رهبری، هرگز در میدان دعواهای توئیتری تعیین نمیشود. این نسبت در التزام به تبعیت واقعی از هدایتها و پیامهای ایشان تعریف میشود. تخریب بازوهای رسانهای دفتر رهبری، در شرایطی که کشور با چالشهای رسانهای گستردهای روبهروست، نهتنها به نفع هیچیک از طرفین نیست، بلکه فرصتی طلایی برای سوءاستفاده مخالفان خارجی فراهم میکند. آنچه امروز بیش از هر چیز اهمیت دارد، اتحاد و انسجام در حمایت از این ظرفیتها و جلوگیری از تضعیف آنهاست. در زمانهای که جنگ روایتها در اوج خود است، هر اقدام برای تضعیف این ابزارها، ضربهای مستقیم به جریان اطلاعرسانی شفاف و مسئولانه در کشور خواهد بود.»