صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۴ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 January 23
کد خبر: ۳۹۸۷۰۶
تاریخ انتشار: ۰۱:۳۰ - ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
رویداد ۲۴ از مستند تازه یک نواصولگرای جوان گزارش می‌دهد:

تمنای لایک و فالوور با انتشار تصاویر خارج از عُرف !

قاعده‌ای اثبات شده در میان اهالی تبلیغات و صنعت سرگرمی وجود دارد که می‌گوید “Sex Sells” یا به عبارتی سکس می‌فروشد! این قاعده هنگامی کاربرد دارد که متخصصان تبلیغات و فروش در کار فروش و یا ارائه محصول از نشانه‌های اروتیک در تبلیغات استفاده می‌کنند. این تکنیک پرکاربرد البته برای موضوعاتی، چون فروش و تبلیغات امری جا افتاده است، اما استفاده از این تکنیک در منظومه اعتقادی که اساسا این نوع نگرش به محصول و مبادله را انکار و تقبیح می‌کند موضوعی است که نشان دهنده وادادگی صاحب اثر و تسلیم در مقابل جریانی است که زمانی ادعای مبارزه و مقابله با آن را داشته است.

رویداد ۲۴ | مازیار وکیلی: این روز‌ها تکه‌هایی از یک فیلم مستند در فضای مجازی وایرال شده است که ظاهراً بخش‌هایی از «مستند چالشی بچه‌های نسبتاً بد» حسین شمقدری است. مصاحبه گر که زنی محجبه است تصاویر آیت الله خامنه‌ای و امام خمینی را به نوجوانان و جوانان با ظاهری خارج از عرف جمهوری اسلامی نشان می‌دهد و از آنها می‌خواهد بگویند که صاحب عکس کیست؟ آنچه منتشر شده نشان می‌دهد که نوجوان ایرانی رهبران نظام سیاسی حاکم بر کشور را نمی‌شناسد! مصاحبه شوندگان در برخی از قسمت‌های این ویدئو از روابط دوستانه میان خود سخن می‌گویند که در گفتمان رسمی حاکم بر کشور امری مترود و جرم انگاری شده است.

اما آنچه قرار است لایک و فالوور بگیرد فقط این پاسخ‌های عجیب نیست. نحوه پوشش و آرایش مصاحبه شوندگان بیش از پاسخ‌‎هایشان قرار است برای آقای شمقدری بازدید کننده داشته باشد.

از عمامه صورتی تا بچه‌های نسبتا بد

آثار اخیر حسین شمقدری البته از سوی رسانه‌های اصولگرا نیز با نقد مشابهی مواجه شده است. پس از ساخت و انتشار مستند عمامه صورتی! خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در یادداشتی به قلم محمدمهدی خدابخش درباره این اثر نوشته: «مستند «عمامه صورتی» می‌خواهد به بررسی ریشه‌ای دلیل این اتفاقات بپردازد. اما مشکل این است که در سطحی‌ترین لول به این مساله پرداخته است.

در ادامه، مستند به سواحل شمال کشور می‌رود تا وضع حجاب و پوشش را در آنجا نشان دهد و در واقع قصد دارد به امر به معروف طبقاتی بپردازد و با سر زدن به ویلا‌های شاه در شمال و لواسان قصد دارد بگوید که خود مسوولان نیاز به امر به معروف دارند. اما روایت‌های پراکنده و صحنه‌های بیش از حد جنسی در این قسمت از مستند باعث می‌شود تا مخاطب زیاد این روایت را دریافت نکند و با تصویربرداری با کوادکوپتر سعی در ایجاد جذابیت‌های بصری دارد. اما این همه به جای جذابیت بیشتر باعث دور شدن مخاطب از هدف مستند می‌شود.

حسین شمقدری به دنبال چیست؟

بچه‌های نسبتاً بد اولین مستند حسین شمقدری نیست و او پیش از این هم مستند‌هایی جنجالی درباره سوژه‌های سیاسی حساسیت برانگیز ساخته است. در سال ۱۳۹۰ شمقدری مستندی بنام یزدان تفنگ ندارد ساخت که تلاش می‌کرد حوادث سال ۸۸ را از منظر یک دانشجوی حزب اللهی بررسی کند. مستندی که در آن کارگردان تلاش می‌کند مرگ ندا آقا سلطان در حوادث ۸۸ را با حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان مقایسه کند و بگوید علت مطرح شدن اولی صرفاً پوشش رسانه‌ای است و اگر ماجرای مسجد جامع در جایی مورد توجه قرار نمی‌گیرد صرفاً به خاطر این است که مردم این اُستان به ابزار رسانه دسترسی ندارند.

اما مهم‌ترین مستند‌هایی که شمقدری تا به امروز ساخته یک سه گانه بنام میراث آلبرتا است که در آن شمقدری به بررسی چرایی مهاجرت نخبگان ایرانی به کشور‌های اروپایی و آمریکا بپردازد.

مستندی که در آن تلاش می‌شود نشان داده شود غرب برخلاف تصور بسیاری از دانشجویان یک مدینه فاضله نیست و رفتن به آن جا به معنای رستگاری دانشجویان نیست. سوالی که بعد از پخش این مستند در محافل رسانه‌ای مطرح شد این بود که چرا فقط امثال شمقدری که گرایش سیاسی آنها مشخص است می‌توانند چنین مستند‌هایی بسازند و در آن انتقادات تندی را مطرح کنند بدون این که گرفتار سانسور شوند.

خود شمقدری در این باره گفته است: «واقعیت این است که «میراث آلبرتا» علی‌رغم اینکه انتقادات تندی را مطرح می‌کند، اما خیر و صلاح کشور را هم می‌خواهد و نسبت به جامعه دلسوز است. سازنده این فیلم خودش را به ایران عزیز متعهد می‌داند، اما نسبت به برخی کاستی‌ها انتقاد دارد. داشتن رویکرد خیرخواهانه باعث شده که فیلم پذیرفته شده و به سازندگانش اعتماد شود.»

اما به جز این دو مستند شمقدری یک مستند سریالی هشت قسمتی بنام بهارستان هم ساخته که به تاریخچه مجلس شورای اسلامی از منظر یک جوان مومن حزب اللهی می‌پردازد.

 شمقدری یک مستند دیگر هم بنام ۳۳ سال سکوت دارد که در آن زندگی یک جانباز دوران دفاع مقدس که به دلیل عدم حمایت‌های مالی و درمانی به آلمان مهاجرت کرده را بررسی می‌کند. نگاهی به مستند‌های شمقدری نشان می‌دهد که در ایران کسانی می‌توانند سراغ سوژه‌های جنجالی بروند که به لحاظ سیاسی برادری خود را ثابت کرده باشند و آن روایتی را از سوژه ارائه دهند که خواست حاکمیت است.

«بچه‌های نسبتاً بد» یک کپی ناشیانه و ضعیف از «فقر و فحشا»

در سال ۱۳۸۲ مسعود ده نمکی یکی از چهره‌های فرهنگی مشهور جناح راست تصمیم گرفت دوربین به دست بگیرد و با ساخت مستند «فقر و فحشا» با لطافت بیشتری عقاید خود را ابراز کند. مستند ده نمکی به دو دلیل مورد توجه مردم قرار گرفت. اول این که صحبت از چنین موضوعی در آن زمان چندان مرسوم نبود و دوم این که ده نمکی پیش از ساخت مستند فقر و فحشا سابقه زیادی در عرصه روزنامه نگاری داشت و مدیر مسئول روزنامه‌هایی مانند شلمچه بود.

همین موضوع باعث شد که فقر و فحشا سر و صدایی به راه بیندازد. این در حالی است که بچه‌های نسبتاً بد کپی ضعیفی از روی دست فقر و فحشای مسعود ده نمکی است و سعی دارد با هنجارشکنی توجه طیف وسیعی از مردم را به سوی خود جلب کند و به اصطلاح امروز فالوور جذب کند! 

هدف شمقدری از ساخت چنین مستندی چیست؟

اگر از امثال خود شمقدری درباره دلایل ساخت این مستند سوال کنیم. به احتمال زیاد او از لزوم توجه به نسل زد و شکاف عمیق میان این نسل و حاکمیت صحبت خواهد کرد. به نظر نمی‌رسد چنین صحبت‌هایی حقیقت داشته باشد. سابقه شمقدری نشان داده او بیشتر از آن که به دنبال اصلاح جامعه باشد به دنبال جذب لایک و ویو و وایرال شدن از طریق ایجاد جنجال و حاشیه است.

البته که ایجاد چنین حاشیه‌هایی توسط اصول گرایان مسبوق به سابقه است و اگرچه کمکی به حل بحران‌های جامعه نمی‌کند، اما برای سازندگان این مستند‌ها به هر حال لایک و فالوئر به همراه خواهد داشت. 

آیا اصول گرایان با چنین مستند‌هایی به موفقیت سیاسی و فرهنگی خواهند رسید؟

نگاهی به اوضاع فرهنگی و اجتماعی این روز‌های ایران این احتمال را به ذهن متبادر می‌کند که اصول گرایان در جنگ میان آرمان و واقعیت پیروز نشده‌اند. همانطور که سوسیالیست‌های ساکن روسیه و آمریکای لاتین شکست خوردند. نواصول گرایانی از جنس روح الله شمقدری احساس می‌کنند که می‌توانند در فقدان یک ایده که بر مبنای واقعیت باشد آرمان‌های خود را احیا کنند. غافل از این که آن آرمان‌ها زمانی قابلیت تحقق دارند که منطبق بر حقیقت و واقعیت جامعه ایران باشد.

بله، حق با شمقدری است که بسیاری از بچه‌های نسل زد نام بیان گذار فقید جمهوری اسلامی را نمی‌دانند، اما نام فلان گروه کی پاپ کره‌ای را می‌دانند. اما این موضوع مشکل اصلی جامعه ایران نیست، مشکل این جا است که این قشر از جامعه به طور کلی با جریان رسمی فرهنگی کشور قطع شده است.

اصول گرایانی مانند شمقدری و هم فکران او هم بهتر است این قطع ارتباط را به دشمنی کشور‌های غربی ربط ندهند. مشکلی اگر وجود دارد به نحوه رفتار این اصولگرایان با جامعه برمی‌گردد. با این دست فرمان نه این مستند بی کیفیت که ده‌ها مستند با کیفیت هم دردی از اصول‌گرایان و آرمان‌هایشان درمان نخواهد کرد.

نظرات شما