صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۴ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 January 23
کد خبر: ۳۹۸۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۱ - ۰۴ بهمن ۱۴۰۳
گزارش رویداد ۲۴ از حاشیه‌های مصاحبه ظریف در اجلاس داووس.

نویسندگان کیهان و جوان در کدام سیاه زندگی می‌کنند؟

اظهارات محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهور در حاشیه اجلاس داووس در مصاحبه با فرید ذکریا تقریبا هیچکس را راضی نکرده که هیچ موجی از انتقاد و خشم را از دو سوی طیف فکری و سیاسی در ایران روانه وزیر پیشین امور خارجه کرده.

رویداد ۲۴ | فربد صالح : برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی عمدتا به آن بخش از سخنان ظریف که درباره موضوعات مربوط به حجاب و زنان در ایران واکنش‌هایی بروز داده‌اند که به طرزی چشمگیر خشمگینانه ارزیابی می‌شود. 
کاربران زن به خصوص از این بخش از سخنان او که گفته «اگر در خیابان‌های تهران قدم بزنید، می‌بینید که برخی خانم‌ها حجاب بر سر ندارند و علی‌رغم اینکه این اقدام غیرقانونی است، اما حکومت تصمیم گرفته است که زنان را تحت فشار نگذارد» ناراضی‌اند و مثال‌های فراوانی از برخورد‌های انتظامی با زنان به علت نوع پوشش آنها را مثالی بر نقض سخنان این دیپلمات کهنه کار ایرانی دانسته‌اند.

این انتقادات البته تفاوت عمده‌ای با حملات شدیداللحن رسانه‌های محافظه کار دارد. جریان سیاسی همسو با ظریف تا سه سال دیگر هیچ انتخاباتی پیش رو ندارد از این منظر تا حداقل سه سال آینده نظرات شهروندان علیرغم نوساناتی که در حمایت و یا فاصله گرفتن از دولت ایجاد می‌کند تاثیر مستقیم و موثری بر این جناح نخواهد گذاشت.

شاید به همین دلیل است که ظریف بی واهمه از انتقادات به موضوع حساس و چالش برانگیزی، چون بی‌حجابی و برخورد‌های انتظامی با آن در ایران پاسخ داده، اما حملات سوی دیگر طیف سیاسی و رسانه‌های محافظه کار را نمی‌توان چندان بدون خطر ارزیابی کرد.

کیهان پرچم دار حمله به ظریف

در میان کنایه‌های رسانه‌ای و نیز گفت‌و‌گو‌های تند و تیز صاحبنظران جناح محافظه کار، روزنامه‌های کیهان و جوان گوی سبقت را از دیگران ربوده‌اند. 
نویسنده روزنامه جوان مصاحبه ظریف را «یک خسارت محض که جبران آن با سخنان صد عاقل و فرزانه هم ممکن نیست» قلمداد کرده و نویسنده روزنامه کیهان هم از انتصاب تند و تیز‌ترین اتهامات به معاون راهبردی رئیس جمهور کم نگذاشته.

اما ماجرا هنگامی عجیب‌تر می‌شود که پس از مرور تیتر‌ها و جملات نوشته شده در این دو رسانه به متن اصلی مصاحبه مراجعه می‌کنیم. 
نکته حیرت انگیز و در عین حال تاسف آور درباره مواضع این دو رسانه آن است که با خواندن متن مصاحبه و حتی دیدن نسخه تصویری آن متوجه می‌شویم این هیاهوی بسیار چنان بی ربط و بی وجه است که حتی یک خواننده عادی با وجود دانستن سابقه این دو رسانه درباره ظریف هم از این اتهامات و اظهارنظر‌ها حیرت زده می‌شود!

خلاصه نظر یادداشت نویس کیهان درباره اظهارات ظریف در حاشیه اجلاس داووس این جمله ابتدای متن یادداشت است «با تکرار رویه اشتباه خود، بار دیگر مسائل داخلی کشور را در نشستی بین‌المللی مطرح کرده!»

در بخش دیگر یادداشت می‌نویسد: «بار دیگر سخنانی خارج از عرف را به زبان آورده و فرصتی دیگر را برای سوءاستفاده بیگانگان فراهم ساخته است.»
یا اینکه چرا گفته «پرونده‌هایی علیه من تشکیل دادند تا مرا از سمت فعلی‌ام برکنار کنند» 
یا چرا به موضوع مخالف‌ها با خودش اشاره کرده!
در قسمت دیگری از این یادداشت، کیهان نوشته: «در جواب سؤال مداخله‌گرایانه فرید زکریا درباره موضوع انتصاب غیرقانونی وی به مقام معاونت راهبردی رئیس‌جمهور ...»

هواداران این رسانه و یا حتی نویسنده آن گویا هنوز در عصر «کاغذ اخبار» و «وقایع اتفاقیه»، زندگی می‌کنند که یک گفت‌وگوی ساده را چنین تعبیر و تفسیر کرده‌اند.

چطور می‌شود درباره سوال یک مصاحبه کننده حرفه‌ای گفت «اظهارات مداخله گرایانه!» اساسا فرآیند مصاحبه مگر چیزی جز نوعی مداخله و سرک کشیدن به زوایای زندگی، حرفه و یا مواضع سیاسی و اجتماعی افراد است؟

مگر یادداشت نویس تا حالا خودش با کسی مصاحبه نکرده؟ مگر تا به حال مصاحبه ندیده؟

در بخش دیگر این یادداشت به این قسمت از اظهارات ظریف حمله کرده: «به من یک مورد ارائه دهید که مقاومت برای منافع ایران عمل کرده باشد. آنها همیشه برای اهداف خود کار کرده‌اند، حتی به قیمت ضرر ما. آنها هرگز دستورات ما را اجرا نکردند. ما از هفتم اکتبر اطلاعی نداشتیم... ما قرار بود در ۹ اکتبر با آمریکایی‌ها درباره احیای برجام دیدار داشته باشیم که این عملیات آن را تضعیف و نابود کرده» 
باید از نویسنده عصبانی کیهان پرسید با کدام قسمت این اظهارات مخالفی؟ مقامات ایرانی از حمله هفتم اکتبر خبر داشتند؟ حماس گوش به فرمان ایران است؟

دو روز پس از حملات هفتم اکتبر نمایندگی دائمی جمهوری اسلامی نزد سازمان ملل متحد در بیانیه‌ای «دست داشتن ایران در حملات حماس علیه اسرائیل را رد کرده» همزمان سخنگوی وزارت خارجه دولت وقت هم در نشست هفتگی خود نقش داشتن ایران در این حملات را تکذیب و رد کرده.
نمایندگی ایران در سازمان ملل در بیانیه‌اش تاکید کرده «ما در واکنش فلسطین مشارکت نداشته‌ایم و این کار صرفا به وسیله فلسطین صورت گرفته است.»
این بیانیه رسمی چقدر با جواب ظریف به ذکریا متفاوت است؟

نویسنده روزنامه کیهان انتظار دارد یک دیپلمات، یکسال و چهارماه بعد از هفت اکتبر در مقابل فرید ذکریا بنشیند و بگوید بله ما اطلاع داشتیم و برنامه ریزی می‌کردیم؟

دو روزنامه کیهان و جوان از اینکه ظریف به مخالفت‌های داخلی در مقابل خودش اشاره کرده هم به شدت تاخته و آن را مصداق «شکایت بردن از خودی نزد بیگانه» دانسته‌اند.

اگر این سوال در ذهن مطرح شود که: چطور یک آدمی که در رسانه کار می‌کند، به هر حال رسانه‌های بین المللی را می‌خواند یا مرور می‌کند کمترین معاصرتی با زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کند ندارد؟ به سوال کننده چه پاسخی باید داد؟

سیاستمداران غربی که نویسندگان کیهان و جوان از بردن گلایه به نزدشان خشمگین شده‌اند، در مقابل رسانه‌های مختلف که هیچ در شبکه‌های اجتماعی و سخنرانی‌های عمومی تا بتوانند به رقبای سیاسی‌شان می‌تازند و از موضع خودشان دفاع می‌کنند.

همین چند روز پیش رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا در سخنرانی مراسم تحلیف چنان خِفتی در مقابل صد‌ها میلیون بیننده آنلاین و حاضران در مراسم به «پیرمرد» داد که خود آمریکایی‌ها انگشت به دهان ماندند.

دعوا‌های جناحی و رقابت در سیاست داخلی یک کشور نشانه پویایی نسبی در سیاست داخلی آن کشور است وگرنه چه کسی شنیده که در سیاست داخلی عربستان سعودی و یا قطر و کویت هیچ دو امیر و یا دو وزیری به یکدیگر تاخته و با هم مخالفت کنند؟

نویسنده روزنامه جوان درباره این بخش از اظهارات ظریف نوشته: «یک خسارت محض که جبران آن با سخنان صد عاقل و فرزانه هم ممکن نیست. این‌گونه سخنان، خلاف امنیت و اقتدار ملی ایران و فضا دادن به دشمن است».

عجیب است که نویسنده این روزنامه زمانی که دولت احمدی نژاد پای سیاست خارجی ایران را به دعوای تاریخی اروپایی‌ها و یهودی‌ها و موضوع چالش برانگیز هولوکاست باز کرد مدعی «خسارت محض» نشد، اما این اظهارات از قبل مشهور و بدیهی را خسارت محض می‌داند!

حافظه تاریخی ایرانی هنوز فراموش نکرده که در آن زمان دولت مطلوب همین رسانه‌ها کشور را وارد دعوای بزرگی کرد که از هیچ طرف هیچ ربطی به ایران نداشت!

چرا در مرور تاریخ راه دور برویم؟ همین چند روز پیش بود که رسانه‌ها خبر از مصادره دومین ساختمان متعلق به ایران در روتردام هلند بابت غرامت پرونده کرسنت خبردادند!

خبرگزاری مهر در گزارشی مورخ ۳۰ دی ماه ۱۴۰۳ نوشت: «پس از توقیف ساختمان شرکت ملی نفت ایران در لندن، ساختمان این شرکت در روتردام هلند نیز به دلیل پرداخت جریمه بابت پرونده کرسنت مصادره شد.
این ساختمان به‌علت بدهی بیش از ۲.۶ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت ایران (NIOC) به شرکت کرسنت گس کورپوریشن (Crescent Gas Corporation) و طبق حکم داوری بین‌المللی توقیف شده بود. در تاریخ ۲۰ آوریل ۲۰۲۳، این ملک طی یک مزایده عمومی به شرکت Heuvel واگذار شد.
حکم توقیف موقت این ساختمان ابتدا در ۲۰ مه ۲۰۲۲ و به درخواست شرکت کرسنت صادر شد. دادگاه هلند هشت ماه بعد این حکم را تأیید کرد و مقدمات فروش ملک در مزایده فراهم گردید. در واکنش، شرکت ملی نفت ایران با استناد به قوانین بین‌المللی مربوط به مصونیت اموال دولتی از توقیف و فروش اجباری، و با اشاره به مالکیت دولتی این ساختمان، درخواست لغو مزایده را ارائه کرد.
از سوی دیگر، شرکت هوول تأکید کرد که مزایده در آوریل ۲۰۲۳ به طور کامل مطابق قوانین برگزار شده و مالکیت قانونی این ملک اکنون در اختیار این شرکت است.
در نهایت، دادگاه منطقه‌ای روتردام در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۴ (۹ آبان ۱۴۰۳) اعتراض ایران را رد و رأی به مصادره نهایی این ساختمان داد.»

یک ساختمان بیش از ۲.۶ میلیارد دلاری را بابت غرامت خطای چند مسئول ایرانی (که هنوز روایت رسمی از مقصر یا مقصران حقیقی ماجرا وجود ندارد) را یک شرکت خارجی بالا کشیده خسارت محض نیست، اما اینکه یک دیپلمات سابق به یک رسانه اجنبی بگوید در داخل کشورم با مسئولیت گرفتن من مخالف بودند خسارت محض است؟

با مرور این رویداد‌ها که فقط چند نمونه از دسته گل‌هایی است که مقامات و مسئولان ایرانی در چند سال گذشته به آب داده‌اند سوالی که بی پاسخ می‌ماند این است: نویسندگان کیهان و جوان از کدام سیاره آمده‌اند؟

نظرات شما