مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی معتقد بود: «برخلاف نظام اسلامی است که دست و پای آزاداندیشان را در جامعه ببندیم و قلم آنها را بشکنیم و کتابها را سانسور کنیم.»
* نوشتن را باید همراه تاریخ حساب کرد، چراکه مبدا بشریت، نوشتن و آموزش الهی بوده است و همه پیامبران بدون استثنا کتابهای آسمانی یا زمینی داشتهاند. در آخرین کتاب آسمانی ما یعنی قرآن نیز بیش از هر کتاب دیگری نسبت به نوشتن، قلم، بیان و تعلیم که همه مربوط به کتاب میشوند، تاکید شده است.
* یکی از زمینههایی که برای بالا بردن محتوای کتب جامعه ما یا هر جامعه دیگری ضروری است، این است که فضای آزادی برقرار باشد، چراکه هر انسانی حق دارد آزاداندیش باشد و این حقی است که خداوند به همه انسانها داده است.
* عقل، محور اصلی اندیشه است و آزاداندیشی نیز از عقل معنا پیدا میکند و وظیفه میشود.
* آنها که میخواهند عقل مردم را در بند کنند، نسبت به حق بشریت جنایت میکنند. اکنون در بسیاری برخوردها، پلیسها، امنیتیها و حتی دادگاههای کشور به دنبال این هستند که ببینند تفکرات مجرم چیست. این در حالی است که این اقدام آنها از جرمهای بسیار بزرگ به حساب میآید، چراکه او باید آزاد باشد تا بهتر فکر کند و هیچ نگرانی هم از اینکه چه چیزی به دست می آورد نداشته باشد. در این شرایط یکی از وظایف قطعی وزارت ارشاد این است که وسایل آزاداندیشی مردم را فراهم کند.
* ما به عنوان مسلمان، یک چارچوب آزاداندیشی داریم. زمانی که ما از آن چارچوبها بیرون میرویم با مشکلاتی مواجه میشویم. این اصل اسلامی در جامعه ما باید به نوعی جای خود را باز کند.
* پایه پیدایش تمدن اسلامی، آزاداندیشی دینی قرآنی با استفاده از تمام افکاری بود که در دسترس مسلمانان آن زمان از طریق روشهایی از جمله ترجمه و تحقیق قرار داشت. ما به عنوان یک حکومت و جامعه اسلامی معتقدیم که این وظیفه را برعهده داریم که یک تمدن جدید با توجه به افکار و دستاوردهای علمی و پژوهشی فراوانی که در دنیای امروز در دسترس است، ایجاد کنیم. ما همچنین فکر میکنیم که در این صورت است که ما خریدار زیادی خواهیم داشت.
* برخلاف نظام اسلامی است که دست و پای آزاداندیشان را در جامعه ببندیم و قلم آنها را بشکنیم و کتابها را سانسور کنیم.
* درست نیست که ما چنانچه کسی را به چیزی متهم کردیم و او را به زندان بردیم؛ به خانه و محل کار او برویم که ببینیم در آنجا چه چیزی نوشته تا با استفاده از این نوشته و تفکرات وی را محاکمه کنیم.
* در اسلام عوامل مهمی برای تبادل افکار تعبیه شده است. مناظره یکی از عواملی است که در اسلام برای تبادل افکار اندیشمندان تعبیه شده است. در گذشته مناظرههایی که مطرح میشد، سازنده بودند اما اکنون مناظرهها به تعصبهایی آلوده میشود که مناظره را خراب میکند. اینگونه صحیح نیست، چراکه دو اندیشمند باید در مقابل یکدیگر بنشینند و با اشتیاق و آزادانه افکار خود را مطرح کنند تا به نتیجهای دست یابند.
* اندیشمندان ما باید بتوانند در مسائل استراتژیکی و اساسی بررسی کنند و نظر بدهند. اکنون ما در دنیای اسلام بحث اختلاف میان شیعه و سنی و فرق دیگر را داریم. ما باید فضا برای مباحثه با فرق اسلامی باز کنیم، چراکه ما وسایل خوبی برای بیان مباحثه و مکاتبه داریم و این اقدامات اختلافاتمان را نیز کاهش میدهد.