بازیگر سرشناس جامعه تئاتر ايران مي‌گويد: «بهمن مفيد رفيق من است و مي‌دانيد كه قوم وخويش من است و گركاني است. فاصله گركان تا ده ما خيلي نزديك است. او نزديك به 17 سال است كه در تهران زندگي مي‌كند. سال‌‌هاست كه ممنوع التصوير شده. شايد در همين 17 سال آخرش من از 17 راه با پنج تا رئيس‌جمهور وارد مذاكره شدم كه مجوز بازي ايشان را بگيرم. اين آخري‌ها ديگر آقاي جنتي لطف كردند و نظر مثبت دادند و وزارت اطلاعات هم برای بازی ایشان اتفاقاً نظر مثبت داد ولي نهادهاي امنيتي ديگري، باز نگذاشتند. خب يكي مثل بهمن مگر چه گناهي كرده كه بايد اين همه سال خانه‌نشين باشد؟ معلوم است كه وقتي پيشنهادي به او مي‌كنند، دو دل مي‌شود براي رفتن. او هم زندگي دارد و بايد زندگي كند.»
براي همين بود كه او به جم رفت؟ فراهاني مي‌گويد: «بله رفت جم بازي كرد و
الان دوباره برگشته و دارد زندگياش را مي‌كند. اصلاً هم تجربه خوبي برایش
نبود. بي‌سر و صدا رفت و بعد هم قبل از همه تصميم گرفت برگردد و بي‌سر و
صدا برگشت به زندگياش. او آمده و حالا مي‌خواهد بازي كند. چرا نمي‌گذارند
بازي كند؟ يعني واقعاً آقاي بهمن مفيد خيلي هنرپيشه مشكلداري است؟ چه كار
خلافي انجام داده؟ چه صحنه ناجوري بازی کرده كه بعد از اين همه سال از
يادها نمي‌رود؟ او چه كار كرده است؟ در تمام دوران زندگياش يك‌دفعه
بغل‌دست درباري‌ها ديده شده؟ تازه اگر ديده شده بود هم نبايد فرقي مي‌كرد.
چون خيلي‌ها هستند كه آن دوران مدام در دربار بودند و بعد از انقلاب مشكلي
برايشان پيش نيامد يا با يك معذرت‌خواهي برگشتند. اين فرد که اصلاً از آن
مشكلات هم نداشته است. بعد هم بهمن سال‌‌هاست كه دارد در ايران زندگي
مي‌كند و بايد روزي‌‌اش برسد. خدا روزي را داده، چرا عده‌اي جلويش را
گرفته‌اند؟ چرا نمي‌گذارند بازي كند؟ من براي تئاتر داش آكل دعوتش كردم اما
نگذاشتند کار کند و هيچ دليلي هم برايش نداشتند.»
او اينها را مي‌گويد
و ادامه مي‌دهد: «الان اگر بگويي، مي‌گويند فلان روز در يك
پيش‌پرده‌خواني، چيزي گفته كه شايد سياسي بوده! اينكه در فلان زمان بهمن
مفيد در يك سياه‌بازي فلان حرف را زده است آخر اينقدر جرم دارد؟ او كه الان
مي‌گويد ببخشيد و بگذاريد من بازي كنم. از همان ابتدا گفتم كه بحث بر اساس
خودي و ناخودي است. وگرنه يكي مثل بهمن مفيد گناهي ندارد و اگر هم كاري
كرده، خواسته كه بخشيده شود.»