اصلاحطلبي، دموكراسيخواهي، آزاديخواهي،
انتخابات آزاد، حاكميت قانون، آزادي مطبوعات و نبود زنداني سياسي در يك دهه
گذشته با توجه به ريشههاي عميقتر تاريخي آن، به صورت يك گفتمان نهادينه
شده است.
نبود آقاي هاشمي يا ممنوعالفعاليت بودن رييس دولت اصلاحات، اهميت
چنداني در طي طريق مردم در راه اصلاحات ندارد. امروز خواسته مردمي به صورت
يك جريان درآمده است و ديگر به هيچ طريقي نميشود آن را محدود كرد. حتي
اگر تمام كساني كه در جامعه به عنوان اصلاحطلب شناخته ميشوند فعاليت
سياسي را كنار بگذارند، هيچ اتفاقي نميافتد.
اين جرياني كه شكل گرفته نسل
بعدي رهبران اصلاحطلب را نيز بازتوليد ميكند. خيلي از افرادي كه الان در
دهه چهارم يا سوم زندگيشان هستند و نسلهاي دهه ٦٠ و ٧٠ ميتوانند به
رهبران و موتورهاي جلوبرنده جريان اصلاحات تبديل شوند. اصلاحات يك خواسته
بنيادي در بين قشر قابل توجهي از لايههاي اجتماعي ايران است.
شايد ١٠ تا
٢٠ سال پيش مطالبه آزادي مطبوعات و انتخابات آزاد در جريان انقلاب اسلامي
نهادينه نشده بود اما امروز نگراني بابت اين وجود ندارد كه در دوران
پساهاشمي حركت اصلاحات كند يا متوقف شود.
روز ٢١ دي ماه خيل عظيمي براي
تشييع جنازه آيتالله هاشمي آمده بود. اين جمعيت درست است كه براي اداي
احترام به آقاي هاشمي آمده بود اما بيشتر از آن آمده بودند كه بگويند، ما
هستيم؛ ما را ببينيد اين نيروي عظيم اجتماعي را كه پشت جريان اصلاحات
قرار گرفته ، به
هيچوجه نبايد كماهميت شمرد. اين نيروي اجتماعي رهبران آينده خود را در
طول زمان بازتوليد ميكند.