یکی از طرفین دعوا بر ظلم بهنظام توسط طرف دیگر تأکید دارد و این موضوع که به خیابان کشاندن مردم موجب اقدامات مخرب آنان در کشور گردیده و امور جاری کشور را با مشکل مواجه نموده است. طرف دیگر دعوا نیز بر شفافیت اقدامات مسئولان تأکید میکند و اعتراض را حق مردم میداند که در هنگام پایمال شدن حقوق خود، به آن دست مییازند.
درهرصورت، وقایع سال 1388 موجب شد که به فرموده رهبر انقلاب، نظام بر لبه پرتگاه قرار گیرد و جریانات مغرض داخلی و خارجی از این فضا، سوءاستفاده نمایند و مردمی که برای اعتراض به محمود احمدینژاد بر خواسته بودند با زیرکی احمدینژاد، در مقابل نظام قرار بگیرند و اقدامات اعتراضی آنان، اقدام علیه امنیت ملی قلمداد شود و نه اعتراض به سوء عملکرد احمدینژاد.
آنچه مسلم است هنوز دعوای سال 88، به قوت خود باقی است و تا این مشکل، حل نشود اثرات مخرب آن، همچنان باقی خواهد ماند. بر همین اساس، دو راهکار را میتوان برای حل مشکل، پیشنهاد داد.
راهکار اول، محاکمه تمامی مسببان وقایع سال 88 است یعنی دادگاه صالحی تشکیل شود و تمامی افراد درگیر در موضوع را که نقشی سلبی یا ایجابی در اتفاقات داشتهاند را محاکمه کند. بهطور مثال، دادگاه میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمود احمدینژاد تشکیل شود و ادله هرکدام، شنیدهشده و حکم صادر شود. یا دادگاه رئیس ستاد انتخابات وقت (دانشجو) و وزیر کشور وقت (محصولی) و رئیس کمیته صیانت از آراء (محتشمی پور) به همراه دادگاه اعضای شورای نگهبان که در ایام منتهی به انتخابات از احمدینژاد حمایت کردند و افرادی که شعار تقلب در انتخابات را دادند تشکیل شود و بسیار جامع و کامل، به پروندهها رسیدگی شود.
اگر دادگاه تشکیل شود و متهمان به دفاع از خود پرداخته و ادله ارائه کنند حکم نهایی صادر میشود و مشخص میشود که حق با چه گروهی بوده است و چه اشتباهاتی رخداده است.
راهکار دوم، «آشتی ملی» است بدین معنی که طرفین دعوای سال 1388، از حقوحقوق خود بگذرند و بنا را بر مصالحه گذاشته و ختم دعوا را اعلام نمایند و هموغم خود را اعتلای نام ایران قرار دهند. اگر آشتی ملی اعلام شود و همگان بپذیرند که وقایع سال 88 را باید در بایگانی ثبت نمایند، آنگاه فضای کینه و بغضآلود باقیمانده از آن سال که سالبهسال نیز بر عمق آن، افزوده میشود به فضای گذشت، صلح و برادری تبدیل خواهد شد و بر سرعت پیشرفت ایران؛ با بهرهگیری از سرمایههای انسانی فراوان، رشد قابلتوجهی خواهد بخشید.
رهبر جریان اصلاحات نیز برای چندمین بار در طی سالهای گذشته، واژه آشتی ملی را «تَکرار» نمود و از رهبر انقلاب تقاضا کرد از فضای به وجود آمده در پی درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی در جهت تحقق آشتی ملی بهرهبرداری نموده و خود، محور این ایده باشند.
اگر آشتی ملی به وقوع پیوندد نقطه پایانی بر حبسها و حصرها و محدودیتها خواهد بود و کشور به فضای «ماقبل احمدینژاد» بازخواهد گشت؛ همان زمانی که بیاخلاقی و هتاکی و بیاحترامی به بزرگان کشور، هنوز بهصورت رویه جاری کشور تبدیل نشده بود و باوجود سلایق و نظرات گوناگون، آرامش بر کشور حاکم بود.
اما چه کسانی از آشتی ملی، واهمه دارند؟
قطعاً افراد و جریاناتی هستند که از وقوع آشتی ملی متضرر میشوند. همانها که به نام «کاسبان فتنه» از آنان یاد میشود و در دو گروه داخلی و خارجی، دستهبندی میشوند.
گروه خارجی که در ورای مرزهای ایران اسلامی، مترصد فرصت هستند تا اختلافات موجود در جامعه را تبدیل به شکافهای عمیق کنند و فضای بدبینی و سوءظن را در کشور حاکم نمایند از اتفاقات سال 88، بهرهبرداری نموده و سالهاست که در جهت عمیق شدن کینهها و بغضها میکوشند. آنها مخالف آشتی ملی هستند چراکه در صورت حل اختلافات و گذشت طرفین دعوا، این هیزم کشان هستند که متضرر میشوند و سوژه برنامههای خود را از دست میدهند.
منافقین و بدخواهان نظام جمهوری اسلامی در جهت عدم حصول نتیجه و سنگاندازی در مسیر حل تعارضات و مشکلات، بارها اقدام نمودهاند و نمونه آن، تلاش فراوان رسانههای آنان در ناکام سازی اقدامات برخی بزرگان نظام در جهت رفع حصر است. بارها تا مرز رفع حصر اقدام شده است ولی با اقدامات برنامهسازان شبکههای معاند و ایجاد فضای ملتهب، کار آغازشده، ابتر شده است.
گروه داخلی هم شامل افراد و جریاناتی میشود که عرصه بروز و فعالیت آنان، کاسبی از وقایع سال 88 است. آنان به دلیل عدم اقبال مردمی، برای حذف جریان رقیب میکوشند تا عرصه را منحصراً در اختیار بگیرند و مجال فعالیت به افکار متعارض با دیدگاههای خود را ندهند. آنها میدانند اگر آشتی ملی اتفاق بیفتد میتینگهای سیاسی فراوانی را از دست خواهند داد و بسیاری از بولتنهایشان تعطیل و فعالیتهای آنان در مساجد و هیئات، کمرنگ خواهد شد.
گروه داخلی مخالف آشتی ملی، از آن هراس دارد که با «آجر شدن» نان کاسبی فتنه، هرچه در سالهای گذشته بافته است پنبه شود و نتواند از این حربه، برای انتخابات سال 96 استفاده کرده و افراد بسیاری را قلعوقمع کند. لذا در مناسبتهای گوناگون، از اعدام بدون محاکمه محصوران سخن میگوید و هرگونه فعالیتی که در جهت آشتی ملی باشد را سرکوب میکند و در عوض، در مسیر عمقبخشی به تعارضات و نهادینه شدن کینهها میکوشد.
به نظر میرسد راه برونرفت از فضای هفت سال اخیر، همان پیشنهاد هفت سال قبل آیتالله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران است که پیشنهاد آشتی ملی را داد و متأسفانه امکان عملی کردن آن را نیافت. اینک و در ایام فقدان جانکاه او و در آستانه سالروز پیروز انقلاب اسلامی، فرصتی دیگر برای پیادهسازی ایده «آشتی ملی» است که با اعلام آمادگی طرفین و با دستور رهبر انقلاب، امکان عملی شدن دارد.
مرگ بر فتنه گر و مرگ بر حامیان داخلی فتنه
لااقل محاکمه کنید
البته اگر جرئتش رو دارید!!!