صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ - 2023 August 01
کد خبر: ۴۲۰۷۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۵
نگاه رويداد24 به جشنواره تئاتر فجر

مهراوه عشق؛ آلیس در سرزمین عجایب

در روز هفتم از جشنواره سی و پنجم تاتر فجر، تالار وحدت در بخش «مرور تئاتر ایران» میزبان نمایش مهراوه عشق بود. اثری که توسط گروه سرمستان در اسفند ماه گذشته به کارگردانی خانم راشین امامی در تالار حافظ به روی صحنه رفت.
رویداد۲۴- نیما بخشی- در روز هفتم از جشنواره سی و پنجم تاتر فجر، تالار وحدت در بخش «مرور تئاتر ایران» میزبان نمایش مهراوه عشق بود. اثری که توسط گروه سرمستان در اسفند ماه گذشته به کارگردانی خانم راشین امامی در تالار حافظ به روی صحنه رفت.

این اثر اقتباسی از کتاب «کشتی پهلو گرفته» نوشته سید مهدی شجاعی ست که داستانی مذهبی اما آمیخته با تصاویر ذهنی و خیالی ست و علی رغم تِم مذهبی اش به هیچ وجه روایتی رئالیستی ندارد. از اینرو خانم امامی تلاش کرده در دراماتورژی این اثر برای یک نمایش صحنه ای نیز به یک اجرای متفاوت ، غیر متعارف و تازه در حوزه تئاتر مذهبی دست یابد.

مهراوه عشق نمایشی ست مبتنی بر فرم، موسیقی و حرکات. به طوریکه جز چند مونولوگ و نریشن کوتاه، در واقع مخاطب را با یک نمایش بی کلام یا بدون دیالوگ مواجه میکند که قرار است با فضا سازی و پرفورمنس های گروهی، اجرایی مدرن از محتوای کلاسیک و مذهبی اش عرضه کند. اما مشکلات نمایش دقیقا از همین جا شروع می شود.

مهراوه عشق دارای ساختار روایی سست، سطحی و ابتدایی ست. روایتی از هم گسسته که در 6 پرده اجرا میشود و در هر پرده به یکی از وقایع مهم و شناخته شده ی  صدر اسلام، با محوریت شخصیت  حضرت زهرا (س) میپردازد. اما این پرداخت به قدری سطحی و کم مایه است که نمایش را صرفا به مجموعه ای از حرکات موزون و ناموزون و متاسفانه نامانوس پیرامون وقایع برجسته ای همچون بعثت، غدیرخم، عاشورا و ... بدل کرده است. 

وقایعی که نه تنها ریشه ای عمیق در باور مخاطبان دارد، بلکه نمونه های بسیاری در حوزه هنری وادبی نیز بدان پرداخته اند و بسیار موفق تر و ملموس تر از این اجرای مدرن و فرمال بر آنان تاثیر کرده اند. روایت خانوم امامی به علت عدم پرداخت کافی، فاقد شخصیت است و پرسوناژهای نمایشنامه همگی در حد تیپ و شمایل باقی می مانند. کاراکتر حضرت زهرا (س) که مهمترین آنهاست و میبایست ثقل اثر قرار گیرد، به شدت مهجور از آب درآمده و مهمتر از آن صفات عاشقانه، مهربانی و رافت ایشان که هدف اصلی مولف بوده و نامگذاری نمایش هم متاثر از آن است، عملا در پرداخت و شخصیت پردازی آن حضرت نادیده انگاشته شده است.

در حوزه تکنیکی نمایش اولین چیزی که به چشم می خورد استفاده از ابزار های مولتی مدیا در پس زمینه ی صحنه است که جز یک یا دو مورد به جرات میتوان گفت با پس زمینه های نرم افزار پخش موسیقی در رایانه تفاوت چندانی ندارند!

در خصوص نور پردازی اما باید اذعان داشت طراحی نور علی کوزه گر از نقاط قوت نمایش است که مناظر چشم نوازی را روی صحنه تصویر کرده است. استفاده از نور های روشن در صحنه های شادی و خیر؛ و بهره گیری از نور قرمز در صحنه های غم و جولان جبهه شر از نمونه های تاثیر گذار نورپردازی در نمایش است. همچنین طراحی صحنه سعید حسنلو و طراحی لباس پریدخت عابدین نژاد نیز در سطح قابل قبولی قرار داشت و هر دو با استفاده از ایده هایی مینیمال اما کاربردی، صحنه ای مناسب برام پرفورم بازیگران پدید آورده بودند . اما طراحی حرکات و میزانسن ها به شکل عجیبی در صحنه های مربوط حضور ائمه اطهار(ع) (جبهه ی خیر) ضعیف و تصنعی، اما در غالب پرده های حضور اشرار بسیار توانمند و تاثیر گذار است. 

در مورد موسیقی و بازیگران نیز همین نکته صادق است. در صحنه های حضور نیروهای شر و پلیدی، موسیقی ملموس تر و پرفورم و حرکات بازیگران اثر گذار تر است. به طوریکه در صحنه های مقابل که صرفا شاهد حضور ملائک و ائمه اطهار (ع) هستیم، هم موسیقی و هم پرفورم بازیگران در سطح بسیار پایینی قرار دارد که این به شدت برای یک اثر مذهبی-ارزشی ضعفی ست نابخشودنی. به عبارت دیگر هر آنچه به لحاظ فرمی و تکنیکی قرار است به گونه ای مدرن خلا های روایی، داستانگویی،... و مبتنی بر کلاسیسیم اثر را بپوشاند، متاسفانه در اجرای خانوم امامی کارکرد بایسته و شایسه خود را ندارند.

در نهایت مهراوه عشق نمایشی ست که علی رغم زحمت فراوان دست اندرکارانش، تلاشی ست ناموفق در اجرای مدرن یک اثر مذهبی-ارزشی. چرا که آنچه پیش روی مخاطب قرار می گیرد بیشتر شبیه نماهنگی ضعیف و سطحی از عمیق ترین مسائل و وقایع شیعی_اسلامی ست تا  یک نمایش پرمایه ی فرمال با تِمی مذهبی. از اینرو مهراوه عشق با معدود نقاط قوتی هم که دارد باز صرفا به یک مجموعه قاب های چشم نواز و باب سلیقه ی عکاسان بدل میشود؛ چنانچه مروری یر عکس های خبری ازاین  نمایش گواه این ادعاست. مناظری از حرکات طراحی شده ی لشگر شر با پس زمینه نور قرمز و موسیقی خشن، یا حلقه زدن ملائک به دور حضرت زهرا (س) با نوری سپید و روحانی بر پیکرشان و موسیقی موزون. 

اما پرسش تامل بر انگیزی اینجا باقیست. چگونه در جامعه ای با باورها و ریشه های عمیق مذهبی، آثار ارزشی و مذهبی در ارتباط و درک متقابل با مخاطب دچار مشکل اند؟

باید صادقانه گفت، تعداد زیادی از تماشاگران پیش از آنکه نیمی از اجرا سپری شده باشد سالن نمایش را ترک کردند و این جز تلنگری جدی بر پیکره ی جامعه هنری-ارزشی ما نیست که گویی درک ، برداشت و پرداختی متقابل و متناسب با جامعه خویش در خلق آثارشان ندارند و علی رغم علاقه وافری که به پرداختن به موضوعات مذهبی-ارزشی از خود نشان میدهند در جذب و اثر گذاری بر مخاطبانشان از توانایی لازم برخوردار نیستند. پس برای خلق آثاری موثر و ماندگار در حوزه مذهبی،  به درکی مماس تر و عمیق تر از این جامعه و باورهای مذهبی اش محتاج اند.
نظرات شما