افشار سلیمانی، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان و کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی تصریح کرد: نمیتوان به این روابط بیتفاوت ماند، چراکه آمریکا با افزایش حضور نظامی و اشراف امنیتی خود در این منطقه و همکاری نزدیک با شورای همکاری خلیجفارس قصد کنترل کامل تحرکات و ایجاد محدودیت در دیپلماسی منطقهای ایران را دارد.
آنچه در پی می آید متن کامل این گفتگوست:
تحولات منطقهای امروز در مقایسه با قبل از آغاز بیداری اسلامی (2011) چه تاثیری بر روابط ایران و کشورهای خلیجفارس داشته است؟
بررسی تاثیر تحولات منطقهای بر روابط ایران با کشورهای حوزه خلیجفارس بدون تعمق در پیشینه تحولات منطقه پیش از انقلاب اسلامی و همچنین پس از آن اعم از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فروپاشی شوروی و آغاز جنگ سرد، جنگ اول خلیجفارس، حادثه تروریستی 11 سپتامبر، تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان وعراق، بهار اسلامی - عربی 2011، بحرانهای سوریه و یمن، ظهور برجام و مسایل مربوط به فلسطین و اسراییل که هر یک در فرایند تحولات منطقه و چگونگی مناسبات آمریکا با کشورهای خلیجفارس و همچنین ایران با کشورهای خلیجفارس که بر سیاست خارجی این کشورها بصورت مستقیم وغیرمستقیم تاثیرگذار بوده اند، امکانپذیر نخواهد بود.
اما در میان تحولات دوره اخیر، از آنجایی که شورای همکاری خلیجفارس رویکرد منطقهای ایران را بهویژه در دوره پسابرجام به عنوان تهدیدی برای رژیمهای سیاسی جنوب خلیجفارس تلقی کرده و در نهایت آن را منجر به برهم خوردن توازن قدرت موجود در منطقه میداند که به نحوی میتواند باعث گسترش نفوذ ایران در این حوزه شود، سعی داشته در خصوص تحولات منطقه به کنشگری فعال تبدیل شود.
اما در عین حال رابطه ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در پی مداخله نظامی عربستان سعودی و امارات متحده عربی در یمن و بحرین نیز رو به وخامت بیشتری گذاشت. به نحوی که در پی این تحولات، سیاستهای شورای همکاری خلیجفارس به سمت ایجاد جبههای محکمتر و متحدتر در مقابل ایران حرکت کرده است. بهویژه آنکه از نگاه اعضای شورا، بروز ناآرامیها در شماری از کشورهای عربی، فرصتها و تهدیدات جدیدی را برای ایران به دنبال داشته است.
به نظر شما متغیرهای اصلی دخیل در روابط ایران و این کشورها کدامند؟
اگرچه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاکنون، همواره متغیرهای گوناگونی در جهتدهی به نوع روابط ایران و شورای همکاری خلیجفارس نقش داشتهاند؛ اما در مجموع متغیرهای اصلی در روابط طرفین را نگرانیهای امنیتی متقابل مجموعه این کشورها نسبت به یکدیگر و به تبع آن احتمال دخالت آنها در امور داخلی هم با هدف پیشبرد ایدئولوژی مطلوب خود تحت عناوین سلفیگری، تکفیریگرایی، اسلامهراسی، شیعههراسی، هلالشیعی و مانند آن شکل می دهد. مضاف برآنکه دخالت کشورهای فرامنطقهای ازجمله آمریکا و اروپا و تاحدودی روسیه در سرنوشت ملتهای منطقه از متغیرهای دیگری هستند که در فرایند روابط کشورهای خلیجفارس و ایران تاثیر بهسزایی دارند.
این متغیرها در دوران مختلف ایجاد شده و تا حد زیادی ناشی از برداشت رهبران خلیجفارس از سیاستخارجی دولت انقلابی در ایران، ویژگی مجاورت جغرافیایی کشورهای عضو شورا با ایران و احساس برهم خوردن موازنه قدرت منطقهای و تلقی این رهبران از رشد تهدیدات و مخاطرات منطقهای برای امنیت آنها بوده است.
چه الگویی در تعیین روابط ایران و این کشورها ازهمه تاثیرگذارتر است؟
اگرچه بسیاری سیاست دو ستونی نیکسون در دوره قبل از انقلاب را همچنان الگوی مطلوب روابط ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس میدانند، اما بهنظر میرسد بهترین راهبرد و الگو برای روابط این کشورها و به تبع آن تامین امنیت خلیجفارس، جایگزین نمودن الگوی چندستونی منطقهای توسط کشورهای خلیجفارس به جای الگوی دوستونی نیکسون در دوران جنگ سرد و الگوی تک ستونی متزلزل پساجنگ سرد در خلیجفارس است که مستلزم فائق آمدن بر هرگونه فوبیا اعم از اسلامهراسی، ایرانهراسی، عربهراسی و مانند آن است؛ بهویژه که نظام بینالملل وارد دوره ترامپیسم ماجراجویانه آمریکایی شده است و این مساله میتواند روند تحولات منطقه خاورمیانه را بیش از پیش با چالش مواجه کند.
به نظر شما چشمانداز استمرار روند روابط کنونی طرفین به کجا ختم خواهد شد؟
بعد از 11 سپتامبر 2001 روند تحولات منطقهای دارای ویژگیهایی بوده که تأثیرات عمدهای بر شورای همکاری خلیجفارس و ایران برجای گذاشته است. اولین ویژگی قابل برداشت، تردید در روابط شورای همکاری و آمریکا و به هم خوردن معادله سابق نفت در برابر امنیت است.
همچنین پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای ایران با 1+5، عربستان و اکثریت کشورهای عربی با نگرانی از آینده مناسبات ایران و غرب بهویژه آمریکا دست به بحرانسازی در سطوح منطقهای و روابط دوجانبه با ایران زدند. این درحالی است که دردوره پسابرجام، آمریکا و بازیگران مطرح صحنه بینالمللی از ایران برای ایفای نقش در حل بحران سوریه دعوت رسمی بهعمل آوردند.
اما در شرایط کنونی منطقه، نکته حائز اهمیت این است که ایران باید با اعمال دیپلماسی هوشمندانهتری نسبت به بیاثر کردن اهرمهایی چون تشدید اختلاف شیعه - سنی، ایرانی - عربی و ایران هراسی تحت اقدامات تحریکآمیز آمریکا، میلیتاریزه نمودن منطقه عربی، منفعل نمودن ایران در میان سازمان همکاری کشورهای اسلامی و ... که عربستان و یاران عرب آن از آنها به منظور تضعیف موقعیت ایران و رودرو قرار دادن ایران با قدرتهای بین المللی از جمله آمریکا بهرهبرداری میکنند، راهبرد ویژهای بهکار بندد.
از سوی دیگر، ایران با توجه به تقویت نقش منطقهای و بینالمللی خود میتواند از قدرت نقشآفرینی بیشتری در روند تحولات منطقهای برخوردار شود. این روند در تغییر نگاه کشورهای شورای همکاری نقش بهسزایی داشته و میتواند آنها را برای تعامل بهتر با ایران ترغیب نماید، همچنانکه در سفر اخیر نخست وزیر کویت، شاهد میانجیگری این کشور برای بهبود روابط ایران با اعضای شورا بودیم.
تاثیرات روابط آمریکا و شورای همکاری خلیجفارس بر امنیت ملی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در شرایط کنونی فعالیتهای شورای همکاری خلیجفارس با منافع ملی ایران سازگاری ندارد و ارزیابیهای رایج در ایران نیز سیاستهای این شورا را به عنوان سازمانی که تحت نفوذ آمریکا قرار دارد، برخلاف منافع ملی ایران میانگارد.
نخست اینکه همکاری آمریکا و شورای همکاری خلیجفارس میتواند موضوعی تهدیدزا برای امنیت ملی تلقی شود. بهویژه آنکه اعضای شورا به فراخور همین مسئله سعی کردهاند این تهدید را به فرصتی در راستای تغییر معادلات فکری و سیاسی ژئوپلیتیک منطقهای بدل کنند.
دوم اینکه جمهوری اسلامی ایران منبع تهدیدات ناشی از همکاری شورای همکاری خلیجفارس و آمریکا را بیشتر در ورای مرزهای خود و نه بهعنوان یک موضوع داخلی و مطالبه مدنی و سیاسی جستجو کرده است.
در نهایت اینکه شورای همکاری خلیجفارس و آمریکا بیشتر واکنش سخت افزارانه (البته در بیشتر موارد نمایشی و نه عملی) نسبت به کنشهای منطقهای ایران داشتهاند.
امروزه و با توجه به شرایط منطقهای خلیجفارس، به این نکته خواهیم رسید که روابط شورای همکاری خلیجفارس و آمریکا از نگاه امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تهدیدزاست و نمیتوان به این روابط بیتفاوت ماند، چراکه مهمترین هدف جمهوری اسلامی ایران ارتقای جایگاه منطقهای خود است و بزرگترین مانع در برابر دستیابی به این هدف حضور نظامی و قدرتمند آمریکا در منطقه است، به نحوی که ایالات متحده آمریکا با افزایش حضور نظامی و اشراف امنیتی خود در این منطقه و همکاری نزدیک خود با شورای همکاری خلیجفارس قصد کنترل کامل تحرکات و ایجاد محدودیت در دیپلماسی منطقهای ایران را دارد.
همکاری نزدیک کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس با آمریکا تأثیر منفی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران گذاشته و موجب محدودتر شدن فعالیتهای ایران در منطقه و در عرصه بینالمللی شده است.
کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در کنار همکاریهای نزدیک با ایالات متحده اقدام به خرید گسترده تسلیحات و تجهیزات نظامی مدرن کردهاند. استقرار نیروهای نظامی و فروش حجم زیادی از سلاحهای پیشرفته به کشورهای عربی منطقه خلیجفارس و استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، جملگی در راستای کنترل ایران صورت میگیرد. بنابراین گسترش روابط آمریکا با اعضای این شورا برخلاف منافع ایران تلقی می شود.
تاثیر روابط تهران - ریاض برروابط ایران با کشورهای خلیجفارس را چگونه میبینید؟
تاثیر روابط ایران و عربستان بر مناسبات ایران با کشورهای خلیجفارس باید بیشتر در سایه روابط عربستان و آمریکا از یک سو و روابط کشورهای خلیجفارس با آمریکا از سوی دیگر ارزیابی شود، چرا که روابط ایران و عربستان تابعی از روابط عربستان و آمریکا از یکسو و اختلافات ایدیولوژیکی، ژئوپلیتیکی و منطقهای دو کشور از دیگر سو می باشد. اکثر کشورهای خلیجفارس و تاحدود زیادی کشورهای عربی روابط با ایران را از دریچه روابط خود باعربستان مینگرند و به میزانی که روابط ایران وعربستان دچار نوسان میشود، روابط این کشورها با ایران نیز در معرض این نوسانات قرار میگیرد. در این شرایط، بهترین راهبرد در سیاست خارجی ایران حرکت در مسیر تعاملات جهانی و منطقهای و برقراری موازنه در سیاست خارجی حول محور منافع ملی است که در خلیجفارس نیز میتواند سود حداکثری و هزینه حداقلی را به ارمغان آورد.