صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ - 2024 August 04
کد خبر: ۴۳۸۶۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۱ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۵

آقای باهنر، ما می‌دانستیم شما چگونه نمی‌دانستید؟

محمدرضا باهنر یکی از زعمای اصول‌گرایان اخیرا در یکی از سخنرانی‌های خود به ظلم‌هایی که جریان‌های سیاسی به هاشمی رفسنجانی کرده‌ بودند اشاره کرد و گفت:« به تازگي داستان پذيرش قطعنامه را شنيديم كه ايشان چه ايثار و از خود گذشتگي‌اي كردند و چه پيشنهادي به حضرت امام خميني دادند اما تا پيش از روشن شدن اين موضوع همواره مي‌گفتند كه او قطعنامه را تحميل كرده و امام را مجبور به نوشيدن جام زهر كرده است. بسيار است مسائلی از اين دست‌ كه امروز توان افشا شدن ندارد.
رویداد۲۴-محمدرضا باهنر یکی از زعمای اصول‌گرایان اخیرا در یکی از سخنرانی‌های خود به ظلم‌هایی که جریان‌های سیاسی به هاشمی رفسنجانی کرده‌ بودند اشاره کرد و گفت:« به تازگي داستان پذيرش قطعنامه را شنيديم كه ايشان چه ايثار و از خود گذشتگي‌اي كردند و چه پيشنهادي به حضرت امام خميني دادند اما تا پيش از روشن شدن اين موضوع همواره مي‌گفتند كه او قطعنامه را تحميل كرده و امام را مجبور به نوشيدن جام زهر كرده است. بسيار است مسائلی از اين دست‌ كه امروز توان افشا شدن ندارد. خوب است كه حالا از قول حجت‌الاسلام والمسلمين ناطق نوري شنيديم كه هاشمي همان زمان به امام گفته بود: قطعنامه‌ را من مي‌پذيرم چرا كه به نفع كشور است و بعدا مرا محاكمه و اعدام كنيد. براي انقلاب خيلي‌ها حاضر بودند شهيد شوند اما هركسي حاضر نيست تا به خاطر انقلاب و نظام بدنام شود. هاشمي اين روحيه‌ را داشت.»

این صحبت‌های آقای باهنر در مورد هاشمی و ظلمی که به او رفته است قابل تقدیر است. نکته‌ای که اما در این میان جالب توجه است این معناست که این درخواست هاشمی از امام مسئله‌ای است که در سال‌های گذشته بارها به آن اشاره شده است.

خود آیت‌الله در گفت‌وگویی درست زمانی که در اوج حملات سیاسی جریان اصول‌گرا قرار داشت به این ماجرا اشاره کرد. هاشمی ماجرا را اینگونه روایت کرده بود:« به امام گفت اگر برای شما اعلام آتش بس سخت است این مشکل را من حل می کنم . من جانشین شما هستم و حق امضاء در این مسائل دارم من می روم و می پذیرم . ممکن است جنابعالی بعد بلافاصله بگویید که او تخلف کرده و باید از من به عنوان فرماندهی کل قوا اجازه می گرفت . شما آنموقع می توانید مرا محاکمه کنید . فدا کردن یک نفر بهتر از اینهمه مشکلاتی است که پیش آید .ایشان نگاه مهربانانه ای کردند و گفتند : نه ، این خوب نیست . خودشان پیشنهادی دادند که ما از آن پیشنهاد بیشتر متاثر شدیم و آن را قبول نکردیم و گفتیم که این درست نیست.»

نه تنها هاشمی بلکه بسیاری از بزرگان و حتی فرماندها جنگ نیز به این سخنان هاشمی در سال‌های پیش اشاره کرده بودند. جالب است منی که وقتی جنگ به پایان رسید تنها 3 سال داشتم از این ماجرا باخبر بودم اما آقای باهنر که در آن زمان نماینده مجلس سوم بوده از این معنا بی خبر بوده است.

به نظر می‌رسد داستان چیز دیگری است. روایت باهنر از خودگذشتگی هاشمی بعد از درگذشت آیت‌الله نشان می‌دهد که جریان‌ها به خاطر منافع سیاسی حاضر هستند چشم‌های خود را بر واقعیت‌ها ببندند. هاشمی تا زنده بود تمام هجمه‌ها به سوی او روانه بود آنهم از سوی کسانی که این روزها از هاشمی قدیس ساخته‌اند.

فضای سیاسی ایران به شدت از اخلاق فاصله گرفته است. تمام جریان‌های سیاسی ایران حاضر هستند برای رسیدن به قدرت از تمام واقعیت‌های موجود بگذرند تا به کرسی‌ از کرسی‌های قدرت را به دست بگیرند.

به جرات می‌توان گفت در سپهر سیاست ایران، اخلاق قربانی قدرت شده است. زندگی سیاسی هاشمی به خوبی حکایت از این معنا دارد. تمام مخالفین آیت‌الله از راست‌گرایان تا صداوسیما که حاصر نبودند حتی یک دقیقه از هاشمی حمایت کنند بعد از درگذشت او سنگ تمام گذاشتند گویی نه خانی آمده است و نه خانی رفته است.

بسیاری از سیاستمداران ایرانی در سخنان خود از اخلاق می‌گویند و خدا رو منادی آن می‌دانند و یا حتی خود را معلم اخلاق می‌نامند اما وقتی به عمل می‌رسند خود بی‌اخلاق‌ترین سیاستمدارها می‌شوند.

نظرات شما