پایگاه
اینترنتی «فردا» در گزارشی به بررسی این مسئله پرداخت که «آیا پول حاصل از
فروش نفت را آزادانه مدیریت میکنیم؟ تحریمهای بانکی چگونه اقتصاد ما را
کنترل میکند؟» این سایت مینویسد: یکی از موضوعات بسیار مهم پس از برجام،
افزایش فروش نفت ایران بوده است. اما نکتهای که هنوز نیز به طور شفاف مشخص
نشده، نحوه دسترسی آن به پولهای نفت و یا حتی پولهای بلوکه شده است.
علاوه بر نبود آمار شفاف، این موضوع که بعد از اجرای برجام هیچ یک از
بانکهای بزرگ حاضر به همکاری با ایران و ایجاد روابط کارگزارانی نشدهاند و
گفتههای بسیاری از مسئولین، گزارشهای مجلس و وزارت خارجه صرفا حکایت از
همکاری برخی بانکهای کوچک و متوسط با سقف تبادل پایین پول دارد و پاسخ به
این سوال که آیا ایران میتواند پول نفت را آزادانه خرج کند یا نه همچنان
نامشخص است.
علاوه بر این ابهام، دولت در مدت اخیر تمایل شدیدی به
واردات از سایر کشورها نشان داده است در این مدت تعرفه واردات 8 کالای مهم
کشاورزی کاهش چشمگیر داشت و تقریبا همه به زیر 10 درصد کاهش پیدا کرد، بر
واردات لوازم خانگی از ترکیه تعرفه ترجیحی وضع شد.
چالش همکاری بانکهای
بزرگ و نقل و انتقال پول، این سوال را مطرح کرده که آیا بانک مرکزی به علت
همکاری نکردن بانکهای بزرگ و به این دلیل که بانکها حاضر به پذیرش ریسک
هر نوع همکاری از ترس درگیری با نهادهای تحریمی نیستند، پول نفت را با
واردات بیش از حد مواد مصرفی وصول و نقد میکند؟ بانک مرکزی باید شفاف کند
که آیا پول نفت، اکنون آزادانه و در هر فعالیتی از جمله دادن بودجههای
عمرانی و ... مصرف میشود، یا اینکه صرفا این پول هزینه تامین کالاهای
مصرفی میشود که اکثرا در ایران نیز تولید میشود.
عدم تک نرخی شدن ارز،
پایین آوردن بیش از حد تعرفه واردات کالا، تخصیص ارز با قیمت پایینتر از
بازار برای واردات و باقی ماندن پول در بانکهایی که برخی از آنها حتی
برای نگهداری پول از ایران هزینه میگیرند و... عواملی است که باعث تقویت
این شائبه شده که، با توجه به عدم رفع تحریمهای بانکی و عدم همکاری
بانکهای بزرگ با ایران به علت ترس درگیری تراکنشهایشان با نهادهای باقی
مانده در تحریمهای ثانویه، وضعیت قبل و بعد از برجام تغییر چندانی نکرده
است و تنها حوالههای ارزی برای واردات مشخص به روز شده است که قطعا نتیجه
مطلوبی برای اقتصاد ایران ندارد. در واقع در پسابرجام ایران تنها میتواند
کالاهای خاصی را از کشورهای خاصی وارد کند تا پول خود را نقد کند و در غیر
این صورت، پول نفت همچنان در بانکهای خارجی بلوکه میماند و بعضی از آنها
حتی برای نگهداری این پول، مبلغی را نیز دریافت میکنند. این چرخه باطل
عملا مبادله نفت در برابر غذا و سایر کالاهای نهایی است.
علاوه بر این،
عدم برقراری روابط بانکی به علت ترس از تحریمهای باقی مانده، باعث شده تا
تنها کسانی بتوانند از سرمایهگذاریهای محدود و یا حتی واردات کالا بهره
ببرند که درگیر هیچ نوع همکاری با نهادهای باقی مانده در تحریم نباشند.
بانکهای داخلی و خارجی نیز تنها حاضر به شرکت در فعالیتهایی از این دست
هستند و ریسک همکاری با نهادهای تحریمی را نمیپذیرند. نامه بانک ملت به
یکی از نهادهای تحریمی و عدم ارائه خدمات ارزی به آن نهاد، موید همین نکته
است. در واقع پس از برجام، از یکسو واردات کالا و سرمایههای محدود به
ایران کنترل میشود که کاملا مشخص، محدود و در چارچوب سیاستهای تحریمی
آمریکا باشد و از سوی دیگر تنها کسانی میتوانند از سود این اقدامات
استفاده کنند که اقدام به خود تحریمی کرده باشند. اقدام اخیر بانک تجارت در
خرید و نصب نرمافزار در جهت عدم خدماتدهی به تروریستها (لیست تحریم) با
نظارت صندوق بینالمللی پول و تخصیص ارز با قیمت پایینتر از قیمت بازار
برای گشایش السی جهت واردات میتواند شاهدی بر این موضوع باشد. به نظر
میرسد، آمریکا با نگه داشتن تحریمهای بانکی ثانویه، هم از داخل و هم از
خارج اقتصاد ایران را به سمت منافع خود کانالیزه کرده است. نکتهای که باید
بیش از پیش مورد توجه مسئولین قرار گیرد.