بخش هایی از گفتو گو با مصطفی میرسلیم به شرح زیر است:
روند ایجاد ائتلاف میان اصولگرایان چگونه پیش میرود؟
سایر اصولگرایان همین روندی که موتلفه طی کرد را دنبال کرده یا میکنند. ما به طور طبیعی مثل سایر انتخابات بر همدلی، وفاق و ائتلاف تأکید داریم تا مردم بهتر بتوانند تصمیم بگیرند و دچار تشتت نشوند. کوششهایی هم در این زمینه آغاز شده است و دوستانی با یک نیت ارزشمند اقدام به تأسیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب کردهاند و قدمهایی که برداشته شده، بسیار خوب است اما چون از تجربه همه کسانی که در این زمینه دارای شناخت هستند، استفاده نشده است، دارای ضعفهایی هم هست. خوب است از تجربه حزب موتلفه استفاده شده و به تشکل خود سامان دهند. ما از چنین حرکتهایی که موجب گردهم آمدن اصولگرایان شود، استقبال میکنیم. البته نباید فراموش کرد که جنبههای قانونی در شکل دادن به این جبهه باید طی شده و اساسنامه آن تدوین شود و به تأیید وزارت کشور برسد تا کار را به صورت قانونی به پیش ببرند.
یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب تاکنون از حزب موتلفه در نشستهای داخلی خود دعوتی نداشته است؟
بعضی از برادران جبهه به من گفتند که پیشبینی اولیه آنها این نبوده که آنها کار خود را با دعوت از احزاب آغاز کنند. اینکه چرا به این نتیجه رسیدهاند من خبر ندارم ولی این راه، مناسبترین راه نبوده است. حیف است که از تجربیات تشکیلاتی همدیگر استفاده نشود.
نسبت جامعتین با این جبهه چگونه است؟
جامعتین دارای سابقه فعالیت طولانی از قبل انقلاب است و آشنایی خوبی با مسائل کشور دارند. جبهه مردمی نیروهای انقلاب هم با اطلاع غیرمستقیم جامعتین کار خود را آغاز کرده است اما خود جبهه چون هنوز جایگاه قانونی مصوبی ندارد، طبیعی است که تعامل آن با جامعتین هم غیررسمی باشد و همکاری رسماً میان آنها شروع نشده باشد اما در حد مشورت و کسب نظر با هم در ارتباط هستند ولی هنوز مشخص نشده که آیا جامعتین با جبهه مردمی نیروهای انقلاب پیوستگی تشکیلاتی دارند یا خیر. هر چند ممکن است این اتفاق در آینده رخ دهد.
هماهنگی بین جامعه روحانیت و جبهه مردمی نیروهای انقلاب که در حال تأسیس است و مراحل تثبیت خود را طی نکرده است به طور رسمی نمیتواند شکل گیرد اما برخی از اعضای جامعه روحانیت با اعضای جبهه همفکری داشتهاند. مجمع عمومی جبهه هم با کسب نظر از جامعه روحانیت برگزار میشود. امیدواریم که بدون اشکال و نقص، این جبهه فعالیت رسمی خود را آغاز کند چون زمان زیادی تا انتخابات نداریم.
وزارت کشور اعلام کرده است که طبق قانون احزاب، جبهه متشکل از احزاب دارای پروانه است و اشخاص حقیقی نمیتوانند جبهه تشکیل دهند. بنابراین فعالیت این افراد تحت عنوان جبهه غیرقانونی خواهد بود.
با این موضعگیری، طی شدن فرآیند قانونی مشکل میشود مگر اینکه آنها از نام جبهه به صورت ظاهری استفاده کرده باشند و منظور آنها حزب باشد،البته در این صورت هم باید تقاضای تأسیس حزب را به کمیسیون ماده 10 احزاب ارائه دهند ولی اگر بخواهند کار جبههای کنند باید از احزاب دعوت کنند ولی تا جایی که من اطلاع دارم قرار نیست این جبهه بر مبنای احزاب شکل بگیرد.
جبهه پیروان خط امام و رهبری اعلام کرده است که نامزد نهایی آنها همان نامزد جبهه مردمی نیروهای انقلاب خواهد بود. آیا موتلفه به عنوان یکی از اعضای جبهه پیروان همین دیدگاه را دارد؟
این کار را دبیرکل جبهه پیروان انجام داده است که بهتر بود با هماهنگی اعضا این کار صورت میپذیرفت. برخی اعضای جبهه پیروان اعلام کردهاند که با آنها مشورت نشده است. با موتلفه هم مشورتی نشده است. البته عجلهای هم نیاز نبود و باید در چارچوب تعاملات سیاسی این اقدام انجام میگرفت.
آیا اخیرا موتلفه با سایر افرادی که احتمال نامزدی آنها در انتخابات وجود دارد مثل سعید جلیلی دیداری داشته است؟
دیدارهای ما با دوستان نزدیکمان محدود نمیشود. ما هیچ ابایی نداریم که با سایر اصولگرایان دیدار کنیم اما با سعید جلیلی دیدار مستقیمی نداشتهایم یعنی جلسه رسمی نداشتهایم که از وی برای حضور در شورای مرکزی موتلفه دعوت کنیم. البته ما با اصولگرایان تعامل داریم که رسانهای نمیشود.
در جمهوری اسلامی شخصیتهای برازندهای حضور دارند که مردم به قابلیتها، تجربیات، دستاوردها و سوابق آنها توجه میکنند. کسانی که سابقه ندارند، کار سختی برای جلب نظر مردم دارند. بعضی هم دارای سوابقی هستند که این سوابق قابل نقد است. البته احراز صلاحیت نامزدها به عهده شورای نگهبان است و اینکه کسی اعلام کند میخواهد نامزد شود، کفایت نمیکند.
موتلفه اعلام کرده است که تا آخر در صحنه انتخابات حضور دارد. این گزاره با تلاش برای ایجاد ائتلاف اصولگرایان منافاتی ندارد؟
ائتلاف شامل برخی تعاملات پیچیده است. منظور ما از ماندن تا انتها یعنی ماندن تا زمانی که نامزدهای انتخابات به مردم شناسانده شوند بویژه در مناظرات انتخاباتی. بعد اصولگرایان دور هم جمع میشوند و درباره نحوه تعامل و ائتلاف مذاکره میکنند.
چقدر خوشبین هستید که اصولگرایان با یک نامزد وارد انتخابات شوند؟
من اصلاً با اینکه یک نفر باقی بماند حرف دارم. چرا باید به این قائل شویم که حتماً یک نفر از هر جناح در انتخابات باقی بماند تا فضا دوقطبی شود؟
این پرسش را از این جهت مطرح کردم که اصلاحطلبان اعلام کردهاند که از روحانی حمایت می کنند. اگر اصولگرایان با چند نامزد حضور داشته باشند، رای آنها در مقابل نامزد واحد اصلاحطلبان شکسته شده و احتمال پیروزی روحانی بیشتر میشود.
در ابتدا ما باید دنبال افزایش مشارکت مردم باشیم. هرچه تعداد نامزدها بیشتر باشد، مشارکت مردم بیشتر میشود که این موجب پراکندگی آرا هم میشود و ممکن است انتخابات را به دور دوم بکشاند سپس در مرحله دوم باید به فکر ائتلاف بود.
در این روزها اسامی مختلفی از اصولگرایان برای حضور در انتخابات مطرح شده است. آیا این اصولگرایان قادر به چالش کشیدن روحانی و رقابت نزدیک با وی در انتخابات هستند؟
هر دولتی که سر کار آمده در حد توان خود تلاش داشته و جاهایی موفق و جاهایی کمتر موفق بوده است پس نباید نسبت به عملکرد دولتها بیانصافی کرد ولی اعتقاد ما این نیست که چهار سال دیگر بگذرد بعد تصمیمگیری کنیم چون روند موجود را سازنده نمیدانیم. ما نقدهایی داریم و البته راهحل هم دادیم. ولی اینکه موفق میشویم یا نه به چند عامل بستگی دارد. اول اینکه باید ببینیم مردم به برنامههای ما اقبال پیدا میکنند یا نه. دوم لزوم تقسیم امکانات تبلیغات انتخاباتی میان نامزدهاست. مسأله این است که آیا همه نامزدها از امکانات مساوی برخوردارند یا خیر. برخی مسئولان دارای امکانات هستند و ممکن است از امکانات دستگاه خود برای تبلیغات انتخاباتی استفاده کنند که قبلا هم استفاده کرده اند البته شورای نگهبان باید در این زمینه نظارت کند.
از سویی صداوسیما هم باید به نحوی عمل کند که در برنامههای تبلیغاتی، انصاف بین نامزدها رعایت شود. سابقه عملکرد صداوسیما در این حوزه هم همینگونه بوده است. به هر حال مردم از طریق صداوسیما میتوانند با چهرههای جدید آشنا شوند و بهتر تصمیمگیری کنند.
مرحوم هاشمی در این اواخر چندین بار بر لزوم حمایت از روحانی برای تشکیل دولت دوم خود تاکید داشتند. با توجه به اینکه حداقل نظر آیت الله هاشمی تاثیر زیادی در شکلگیری نتیجه دو انتخابات 92 و 94 داشته است، آیا این موضعگیری بر سبد رای روحانی در انتخابات پیشرو تاثیر مثبتی خواهد داشت؟
مرحوم هاشمی نظری داشت که شما به بخشی از آن اشاره کردید ولی تمام نظر هاشمی این نبود. وی آدم منطقی بود که فقط مسائل سیاسی ذهن او را مشغول نمیکرد. او قبل از هر چیزی به فکر انقلاب و سربلندی آن بود و اگر میدید در جبهههای دیگر، قابلیتهای دیگری وجود دارد که موثر است، دیدگاه خود را تغییر میداد. من 38 سال با آیتالله هاشمی کار کردم و میدانم فقط مسائل سیاسی در تصمیمگیری او نقش نداشت. من نمیگویم اگر هاشمی در قید حیات بود قطعاً از روحانی حمایت میکرد. هاشمی کم و بیش تمام کسانی که در انتخابات مطرح میشوند را میشناخت و نظر وی به عنوان یک سابقهدار انقلاب ارزشمند بود و میتوانست در انتخابات موثر واقع شود.
موتلفه برای در اختیار گرفتن دولت دوازدهم و اداره کشور چه برنامهای برای ارائه به مردم دارد؟
برنامه موتلفه ابتدا از شناخت وضع موجود آغاز میشود. در ابتدا این پرسش مطرح میشود که آیا وضع موجود دارای نقص است و این نواقص آیا به ساختار نظام، سیاستها، برنامهها، قوانین، نحوه اجرا یا نحوه نظارت برمیگردد؟ موتلفه تجزیه و تحلیل این مسائل را انجام داده و ضعفهای موجود کشور را شناسایی کرده است. قدم دوم ارائه برنامههایی برای حل این مشکلات است. این اقدامات شامل برنامههایی است که متکی بر امکانات کشور است نه خیالپردازی. در ادامه این برنامهها باید از گذشته، امکانات و قابلیتها و همچنین آینده شناخت خوب و هدف گذاری مشخص داشته باشیم. آینده نگری نشان میدهد چقدر به قابلیتهای خود آشنایی داریم و چگونه میتوانیم از آنها بهره ببریم.
در این زمینه طرحها و برنامههای ما آماده شده است. موتلفه در حوزه مطالعات و برنامهریزی، سیاست داخلی و خارجی دارای طرح و برنامه است و میداند چه اقداماتی میخواهد انجام دهد. از سویی ما معتقدیم تا مردم در اداره کشور سهیم نشوند، به اهداف خود نمیرسیم. ما این هنر را داریم که مردم را به مشارکت دعوت کنیم.
برای اداره کشور هم به افرادی نیاز داریم که به لحاظ مدیریتی ذیصلاح بوده و دارای تجربه کافی و تخصص لازم باشند و نسبت به مسئولیت خود شناخت و علم کافی داشته باشد. کوششهای ما برای اداره کشور باید دانش بنیان باشد.