اینجانب در نیمه دوم سال 1392 طی نامه ای سرگشاده ، خواستار انجام مناظره ای تلویزیونی و شفاف شدم تا از رهگذر آن ، مسائل به طور مستند برای مردم بیان شود اما تکرار اتهامات ، تنها پاسخی بود که به افکار عمومی داده شد".
و "اینجانب" کسی نیست جز محمود احمدی نژاد، در نامه ای که این بار به مقصد داخل نوشته شد، خطاب به حسن روحانی می گوید: «صندوق توسعه ملی با 55 میلیارد دلار سرمایه و 32 میلیارد دلار موجودی و بانک مرکزی با حدود 108 میلیارد دلار ذخایر ارزی و حدود 22 میلیارد دلار طلب از محل فروش نفت، تحویل دولت فعلی شده است و باید معلوم شود که این درآمدهای کلان در کجا و چگونه هزینه شده است».
در رابطه با این ادعای رئیس جمهور سابق، سعید لیلاز در گفتگو با عصر ایران اظهار کرد: بدترین نوع اسراف و ریخت و پاشی که در تاریخ مکتوب اقتصاد ایران سابقه دارد، در سال های 84 تا 92 اتفاق افتاد. متوسط رشد اقتصادی ایران در این سال ها به کمتر از 2 درصد رسید.
استاد تاریخ اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: در رابطه با این ادعا، البته خود دولت باید جوابگو باشد نه من.
اما آنچه که مشخص است به نسبت داده، ستانده و نسبت منابعی که که ما به اقتصاد ایران تجهیز کردیم و پاسخ دریافتی و حاصلی که گرفتیم سال های 1384 تا 1392 که متوسط رشد اقتصادی ایران به کمتر از 2 درصد رسید و یکی از بدترین سال های همه تاریخ مکتوب اقتصادی ایران بوده است. یعنی علی رغم اینکه ما در سال 1390 بیش از 95 میلیارد دلار کالا و خدمات وارد ایران کردیم رشد اقتصادی ما فقط به 4 درصد رسید. در حالی که ما مجبور بودیم به ازای هر یک درصد رشد اقتصادی 25 میلیارد دلار در سال 90 کالا و خدمات دریافت کنیم همین الان و امسالی که من با شما صحبت می کنیم این 25 میلیارد دلار به 8 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است.
وی افزود : این عدد در سال 81 ، دو و نیم میلیارد دلار بوده است. یعنی بدترین نوع اسراف و ریخت و پاشی که در تاریخ ایران سابقه دارد حتی بدتر از 1350 و سال های 52 تا 56 ، بدون اینکه بخواهم اسم احمدی نژاد و دولتش را بیاورم در این سال ها اتفاق افتاده است. من معتقدم اگر این مناظره در یک محیط آرام و یک محیط کارشناسی انجام بگیرد خیلی مناظره خوبی خواهد بود.
لیلاز خاطر نشان کرد: اینکه خزانه خالی بوده یا پر پول، در اقتصاد ایران یک نوع بازی با کلمات و اعداد است و ما باید ببینیم چقدر منابع تزریق کرده، چه میزان ستانده داشتیم و در این وسط چه مقدار از بین رفته است. یعنی "چه به صورت حیف، اسراف یا بهره وری پایین و چه بصورت میل یا دزدی". همه این دو مورد در آن سال ها یعنی در دوره 84 تا 92 در تاریخ ایران بی سابقه بوده است. یعنی کوهی از درآمدهای نفتی، انبوهی از واردات، و جالب اینکه الان می گویند ما در کشور برای خارجی ها اشتغال ایجاد می کنیم همین دیروز در یکی از خبرگزاری های اصول گرا نوشته بود و این ها دروغ های بزرگ است.
وی ادامه داد: می گویند که؛ در حال حاضر مقدار واردات نسبت به اوج سال 1390 حداقل به میزان 25 تا 30 میلیارد دلار کمتر و رشد اقتصادی ما امسال تقریبا 70 درصد بیشتر از نقطه اوج 1390 است. بنابراین به موازات افزایش درآمدهای نفت در دوره 84 تا 92 بهره وری و انظباط مالی از اقتصاد بیرون رفته است. که پرنسیب من اجازه نمی دهد که بگویم تقصیر احمدی نژاد است و بلکه به نظرم این ساختار بدین نحو دیگر کارآیی ندارد.
این کارشناس اقتصاد سیاسی بیان کرد: من معتقد نیستم که احمدی نژاد مسئول مستقیم همه گرفتاریهای ایران است، این یک نوع رد گم کردن است. و در حال حاضر ما به نهایت ناکارآمدی ساختاری رسیدهایم و این ساختار دیگر کار نمی کند.
وی اضافه کرد: به همین مجلس دهم نگاه کنید، مگر این مجلس دهم را آقای احمدی نژاد ایجاد کرده است. این مجلس یکی از بدترین عملکردها را در حوزه اقتصادی از خود نشان می دهد. نظارت استصوابی، نظام گزینشی مبتنی بر وفاداری نه کارآمدی نه شایسته سالاری و این ها دیگر کار نمی کند. این ماشین از کار افتاده و روحانی سعی می کند که بزک دوزک کند.
لیلاز ادامه داد: برچسب هایی که به اصلاح طلب ها می زنند چه دردی از ساختار دوا می کند از این ساختار برونداد حاصل نمی شود. در ساختار مبتلا به فساد گیردادن به بقایی و احمدی نژاد هم مشکلی را حل نمی کند. من می گویم که این ها مخلوقات یک جریان و داستان بودند و هستند. هر گاه در تاریخ ایران درآمدهای نفتی ما بالا رفته است به دلیل نوع حاکمیت، ریخت و پاش و اسراف زیاد شده است و این مساله نه احمدی نژاد می شناسد نه هویدا نه خاتمی نه هاشمی رفسنجانی نه میرحسین موسوی.
این تحلیل گر مسائل اقتصادی با اشاره به پیش بینی خود از این مساله در سال 84 گفت: من قبلا در مقاله ای در سال 84 تاکید و پیش بینی کرده بودم هر گاه درآمد نفتی در ایران زیاد شده، به دنبال آن فساد هم زیاد شده است، فارغ از اینکه چه جناح سیاسی در ایران حاکم بوده است. بنابراین نظرم این است که این دستگاه دیگر کار نمی کند و درنگ کردن روی محمود احمدی نژاد و دوستانش رد گم کردن و منحرف کردن اذهان است.
وی ادامه داد : اما این که شبکه بانکی ایران در حال فروپاشی است، تقصیر کیست؟ تامین اجتماعی ایران، نظام بهداشتی و درمانی ایران و نظام آموزشی ایران در حل فروپاشی استف مقصر کیست؟! وقتی شما نگاه می کنید درهمین دولت روحانی، حداکثر اصلاح طلبی که حکومت از آقای روحانی می پذیرد، آقای دانش آشتیانی است.
لیلاز با یادآوری این مساله که،«تا زمانی که سهم
نفت در اقتصاد ایران به زیر 7/ 6 درصد درصد
جی دی پی کاهش پیدا نکند، وضعیت بهبود پیدا نمی کند» افزود: یک ساختار سیاسی
مثل هر موجود زنده دیگری باید بداند که مساله "کارآمدی" مساله مرگ و
زندگی اش است وقتی به این جمع بندی رسید، شروع می کند به شایسته سالاری نه وفادار سالاری،
وفادار سالاری دیگر کار نمی کند.
سعید لیلاز در پایان گفت: حرف های این روزهای من تلخ است و من شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور را نگران کننده می بینم یکی از نگرانی های دیگرم این است که در بازی بقایی و روحانی بمانیم و ثبات ایران را از دست بدهیم و هیچ چیز به اندازه بی ثباتی ایران، ما را نمی ترساند.