صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ - 2023 August 09
کد خبر: ۴۷۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۲۱ اسفند ۱۳۹۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
گزارش رویداد۲۴ به بهانه نامه نصیحت‎گونه «سردار» به «روحانی»؛

بیایید «محسن رضایی» را درک کنیم

محسن رضایی از این موضوع هراس دارد که دچار کم توجهی در افکار عمومی و فراموشی در میان مردم شود و لذا تمام تلاشش را می کند تا در متن اخبار رسانه ها باشد و روزی بتواند هدف اصلی خود که همان «شخصیت اول» شدن است را جامه عمل بپوشاند.
رویداد۲۴- «محسن رضایی میرقائد، نه پیروز می‎شود و نه شکست می خورد بلکه از انتخاباتی به انتخابات دیگر، منتقل می‎شود.» این عبارت، بارها و بارها در فضای مجازی تکرار شده است و احتمال اندکی وجود دارد که باز هم در انتخابات ریاست‎جمهوری دوازدهم تکرار شود، اما چرا محسن رضایی اصرار دارد هرجا که مجال عرض اندام وجود دارد حضور داشته باشد؟

برای درک این موضوع، قبل از هرچیز باید به گذشته‎های نه چندان دور «آقا محسن» توجه کوتاهی داشت و با تحلیل سال‎های اولیه ظهور وی و پس از آن تا دوران کنونی، از شخصیت محسن رضایی، نکاتی را کشف کرد.

هنگامی که دوران حضور محسن رضایی در عرصه‎های گوناگون نظامی و سیاسی را بررسی می‎کنیم متوجه می‎شویم که وی در تمامی این دوران‎ها، با دو معضل، مواجه بوده است.

معضل اول محسن رضایی آن است که هیچگاه، «شخصیت اول» نبوده است؛ یعنی در تمامی عناوین انتصابی، در سایه شخص و یا اشخاص دیگری بوده است و هیچگاه، تصمیم‎گیر اصلی میدان نبوده است. هنگامی که در جبهه‎های نبرد علیه متجاوزین در دوران دفاع مقدس، مسئولیت فرماندهی سپاه پاسداران را برعهده داشته است «شخصیت اول» نبوده است یعنی فرماندهی جنگ و تصمیم‎گیر اصلی، مرحوم آیت‎الله هاشمی رفسنجانی بوده است و او در کنار فرمانده ارتش و دیگر فرماندهان ارشد نظامی، می‎توانسته پیشنهاد دهنده‎ای برای اعمال تاکتیک‎ها باشد و نه تصمیم‎گیر و میدان‎دار عرصه نبرد.

هنگامی که محسن رضایی به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد، تلاش کرد با تکیه بر دکترای اقتصاد خود، محوریت مجمع را همانند شورای عالی امنیت ملی به دبیرخانه منتقل کند ولی حضور شخصیت‎های برجسته‎ای همانند آیت‎الله هاشمی رفسنجانی و دکتر حسن روحانی، باعث شد محوریت اقدامات مجمع تشخیص به تصمیمات صحن عمومی مجمع و برنامه‎های مرکز تحقیقات استراتژیک محول شود و بازهم محسن رضایی به حاشیه رانده شده و همین موضوع باعث شود وی، تصمیم به حضور در انتخابات بگیرد.

محسن رضایی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 84 کاندیدا شد ولی با مشاهده رقبا و شخصیت‎های نامزد شده، متوجه شد که مواضعش، خریدار نخواهد داشت و امکان «شخصیت اول» شدن برای او وجود نخواهد داشت و لذا انصراف داد. حضور قوی‎تر محسن رضایی در انتخابات‎های سال 88 و 92، نمایانگر آن بود که عزم او برای رهایی از «نقش مکمل» و تبدیل شدن به «نقش اول» جزم شده است و تمام تلاشش را خواهد کرد تا به پیروزی برسد اما باز هم با جواب منفی مردم مواجه شد چراکه برای مردم، پذیرش شخصیتی نظامی که همّ و غمّ او، تنها و فقط رسیدن به پیروزی است و تجربه اجرایی و مدیریتی سیاسی و منحصر بفردی ندارد غیر ممکن بود.

هرچند سال‎ها کناره‎گیری از امور نظامی و عدم حضور در مجامع نظامی و حتی عدم پوشیدن لباس فرم نیروهای مسلح، تلاش نافرجام محسن رضایی برای ارائه نمایش جدیدی از شخصیت خود بود تا مردم او را به عنوان شخصیتی سیاسی و اقتصادی تصور کنند ولی چون هدف محسن رضایی، «شخصیت اول» شدن بود بلافاصله پس از استشمام بوی تغییر در راس ستاد کل نیروهای مسلح، لباس فرم نیروهای مسلح پوشید و در مجامع نظامی حاضر شد و خود را سرباز گوش به فرمان نظام معرفی کرد که بنابر شرایطی، سال‎ها از امور نظامی به دلیل اولویت امور اقتصادی، کناره گرفته بوده است و این اقدام، لزوما به معنای کناره‎گیری از موضوعات نظامی نبوده است.

عدم انتخاب او به فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح، باز هم او را ناکام گذاشت؛ با این تفاوت که تلاش چندین ساله او را برای ارائه شخصیت غیر نظامی از خود، به باد داد و اینک محسن رضایی باید تلاش مجدد خود را برای ارائه شخصیت غیر نظامی کلید می‎زد؛ هرچند در مرحله قبل هم تلاش‎های او به باور مردم نرسیده بود.

در روزهای گذشته و در آستانه انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری، تحرکات سیاسی و رسانه‎ای محسن رضایی بیش از پیش شده است و این اقدامات او، نمایانگر «دست و پا زدن» تازه‎ای برای حضور در جمع کاندیداهای ریاست جمهوری است. با اینکه خودش در جریان مسائل کشور و مشکلات موجود و به ارث رسیده است اما بگونه‎ای سخن می‎گوید و در نامه به رئیس‎جمهور، شعار می‎دهد که انگار، از جریان امور کشور، نامطلع است.

محسن رضایی از این موضوع هراس دارد که دچار کم توجهی در افکار عمومی و فراموشی در میان مردم شود و لذا تمام تلاشش را می‎کند تا در متن اخبار رسانه‎ها باشد و روزی بتواند هدف اصلی خود که همان «شخصیت اول» شدن است را جامه عمل بپوشاند.

معضل دیگر محسن رضایی آنست که هیچگاه بدون واسطه از مقام مافوق، مسئولیتی را بر عهده نگرفته است و همیشه «زیر دست» بوده است. بدین معنی که هیچگاه با رای مردم به مسئولیتی دست نیافته است تا بیان کند که «من به پشتوانه رای مردم» چنین و چنان کرده‎ام؛ بلکه همیشه موظف بوده است که برای اعلام مواضع در مسئولیت‎های انتصابی، با مقام مافوق خود هماهنگ شود و همین عاملی شده است که تلاش کند در انتخابات ریاست جمهوری، حضور یابد تا بلکه به پیروزی دست یابد.

با ذکر معضلات بیان شده در فوق، باید حضور فعال محسن رضایی در انتخابات‎های متعدد و تلاش برای در صدر اخبار بودن او را درک کرد و به او کمک کرد تا جایگاه واقعی خود را تشخیص بدهد؛ چراکه او هنوز متوجه نشده است که مردم ایران، برای کدامین ویژگی و توانایی، باید به او روی آورند و او را به عنوان «شخصیت اول»، انتخاب نمایند.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
نادر
۲۳:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
سلام محسن رضایی زیادی بزرگ است و چند سرو گردن بزرگتراز همه واین مشکل ایشان است که هرگز میدان انتخاب و انتصاب برای ایشان باز نبوده است ساده بگویم همه از ایشان می ترسند چه چپ چه راست و چه...؟!!
نظرات شما