در روزنامه «جمهوری اسلامی» مطرح شد:
روزنامه «جمهوری اسلامی» در مطلبی با عنوان «روایت جدید مظلومیت» به قلم احمد حسینی آورده است: هر روز که از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی(ره) میگذرد ابعاد جدید و تازهای از ظلمهایی که در حق او روا داشته شده است آشکار میگردد و واقعاً جای شگفتی دارد که چگونه ممکن است برخی مسئولان کشور و کارگزاران نظام تا این حد نسبت به شاخصترین یار انقلاب حقد و کینه و ستمهای آشکار روا داشته باشند و چه انگیزه و قدرت پیدا و پنهانی آنها را چنین جسور و بیپروا کرده بود؟
رویداد۲۴-روزنامه «جمهوری اسلامی» در مطلبی با عنوان «روایت جدید مظلومیت» به قلم احمد حسینی آورده است: هر روز که از رحلت آیتالله هاشمی
رفسنجانی(ره) میگذرد ابعاد جدید و تازهای از ظلمهایی که در حق او روا
داشته شده است آشکار میگردد و واقعاً جای شگفتی دارد که چگونه ممکن است
برخی مسئولان کشور و کارگزاران نظام تا این حد نسبت به شاخصترین یار
انقلاب حقد و کینه و ستمهای آشکار روا داشته باشند و چه انگیزه و قدرت
پیدا و پنهانی آنها را چنین جسور و بیپروا کرده بود؟
به
گزارش آفتابنیوز؛ این روزنامه در ادامه افزوده است: روشن شدن بعضی جزئیات
در مورد جلسه ردصلاحیت هاشمی، مصداق روشن همین حقکشیها از سوی مسئولین
دولتهای سابق است، تا جایی که فردی از شورای نگهبان، در ارتباط با
انتخابات سال 92، پس از گذشت بیش از سه سال میفرماید: «بهتر بود از وزیر
اطلاعات دولت احمدینژاد دعوت به شرکت در جلسه شورا نمیشد» زیرا ظاهراً
حضور فوری و مصرانه نامبرده برای ارائه گزارش کارشناسی نبوده است بلکه فقط
تشریف بردهاند خبر دهند چه نشستهاید که آرای هاشمی ممکن است به 90 درصد
برسد؟!
خب
برسد؛ به دولت چه ربطی دارد؟ و مگر در پایان هشت سال زمامداری، وظیفه
دیگری به جز برگزاری انتخابات و تحویل مسند خود به فرد منتخب مردم را
داشتند؟ به آنها چه مربوط که چه کسی ممکن است برنده انتخابات باشد و حضور
حداکثری و پر شور مردم برعکس باید موجب خوشحالی و نشاط مسئولین کشور شود و
نه نگرانی و دستپاچه شدن آنها! همان روزها آن مظلوم تاریخ امروز انقلاب
اسلامی از این دست ماجراهای ناجوانمردانه شکوه میکرد ولی متاسفانه گوش
شنوایی نبود تا حالا که این حرفها از زبانهای دیگری بیان میشود. ولی
افسوس که دیگر فرصت جبران گذشته است و باید در محضر عدل الهی پاسخگو بود.
اگر
در حوادث دو دهه گذشته و ریشهیابی آن چه موجب شد هاشمی گاه عالیجناب
سرخپوش خطاب گردد و گاه از اصحاب فتنه باشد و سرانجام حتی صلاحیتش برای
رئیسجمهور شدن هم بدانگونه که شرح آن رفت، محرز نشود! آنگاه میتوان در
باب رفتار خصومتآمیز و کمسابقه یک انقلاب در حق بهترین فرزند خود، کتاب
قطوری نوشت؛ هرچند که مردم انقلابی و رشید ایران این کوتاهیها و جفای
مسئولان و جناحهای سیاسی چپ و راست! را با رأی و نظر و حمایت همهجانبه
خود جبران کردند ولی سال 95 رو به پایان است در حالی که اینگونه ضایعات
عظیم، کام مردم را تلخ کرد.
و
چه تلخی بالاتر از اینکه همان تریبونها اقرار میکنند این ماجراجوییها،
عمدی و برنامهریزی شده بوده است و رفتار برخی محافل آنچنانی از ادامه این
برنامهسازیها تخریبی در سال آینده خبر میدهد، مگر اینکه از بارگاه
کبریایی آن مقلبالقلوب و محولالاحوال عنایت و رحمتی شامل شود.