اوایل این هفته، «دانلد ترامپ» یک فرمان اجرایی جدید را با هدف ممنوعیت ورود پناهجویان و مهاجران از شش کشور مسلمان اعلام کرد. درون این فرمان جدید، بندی پنهان است که میگوید دولت ایالات متحده «قتلهای ناموسی» توسط اتباع بیگانهی ساکن در آمریکا را تعقیب و علنی خواهد کرد.
این ایده ریشه در برنامهای دیگر دارد که ترامپ هفتهی پیش رونمایی کرد و مفاد آن پیگرد جرایمی است که مهاجران بدون ویزا مرتکب میشوند، و خود تلاشی است برای اینکه نشان داده شود چه خطر منحصر به فردی از سوی این افراد متوجه شهروندان آمریکایی است.
هر دوی این طرحها ترس از مهاجران را دستمایهی خود میکند تا بر آتش جنون بیگانههراسی بدمد. طرح نخست به طرز هولناکی شبیه به فهرستها و مقالاتی است که در دوران رژیم «آدولف هیتلر» در آلمان نازی منتشر میشد. در آن دوران روزنامهها را تشویق میکردند بر جرایمی متمرکز شوند که یهودیان مرتکب میشوند، و هدف این بود که جامعه را نسبت به قوانین یهودستیزانه متقاعد کنند.
اینطور نیست که یهودیان در آلمان مرتکب جرمی نمیشدند؛ قطعا، آنها هم مثل آلمانیهایی که پیشینههای قومی و مذهبی دیگری داشتند در آلمان مرتکب جرایم میشدند. اما، هدف این بود که آلمانیها را متقاعد کنند که یهودیها بطور منحصر به فردی جنایتکار هستند و باید تنبیه شوند.
طرحهای ترامپ هم، به طرز مشابهی، به دنبال آن است که ذهن جامعهی آمریکا را نسبت به خطر منحصر به فردی که از سوی انواع خاصی از مجرمان متوجه آنهاست متقاعد کند، و با برجسته سازی یک نوع از جرم و یک نوع از قربانی، روایتی را تقویت کند که آمریکا را موجودیتی بیدفاع در محاصرهی بیگانگان خشن و جنایتکار جلوه میدهد.
چرا رفتاری که با یک مجرم بدون ویزا میشود باید با رفتاری که با یک مجرم آمریکایی میشود متفاوت باشد؟ با توجه به اینکه اکثریت گستردهی جرایم در آمریکا از سوی آمریکاییها صورت میگیرد، اخراج کسر کوچکی از مجرمان بدون ویزا چطور میتواند باعث امنیت آمریکا شود؟
نیت تبعیضآمیز
نگرانکننده اینکه، این برنامه بخشی از یک روند گستردهتر است که در میان راستگرایان افراطی اروپا و آمریکا جریان دارد. در آلمان فعلی، سال گذشته قانونی تصویب شد که اجازه میدهد پناهجویان و مهاجرانی که مرتکب جرمی میشوند سریعا اخراج شوند.
اما در مورد آلمانیهایی که شرورانه به پناهجویان حمله میکنند چه؟ در سال ۲۰۱۶، فقط در آلمان بیش از ۳۵۰۰ حمله به مهاجران صورت گرفت، رقمی که به نرخ ۱۰ حمله در روز بالغ میشود.
از جملهی این حملات، تجاوز به کودکی ۴ ساله از پناهجویان بوسنیایی به نام «محمد جنوزی» و سپس قتل او بود که یک تبعهی آلمانی در سال ۲۰۱۵ مرتکب آن شد. اخراج پناهجویان بیشتر چه کمکی به حفظ جان کودکانی همچون «محمد» میکند؟
صد البته، پاسخ این است که کمکی نخواهد کرد. همانطور که کمکی هم به حفظ جان آن زن مهاجر ایرانی در «هوستون» نخواهد کرد که اوایل ماه مارس جلوی چشمان فرزندانش مورد تجاوز یک همسایهی آمریکایی قرار گرفت.
هدف از قوانین مزبور حفظ جان این افراد نیست. پیشفرض اینگونه قوانین این است که جان انسانها بسته به ملیتشان ارزشهای متفاوتی دارد، و اینکه جان یک آمریکایی که به دست یک بیگانه کشته شده است ارزش بیشتری از جان یک بیگانه دارد که به دست یک آمریکایی کشته شده است. برای توجیه قانونی که تنها به دنبال برجسته سازی قربانیان بر اساس ملیتشان است، هیچ مبنای دیگری وجود ندارد.
پیشنهاد ثبت «قتلهای ناموسی» و طرح فهرست مجرمان بدون ویزا، هر دو بر اساس ترسهای دروغین نژادپرستانه است، اگرچه هر یک با رنگ و لعابی متفاوت.
طرح ترامپ، با سر دست گرفتن پدیدهی «قتلهای ناموسی» بدست بیگانگان – که اصولا پدیدهای ناشناخته در آمریکا است -، به جای اینکه معضل خشونتهای جنسیتی را بطور کلی، از سوی هر کسی، از جمله شهروندان آمریکایی، مد نظر قرار دهد، در عوض نیت آشکارا تبعیضآمیز خود را عیان میکند.
نگاه نژادپرستانه به شرق
پیمایشهای دولت آمریکا حکایت از آن دارد که نزدیک به ۴۵ درصد از زنان آمریکایی در طول زندگی خود نوعی از خشونت جنسی را تجربه میکنند، و ۲۰ درصد از آنها تجاوز را گزارش کردهاند. با توجه به اینکه حملهی جنسی را عموما شخصی مرتکب میشود که آشنا با قربانی است، به راحتی میتوان تصور کرد که اکثریت گستردهی مرتکبان جرایم جنسی خود شهروندان آمریکایی هستند.
شوهران در آمریکا هر سال بیش از هر تروریست دیگری زنان را میکشند، و این مردان سفیدپوست هستند که مرتکب اکثریت مطلق تجاوزها (و جرایم خشن بطور کلی) میشوند.
آیا زنان آمریکایی که به دست مردان آمریکایی کشته میشوند، هدف تجاوز قرار میگیرند، و آزار میبینند، شایستهی همان نوع از حمایت و حفاظتی نیستند که قربانیان «جرایم ناموسی» قرار است از آن برخوردار شوند؟ با توجه به اینکه جرایم دستهی اول بر زندگی میلیونها زن اثرگذار است و جرایم دستهی دوم تقریبا بر زندگی هیچ زنی تاثیری ندارد، کدام یک باید در اولویت قرار بگیرد؟
مزخرف بودن طرح ترامپ وقتی آشکارتر میشود که حواسمان باشد ترامپ خودش به حملهی جنسی به زنان مباهات کرده است و به همین خاطر هم مشهور شده است، بی اینکه پیامدی برایش داشته باشد، و دست کم دهها زن او را متهم به حملهی جنسی کردهاند.
سالهاست که جمهوریخواهان در بین خودشان کسانی را که همسرانشان را کتک میزنند یا در خانه هدف آزار قرار میدهند پناه دادهاند؛ و همگیشان هم شهروندان آمریکایی بودهاند.
اما متاسفانه اینها همگی بیربط به این موضوع است. طرح ترامپ برای پیگرد «جرایم ناموسی» از یک تعصب قدیمی ریشه میگیرد.
مگر اینطور نیست که مردی که همسر خود را به گمان خیانت به خود کتک میزند، این کار را به دلایل «ناموسی» میکند؟ آیا میتوان آزارهای گوناگون، خشن و هولناکی که دهها سال است مردان آمریکایی نسبت به همسران، دختران، و خواهران خود مرتکب شدهاند هم «جرایم ناموسی» در نظر گرفت؟
در واقع، تمرکز بر اصطلاح «جرایم ناموسی» نشان میدهد چقدر طرح ترامپ از نگاه نژادپرستانه به شرق نشأت میگیرد، نگاهی که تاریخچهای طولانی دارد.
پیشفرض این نگاه این است که آزارهای خانوادگی در بین مسلمانان یا خاورمیانهایها به نوعی هولناکتر یا خبیثانهتر از آزارهای خانوادگی در بین غربیها یا مسیحیها است، و طرح مزبور با تمرکز بر این فرضیه که جرایمی که مبتنی بر «فرهنگ» [خاصی] هستند وخیمتر از دیگر جرایم هستند، این واقعیت را نادیده میگیرد که توجیهات فرهنگی در تمام زمانها و مکانها وجود دارد.
«قتل ناموسی تحت هر نام دیگری»
مثلا، در آمریکا، این امکان برای مردان متهم به قتل همسرانشان وجود دارد که اگر بتوانند ثابت کنند «جنایتی از سر احساسات» مرتکب شدهاند، یعنی جنایتی که در شرایط خشم یا شهوت رخ داده است، میتوانند محکومیت سبکتری دریافت کنند.
مدافعات مربوط به «جرایم احساساتی» اغلب در مواردی پیش میآید که پای خیانت همسران در میان است؛ یعنی به عبارت دیگر جرایمی که ذاتا «جرایم ناموسی» است، اگرچه نامش آنقدر نامتعارف نیست.
با این حال، اصطلاح «قتلهای ناموسی» تصاویر خاورمیانه را به ذهن متبادر میکند؛ و نحوهی استفادهی رسانههای راستگرا از این اصطلاح برای گزارش خشونت خانوادگی در بین مهاجران مسلمان در آمریکا و اروپا، تقریبا نشان میدهد چه استفادهی نژادپرستانهای از آن در آمریکا خواهد شد.
زنستیزی و تبعیض جنسی، معضلاتی در سراسر جهان هستند، و تلاش برای انداختن تقصیر این نوع خشونتها به گردن بیگانگان، تلاشی است برای حفاظت از مردان آمریکایی که اکثریت مطلق خشونت نسبت به زنان را در این کشور مرتکب میشوند.
اگر ترامپ واقعا نسبت به حفاظت از زنان جدیت دارد، باید مجازاتها در قبال بدرفتاریهای داخل خانه را افزایش دهد، در تأمین پناهگاهها برای قربانیان بدرفتاریهای خانوادگی سرمایهگذاری کند، و قوانین حمایت از قربانیان حملات جنسی را در سراسر کشور تقویت کند.
طرح «جرایم ناموسی»، درست مثل طرح فهرست جرایم «مهاجران غیر قانونی»، اقدامی نژادپرستانه برای پرت کردن حواسها است، و باید همین تحلیل را نسبت به آن مد نظر قرار داد. راه حفاظت از زنان آمریکایی، مبارزه با زنستیزی و نژادپرستی آمریکاییهاست، نه شکستن کاسه و کوزهها بر سر مهاجران یا مسلمانان.
*شفقنا