اما در متنی که به عنوان بخشی از اعترافات و به نقل از دادستان تهران و همچنین سرپرست دادسرای امور جنایی تهران بزرگ اعلام شده بود، چند نکته اساسی و مهم است که باید توجه زیادی به آن بشود؛ چون ممکن است مسئولیت دادستان و مقام قضایی محترم محترم خدشه دار شود و هم ممکن است جان این دو جوان به خطر بیفتد.
نکته اول اینکه؛ سیمی حدود ۱۰ تا ۱۵ متر از مهتابی سقف گرفته شده و آمده بود به یخچال و ظاهرا بعضی روزها هم به هیتر وصل میشد. باید توجه کرد اگر کسی میخواهد از برق برای وسیلهای استفاده کند، از پریزهای معمولی که در دیوار تعبیه شده، استفاده می کند نه اینکه برود از سقف ۱۵ متر سیم بکشد. این یک مساله ساده نیست که کسی ادعا کند از سقف این کار را کردهام. تقریبا این امر غیرممکن است.
فرض می کنیم که چنین اتفاقی افتاده است و سیم آتش گرفته؛ اگر سیمی دچار
بار الکتریکی زیاد شود، اولا درجا می سوزد و باعث ترکیدن سیستم روشنانیی و
فیوز می شود و سیستم از بین میرود. همچنین اگر سیمی بسوزد، مذابش یا روی
خودش می ریزد یا اگر بریزد چنین نیست که اتش سوزی به این بزرگی ایجاد کند.
در این صورت باید استارتر مهتابی در جا می سوخت و جریان قطع می شد.
از
سوی دیگر اگر سیم ۱۵ متری را روی پارچه بگذارید و آتش بزنید، محدوده کوچکی
را آتش را میزند. در این صورت حتی با همان پارچههای موجود هم
میتوانستند، اتش را خفه کنند. البته آتشی که از جریان برق سیم به وجود
میآید، ضعیفتر از آتشزدن عمدی سیم است.
سومین نکتهای که در سخنان دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران بزرگ نیامده بود، احتمالا آتش گرفتن هیتر است. هیتر برقی عموما دارای محافظ است و اگر فرض کنیم به صورت یک آتش مستقیم بوده مثل کپسول پیکنیکی بوده که شعله مستقیم باشد، به سرعت قابل اطفاست. این آتش بدتر از آتش چهارلیتری نفت و بنزین هم نیست و نمی تواند اتش بزرگی ایجاد کند. ضمن اینکه چنین حریقی با حجم بالای پارچه و یا آب خاموش میشد. اگر آب هم نبود، پارچه که ظاهرا آنجا زیاده بوده، با چهار-پنچ طاقه پارچه می توانستند آتش ناشی از هیتر را خاموش کنند.
اما چنین اتشی که از پارچه رد شود، از بتن رد شود، از دیوار و مصالح بنایی رد شود و برسد به ستون و به دمای بالای ۵۰۰-۶۰۰ درجه برسد، باید آتش بزرگتری باشد.
ضمن اینکه یکی از این دو جوان آنقدر وقت داشته آمده طبقه بالا تا کمک بگیرد. اگر چنین اتشی بوده، چگونه دو تا جوانی که می گویند مسبب این آتش بودیم، در این آتش از بین نرفته اند و فرصت داشته اند بروند بیرون و نیروی بیاتروند و البته
این ها سوالاتی است که دادستان محترم باید بیشتر به انها توجه کنند و به جواب قانع کنندهای برای آن برسند. اما در ۹۹.۹۹ درصد، این سناریوها و این اظهارات قابل پذیرش نیست.
نکته بعدی به پیدا کردن مسبب آتشسوزی و عمد و غیرعمد بودن آن کمک میکند، توجه به پلههای فروریخته در دقایق اولیه است؛ میتوانند وضعیت مالی و بالانسمالی واحدهای تولیدی و تجاری اطراف پلهها را بررسی کنند. ضمن اینکه به نظر میرسد پلهها به دلیل اتصال ضعیف به اسکلت اصلی که بارها درباره آن گفته شده و همچنین فرسودگی اتصالات و جوشها و خستگی سیکل کوتاه مصالح (Low cycle fatigue) به دلیل استفاده ۵۰ ساله از آنها، آتش به سادگی توانسته آنها را از بدنه جدا کند و راههای دسترسی به طبقات از بین برود.
در نهایت تصور من بر این باورم که آتشی بوده، عمدی یا غیر عمدی، باید با دقت خیلی بیشتر از این اقرارنامه به آن توجه شود.