یکی از شعارهای انتخاباتی آقای روحانی، توسعه روستاها بوده، دولت چقدر به این مهم دست پیداکرده است؟
خیلی مشکل است که بخواهیم در مورد وزن این اقدامات نظر دهیم ولی چیزی که مشخص است، این است که سمتوسوی دولت تدبیر و امید در توسعه روستایی سمتوسویی دقیق، منطقی و عقلانی است، نهتنها روستاییان که معیار اصلی ما هستند بلکه تمامی دانشگاهیان و صاحبنظران در امر توسعه بر این باورند که این سمتوسو صحیح است، اما ممکن است در این سمتوسو باید به نکاتی بیشتر توجه میشد که کمتر توجه شده است. یا باید این اقدامات شتاب بیشتری میگرفت که اینطور نشده است و ما خودمان از این نظر به خودمان نقد داریم. ما علاوه بر توجه به زیرساختها به مسائل همهجانبه روستاییان مثل توانمندسازی اقتصادی، مسائل فرهنگی و بهداشتی، مسائل کتابخانهای، مسائل اجتماعی روستاییان و عشایر توجه کردیم.
به نظر میرسد این تغییرات ملموس نبوده است، چون تفکر آقای احمدینژاد دوباره با تأکید بر اینکه ما در روستاها پایگاه مردمی داریم دارد وارد انتخابات میشود، چرا گروه آقای احمدینژاد میتواند از این پوپولیسم استفاده کند؟
اینکه آقای احمدینژاد این توهم را دارد که مردم پذیرایش باشند، کسی نمیتواند جلوی این توهم را بگیرد. اینکه گروه آقای احمدینژاد دارای این خیالات آسمانی هستند کسی نمیتواند جلوی این خیالات را بگیرد. اینکه بگوییم مردم ما دقت و توجهشان کم شده به نظر من اینطور نیست. این گروه به امید اینکه در این مدت یارانه نقدی مردم توسط دولت اضافه نشد و جنسها هم ارزان نشد، این حرفها را میزنند. در این دولت کار بیسابقه و کمسابقهای انجام شد، بیسابقه از جهت تولید شغل در یک سال بالغبر 700 هزار شغل پایدار. این در حالی است که مخالفان دولت ادعا میکنند هنوز ما از رکود خارج نشدیم، اگر واقعاً آقایان مدعی هستند که هنوز ما در رکودیم پس بسیار توانمندی میخواهد که در حال رکود اینهمه شغل ایجاد شود. ما در حوزه روستایی در سال جاری تا پایان بهمن، 113 هزار شغل پایدار روستایی ایجاد کردیم، در تاریخ نگاه کنید هیچگاه در روستاها چنین اتفاقی می افتاده است. همچنین بیش از 700 میلیارد تومان وام با کارمزد 8 درصد برای اشتغال روستاییان به کمک بنیاد مستضعفان پرداخته شد. ما وام دادیم و این وام تا به نتیجه برسد زمان میبرد، برای اینکه روستایی دیگر گوشش به رادیو نباشد که یارانه شما واریز شد بلکه روستایی ما میرود سرکار و خودش درآمد خواهد داشت. این دولت کار زیر بنایی کرده است. بعید میدانم مردم روستا بخواهند آزمودهای که تورمشان را به 40 درصد رساند؛ آزمودهای را که اشتغالشان را افزایش نداد دوباره امتحان کنند.
از سوی برخی از سازمانهایی که کارهایی برای توسعه روستایی انجام دادهاند تبلیغاتی انجام میشود که به نظر میرسد حجم تبلیغات بیشتر از حجم کارهای انجامشده است، آیا قرار است بازخورد این تبلیغات را در انتخابات ببینیم؟
ما امسال یک پروژه به نام ارتقاء تولید ملی و اشتغال پایدار روستایی داشتیم، مجری این پروژه معاونت توسعه روستایی بوده است، ما برنامهریزی کردیم با توجه به اعتبارات مصوب سال جاری، گفتیم این باید توزیع جغرافیایی شود، اگر دستگاههای مختلف ما برنامه را اجرا میکردند باید بالای 150 هزار شغل را ایجاد میکردند. بعضی از دستگاهها به برنامهای که نوشتند عمل نکردند؛ اما بهزیستی بالای 100 درصد وظیفهاش را عمل کرد. بیشتر از همه بسیج سازندگی به تعهدی که داد عمل نکرد.
در مناطق محروم کارهایی در حال انجام است اما حجم تبلیغات بیشتر از کارهایی است که دارد انجام میشود. به نظر شما تبلیغات با اتفاقاتی که انجام میشود همخوان است؟
دو مطلب هست، یکی اینکه اصلاً کارهای که بیان میشود انجامشده، اولویت دارد یا کارهای دیگر اولویت دارد. ما امروز آنقدر بودجه نداریم که هر چه خواست جامعه هست که بهحق هم هست جامع عمل بپوشانیم، در برآورده کردن خواستههای مردم باید اولویتبندی کنیم. در یک نیازمند به بهسازی، ساخت درمانگاه، ساخت مدرسه، ساخت ورزشگاه و سالن ورزشی، ساخت کتابخانه است؛ همان روستا 30 جوان بیکار دارد، ماهم اعتباری مثلاً یک میلیارد تومان داریم، آیا ما باید همه نیازها را برطرف کنیم یا اولویت بر این است که برای جوانان بیکار ایجاد شغل کنیم؟ تا این جوانان از درآمد خود به رفع نیازهای دیگر کمک کنند. آنچه من عرض میکنم سمتوسوی دولت امید در توسعه روستایی صحیح است، این است که اولویتسنجی کرده و اولویت اولش را توانمندسازی اقتصادی روستاییان قرار داده است.
مطلب دوم اینکه کارهایی را که انجام میشود، بالاخره حقیقت این است که بیش ازآنچه عمل شده نشان میدهند.
در امر آموزش چرا هنوز به این سمت نرفتیم که آموزش جزء نیازهای اولیه است؟
آمورش حتماً جزء نیازهای اولیه است، تحقیقی شد که هر پایه تحصیلی که بر پایه تحصیلات یک خانواده اضافه میشود، حدود 2 و 4 دهم درصد درآمد خانوار روستایی را افزایش میدهد، در بعضی از روستاها ما حوزههای مدرسه نرفته داریم، یک سری مانده از تحصیلداریم، این در روستای استانهای محروم بهشدت زیاد بود که دولت تدبیر و امید کار بزرگی انجام داد، یک شورای آموزشوپرورش خاص عشایر و روستاییان به ریاست وزیر آموزشوپرورش و دبیری معاونت توسعه روستایی تشکیل شد، ما برای سه استان محروم سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و هرمزگان کمیتهها تشکیل دادیم، امکانات، کمکها و اردوهای خوبی را به این مناطق بردیم، اما هنوز نیاز به تحولی وجود دارد. در سالهای آینده باید اقدام به ایجاد مراکز فرهنگی، آموزشی و ورزشی در هر دهستانی بشود. دانشآموزها توسط وسایل نقلیه مثل سرویس بچههای شهر رفتوآمد کنند از روستا تا هم کیفیت آموزشی ارتقاء پیدا کند و هم معلمهای خوبی را داشته باشند. اینها باید اول شناسایی شود، بعد برنامهریزی شود و بعد اجرا. در حال حاضر شناسایی و برنامهریزیشده و در دوره بعد اجرا خواهد شد.
شما از ترک تحصیل روستاییان صحبت کردید، یکی از علتهای این ترک تحصیل تجمیع مدارس روستاهای مختلف است، چرا باوجود انتقادهای زیادی که به این تجمیعها است هنوز این اتفاق میافتد؟
یک اشکال بزرگ در سیستم آموزشوپرورش روستاها این بوده است که فکر کردیم هر روستایی باید مدرسه داشته باشد، این واقعاً به سود نظام است؟ ما اگر آن دانشآموز را صبح با وسیله نقلیه، مجانی به مدرسه روستای بغل بیاوریم و عصر برگردانیم هم برای نظام منفعت دارد و هم وقتی شد 4 دانشآموز در یک کلاس رقابت دانشآموز و افزایش سطح تحصیلات بالا میرود. اگر ما در هر دهستانی یک مجتمع فرهنگی-آموزشی بسازیم، دبیرهای آن منطقه را تجمیع کنیم و سرویس رفتوآمد بگذاریم بیشتر سود خواهد داشت.
در روستاها ازنظر جادهای مشکلداریم این کار را سخت نمیکند؟
92 درصد جمعیت روستایی ما امروز از جاده آسفالت برخوردارند، این درصد قبل از این دولت 84 درصد بوده است. ازنظر تعداد روستاها حدود 82 درصد تعداد روستاهای ما از جاده اسفالت برخوردارند. 107 هزار کیلومتر جاده آسفالت در روستاها داریم.
در کدام شاخصها عملکرد 4 ساله شما قابل قیاس با 8 سال دولت قبلی است؟
مهمترین مسئله که اصلاً تا قبل از دولت تدبیر و امید به آن توجه نمیشد توانمندسازی اقتصادی روستاییان بوده است، فقط فکر میکردند نیازهای روستاییان نیازهای کالبدی است و فقط به این نیازها توجه میشد، به جاده، برق، آب شرب، به مدرسه و بهداشت و بعد بهسازی روستا. اینها را اگر انجام میدادند میگفتند مشکلات روستاها تمام شد. درحالیکه یکی از بزرگترین دلایل مهاجرت روستاییان، پایین بودن توان اقتصادی روستاییان بوده است. این دولت آمد با دادن امتیازات ویژهای در باب اشتغال بحث امید و نشاط را برای بقای روستاها ایجاد کرد. دومین کاری که انجامشده بحث گازرسانی به روستاها بوده است، تقریباً تعداد روستاهای گازرسانی شده در کل دوران گازرسانی _قبل ا انقلاب هیچ روستایی گازرسانی نشده، بعد از انقلاب تا سال 1392 14 هزار روستا گازرسانی شده تا امسال نزدیک 22 هزار روستا گازرسانی شده است یعنی فقط در طول فعالیت این دولت نزدیک به 9 هزار روستا گازرسانی شده است.
اینترنت پرسرعت، در روستاها از اینترنت پرسرعت خبری نبود امروز نزدیک به 25 هزار روستای ما داری اینترنت پرسرعت هستند. همین امسال 7 هزار روستاها اینترنت رسانی شده است.
مقاومتهایی از سوی برخی دستگاهها در خصوص اینترنت رسانی به روستاها انجامشده است، این مقاومتها برای چیست؟
متأسفانه کاربرد اینترنت پرسرعت به بعضیها بد معرفیشده است. آنها گمان میکنند اینترنت یک ابزار برای انحراف فکری و اعتقادی مردم است درحالیکه اینگونه نیست. قبل از انقلاب از امام پرسیدند شما با تلویزیون مخالفید؟ فرمودند نه من با آن چیزی که از جعبه پخش میشود موافق یا مخالفم ما هم نباید خودبهخود با اینترنت مخالف باشیم. اینترنت پرسرعت در روستا ایجاد اشتغال و درآمد میکند. دریکی از روستاهای شهرستان سمیرم استان اصفهان یک خانم جوان تحصیلکرده بیکار وقتی در روستایش اینترنت پرسرعت راه افتاد، به سه هدف رسید. هدف اول اینکه مردم روستا از رفتن به شهر برای پرداخت قبوضشان راحت شدند، هدف دوم آسایش ایجاد کرد و هدف سوم ماهانه نزدیک دو میلیون تومان درآمد کسب کرد. اینجاست که به این نتیجه میرسیم اینترنت برای روستاها خوب است.
بعضی از جریانهای سیاسی، فضای توسعهنیافته و محروم بودن روستاها را سبد رأی خود میدانستند آنها از این موضوع نگراناند که باورهای مردم روستا تغییر کند. آیا تغییر ذائقه باعث نگرانی بعضیها نیست که با توسعه روستاها مقاومت میکنند؟
این هم میتواند یکی از دلایلش باشد. امروز کسانی که در زمان ریاستجمهوریشان توییتر را فیلتر کردند، آمدند از اوباما تقلید کردند و حتی پیام انگلیسی روی توییتر خود گذاشتند چطور آن زمان توییتر بد بود الآن خوب شده است؟ چون کاربردش را حالا دیدند. پس ما باید بیاییم فرهنگ کاربرد را ترویج دهیم بهجای اینکه با یک مسئله مبارزه کنیم. کسانی که از فضای مجازی بد میگویند خودشان تمام خبرهای دنیا را ازاینجا میگیرند. چطور برای خودشان خوب است برای بقیه مردم بد است؟ یعنی عقل من میرسد عقل بقیه نمیرسد؟ این مردم را کوچک کردن خودشان را بزرگ کردن نیست؟ مهمتر از همه این است که جایگاه آن را نمیدانند. اینهایی که با اینترنت پرسرعت مخالفاند یا جایگاه و منزلت و کاربرد صحیحش را نمیدانند یا گمان میکنند باید در عصر هجر زیست و یا گمان میکنند مردم نمیتوانند این استفاده را بکنند، فقط خیلی از خواص هستند که باید حق این استفاده را داشته باشند و اکثریت مردم در نادانی هستند.
به آقای روحانی این انتقاد را میکنند که کمتر به سفرهای استانی میرود، علت این انتقاد چیست؟
کاری که آقای روحانی در زمان ریاستجمهوری خود برای روستاییان و عشایر انجام داد، هیچ دولتی در ایران انجام نداده است. اولاً از سال 93 سه همایش ملی روستاییان و عشایر در سالن اجلاس سران برگزار کردیم که رئیسجمهور در سه همایش حضور پیداکرده، صحبت کرده و در این صحبتها به روستاییان عنایت ویژه داشته است. فرهنگ روستایی و عشایری که در این 4 سال در رسانهها مطرح شد را با همه زمانها مقایسه کنید ببینید چه تفاوتی وجود دارد.
دوم اینکه در دولت آقای روحانی وام با کارمزد تکرقمی به روستاییان داده شد. تا امروز از محل بانک سینا بالای 100 میلیارد تومان وام با کارمزد 8 درصدی به روستاییان دادهایم.
مطلب بعد نمایشگاهی که از توانمندیهای روستاییها برگزار شد، دو نمایشگاه برگزار شد که به گفته همه هیچ نمایشگاهی به عظمت این دو نبود. خود روستاییها هم به این نمایشگاه به خاطر وجود تولیدات خودشان توجه زیادی داشتند.
خرید و فروشی که بین روستاییان و مردم در این نمایشگاهها انجام شد چقدر بود؟
فقط در یک مورد سیستان و بلوچستان یکی از غرفهداران گفت در یک روز 20 میلیون تومان فروختم و باز در سیستان و بلوچستان بعضی از غرفه داران گفتند ما برای یک سال محصولاتمان را پیشفروش کردیم.
بزرگترین اقدام توسعه روستایی تسهیلات ارزانقیمت و قرضالحسنه بود چرا از آن استقبال نشد، این ریشه در بیاعتمادی روستاییان ندارد؟
این دولت برای اولین بار در تاریخ حکمرانی در ایران، یک لایحه دوفوریتی برای اشتغال روستاییان و عشایر به مجلس داد، گفت یک و نیم میلیارد دلار وام قرضالحسنه از صندوق توسعه ملی برای توسعه روستاییها و عشایر در نظر بگیریم. مجلس با دوفوریتش موافقت نکرد، اما مسئله این است که هر کاری نیاز به معرفی دارد. باید اطلاعرسانی شود. ما در حال حاضر بالغبر 1500 طرح در نوبت بررسی داریم. یک سال اول را به معرفی دیدگاهها و برنامهها پرداختیم. یقیناً در سال 96 همه این طرحها به نتیجه میرسد.
برای جلوگیری از مهاجرتها از روستاها به کلانشهرها و افزایش مهاجرت معکوس چه کردهاید؟
همین وامهای با کارمزد کم، علت مهاجرت درآمد کم و نبود شغل مناسب برای جوانان تحصیلکرده است، ما باید به اینها توجه کنیم. جالب است بدانید بازار لباس ایران در سال 30 هزار میلیارد تومان است، کشور ما سرانه صادرات لباسش 89 سنت است، سرانه صادرات لباس چین 40 دلار است، ما از این مبلغی که در لباسداریم 15 هزار میلیارد تومانش از بازار قاچاق وارد میشود، بیشترین اشتغال روستاییان در کشورهایی مثل چین و هند به چند شغل اصلی که یکی همین بازار لباس است بستگی دارد، 70 درصد ارزشافزوده دوخت لباس در ایران متعلق به فروشندگان و 30 درصد متعلق به باقی عوامل است. ما باید دوخت لباس در ایران را سودآور کنیم. با توجه به اینکه روستاهای ما کم آب هستند یکی از طرحهای مهمی که به آن پرداخته میشود همین مسئله است. درحالیکه حاضر در بعضی روستاها این کار با دادن وامهای کمبهره و آموزشها انجامشده هدف ما اول تثبیت جمعیت روستایی و بعد افزایش مهاجرت معکوس است.
در مورد روستاهای مرزی برای کولبران و مردم محروم این مناطق چهکاری قرار است انجام شود؟
ما حتماً به مردم روستاهای مرزی، اگر تشکل اقتصادی 25 خانوار به بالا تشکیل دهند وام بدون کارمزد میدهیم.
آیا مجوز دادن به کولبران سیاست غلطی نبوده است؟
بار کولبری یعنی اینکه کالا از خود کولبر باشد و خودش حمل کند نه اینکه حمال بار دیگران شود، وقتی کالا از خودش باشد تمام سود حمل آن کالا هم متعلق به خود آن فرد است، اما وقتی حملکننده بار یک عده تاجر میشود او سودی نخواهد برد. این سیاست مسکن است درمان نیست.
آیا بعد از سیل سیستان توانستهاید کاری برای این مردم شد؟
از طریق استانداریهایی که دنبال کردیم، هم از طریق وام بدون برگشت و هم وام با کارمزد کم سعی کردیم خسارتها را جبران کنیم. در زیرساختها حتماً باید اقدامات جدی انجام شود.
بعضیها گفتد دولت به اینها بیتوجه است بعد دولت طرح داده گفتند شائبه انتخاباتی دارد، این قرض ورزیهای سیاسی را چطور تحلیل میکنید؟
در کشور ما افراد نسبت به گرایشهای سیاسی خود خوبیها و بدیها را قضاوت میکنند نه بر اساس منطق اصلی.
چرا سیستم کشاورزی که بخش بزرگی از آب کشور به خاطر آن از بین میرود مدرن نمیشود؟
ترویج و آموزش کشاورزی ما ضعیف بوده است و باید بیش از این حضور میداشت. ما همانطور که کاروان راهیان نور داریم باید کاروان راهیان آموزش و ترویج را در روستاها داشته باشیم، یادمان باشد در همان زمانی که مجاهدان در جبهه میجنگیدند امام خمینی میفرمود: ثواب یک قطره عرق شما که در جبهه تولید ریخته میشود، برابر با ثواب قطره خون مجاهدان در جبهههاست. من پیشنهاد میکنم برای گسترش اقتصاد مقاومتی کاروان راهیان آموزش را از طریق اعزام فارغالتحصیلان لیسانس به بالای کشور در روستاها و مناطق عشایری برای ترویج و آموزش مسائل اینچنینی داشته باشیم، این امر میتواند اجرای اهداف اقتصاد مقاومتی را شتاب ببخشد.
یکی از انتقادات شما دستدرازی شهرداری تهران به روستاهای اطراف تهران بوده است، این مسئله را بیشتر توضیح دهید.
روستاهای شهرهای بزرگشده حیاطخلوت شهرداریهای شهرهای بزرگ. کاش شورای عالی شهرسازی در شهرهایی مثل تهران، تبریز، اصفهان و... به داد مردم روستا میرسید، چرا باید شهرها بزرگ شوند. ما میآییم خط کمربندی دور شهر میکشیم که یکی از اهداف خط کمربندی عدم اجازه توسعه شهر است. چه معنا دارد که امروز روستاهای کن و سولقان، روستاهای لواسانات موردتهاجم شهرداری تهران قرارگرفته باشد و یک درآمد پنهان برای شهرداری بشود. شهرداری تهران چرا سراغ روستاهای کهریزک نمیرود، منطقه 22 روستاهای تهران بودند چرا شهرداری باید برود آنجا برجهای بلند بنا کند؟ چون زمینهای آنجا گران است. آقا میفرمایند مبارزه با کوه خواری، بروید ساختمانهای بلند منطقه 22 را ببينيد تا بفهمید چه کسی میتواند مصداق بارز کوهخوار باشد.