رویداد۲۴- در اول فرودینماه 1359 به دنیا آمد، از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت و سعی کرد تا به طرق گوناگون به این هدف خود نزدیک شود؛ پس از گذراندن دورههای بازیگری و دریافت مدرک، به انجمن سينماى كوتاه پيوست و تجربه چند فيلم كوتاه جشنوارهاى را در کارنامهی خود ثبت کرد، به واسطه همان فيلمهاى كوتاه براى فيلم عيار ١٤ به كارگردانى پرويز شهبازى انتخاب شد و با تك سكانسى كه در آن فيلم داشت به سينما معرفى شد.
بهرنگ علوی با کسب افتخاراتی در دنیای سینما و تئاتر علاوه بر بازیگری به عکاسی، نویسندگی و طراحی مد مشغول است و به عنوان سفیر حمایت از کودکان کار و زنان بی سرپرست و برگزارکننده گالرى ها و بازارچه هاى خيريه مشغول به فعالیت است. بنا به گفتهی این هنرمند او مبتكر مكتب بهيسم يا فرهنگ شاد زيستن است.
رویداد۲۴ گفتگویی را با این هنرمند ترتیب داده است که در ادامه از نظرتان میگذرد:
-به عنوان سوال نخست؛ سال گذشتهی خودرا چگونه توصیف میکنید؟ چه تجربیاتی را بهدست آورده اید؟
فکرمیکنم درسال1395، برعکس مابقی سالهای کاریام بیشتر به مردم نزدیک شدم و همینطور مردم به من؛ در سالهای گذشته من با انتخابهایی که در سینما و تئاتر داشتم، عدهای مخاطب خاص داشتم اما در سال1395 با انتخابی که در تلویزیون داشتم و در سریال هشت و نیم دقیقه مشغول به فعالیت شدم، قکر میکنم انتخاب من، انتخاب مردم بود؛ به همین دلیل میتوانم بگویم سال گذشته برایم سال مردم بود چراکه مخاطب عام و مخاطب خاص همزمان بهواسطهی یک کار مشترک به من نزدیک شدند.
به نسبت تعداد کار، نسبت به سالیان گذشته کمتر فعالیت کردم و تنها دوکار داشتم، یک سریال و یک تئاتر و خوشحالم از اینکه تئاتری هم که انتخاب کردم، تئاتری بود که خوشبختانه مخاطب عام و مخاطب خاص را باهم به سالن آورد، تجربهی بسیار شیرینی بود و همیشه این مسئله در دل من وجود داشت که باید دِینی را که خانوادههای شهدا بر گردن ما دارند ادا کنم، هم مقام قهرمانانه شهدا و هم رشادتهای خانوادههای این عزیزان از نظر من دِین بزرگی را برگردن ما نهاده است.
فکرمیکنم مردم نیز از این تئاتر رضایت داشتهاند و این امر از استقبال پرشور آنان قابل تشخیص بود، خداراشاکرم که در هردو اثر تلاش کردم تا موفق باشم، خداوند نیز به من عزت داد و هردو اثر با استقبال مردم روبه رو شد.
-شما از طریق صفحهی شخصیتان با مردم در ارتباط هستید، فکرمیکنید این فضا در روندی که درسال قبل از آن به عنوان مهمترین اتفاق سالتان نام بردید تاثیر گذار بوده است؟
ما در دنیای مدیا و رسانه زندگی میکنیم و هرچیزی در کارما ابزار محسوب میشود؛ قطعا اگر من صفحهی اینستاگرامم را هم نداشتم، مردم سریال را تماشا میکردند و این امر خود نوعی ارتباط با آنها محسوب میشود و بیانگر این موضوع نیز صحبتهای حضوری مردم در شهرها و کشورهای دیگری است که در این چندوقت توانستم در آنجا حضور پیداکنم.
بدون شک صفحهی شخصیام این اجازه را میدهد تا من ارتباط را برقرار نمایم، به این معناکه مخاطب پس از تماشای سریال به صفحهی من بیاید و به من پیغام بدهد و نظرشخصیشان را به من برسانند، این اتفاقی در حالی رخ میدهد که در دودهه قبل ما باید منتظرمیماندیم تا یک هنرمند را در مراسمی خاص تنها ببینیم؛ فکرمیکنم فضای مجازی تنها این ارتباط را نزدیکتر کرده است.
بههرحال اثر کارخودرا انجام میدهد و اگرکسی مخاطب سینما، تئاتر یا تلویزیون باشد، راه خودرا پیدا خواهد کرد.
-مردم در فضای مجازی به شما لقب خوشتیپ ترین مرد سینما را دادهاند، نظرشما در رابطه با این لقب چیست؟
اگر این اتفاق رخ دهد بسیار ذوق میکنم و خوشحال میشوم، چراکه خوشتیپی را بیشتر از هرچیزی دوست دارم هرچند که معتقدم خوشتیپ تر از من هم هست؛ کسانی که این لقب را به من دادهاند بسیار نسبت به بنده لطف داشتهاند و از آنها ممنونم، همچنین امیدوارم که همینگونه که گفتهاند نیز باشد.
دراین شرایط شاید تنها دلخوشی ما، تیپمان باشد؛ شاید اگر در کارمان به دلیل آنکه بی رابطه جلو میرویم ایدهآلمان به صورت لاک پشتی حرکت کند و شرایط برایمان سخت است، حداقل با تیپ سعی میکنیم تاحال خودمان را خوب کنیم.
از مردم بابت این لقب بسیار بسیار ممنونم.
-در یکی از گفتگوهایتان از علاقمندی به بازی در نقش ترامپ گفتهاید، میتوانم دلیلش را بدانم؟
دریکسال گذشته مردم سه نقش سیاسی از من تماشا کردند درحالیکه من به هیچوجه آدم سیاسی نیستم و به ذات سیاست علاقهای ندارم چراکه دانشی نیز در اینباره ندارم؛ اما ارجاع میکنم به این جمله معروف که «من در زندگی طبیعیام شاید هیچگاه نتوانم قاتل باشم، اما دنیای بازیگری این فرصت را به من میدهد تا این اتفاق را تجربهکنم.»
من هم به سیاست علاقهای ندارم، اما در یکسال گذشته مردم مرا در لباس یک درباری در سریال معمای شاه، یک آقازاده در لانتوری و یک مامور نفوذی وزارت اطلاعات در امکان مینا؛ سه نقش سیاسی که همهشان به لحاظ کاراکتری و بازی از یکدیگری متفاوت بودند و سه ایدئولوژی متفاوت سیاسی نیز داشتند.
آن خبرگزاری زمانیکه از من پرسید با این همه نقش سیاسی آیا علاقهای دارید یا خیر، جواب دادم که دوست دارم تجربه کنم، به همین دلیل پرسیدند که دوست داری تا شخصیت بعدی سیاسی که میخواهی نقشش را بازی کنی چهکسی باشد و من جواب دادم ترامپ؛ فکرمیکنم اگر کارگردانی پیداشود و به من اعتماد کند، به خوبی میتوانم این نقش را بازی کنم بهنوعی که هرکسی زین پس بخواهد ترامپ را بشناسد و یا اورا میشناسد، با تماشای این فیلم ترامپ برایش تداعی شود.
این نکته راهم باید اضافه کنم که همیشه آرزو داشتم در سریال فرار از زندان بازی کنم.
-از سیاسیون ایرانی دوست دارید نقش چهکسی را بازی کنید؟
ناصرالدینشاه؛ از سیاسیون خارجی ترامپ و یکروزی هیتلر را و از ایرانیان نیز نقش ناصرالدین شاه را دوست دارم بازی کنم.
-کمی به سراغ نوروز برویم؛ بنظرشما مهمترین پیامی که نوروز به مردم میدهد چیست؟
نزدیکترشدن؛ بخصوص این روزها و با شرایط حاکم بر زندگی و زمانهی ما که همهچیز دنیایمجازی شده است و به صورت مدرنیته به زندگی همهی ما سلطه پیدا کرده است و باعث شده است تا ما از سنتهایمان فاصله بگیریم. فکرمیکنم فرهنگ نوروز و امثال آن همانند شب یلدا، کلیتاش دورهم بودن، همبستگی و صلهرحم را بیان میکند و میگوید که اگر در طول سال فرصت نمیکنید تا به یکدیگر سر بزنید و درگیر زندگی روزمره خودتان هستید، در این روز یا روزها به یکدیگر نزدیکتر شوید.
علاوه براین، حس خوب نو شدن راهم به انسانها میدهد؛ هرچیزی که در روح و وجودما باعث کهنگی شدهاست، نوروز باعث میشود تا شوکی به زندگیمان بدهیم تا حداقل با فکری نو دراین روزها حال خودرا خوب نگهداریم.
-چه خاطرهای از عیدنوروز دارید که برای همیشه در ذهن شما مانده است و از یادآوری آن خوشحال میشوید؟
من به دلیل آنکه متولد اول فرودین هستم، بهترین خاطرهی زندگیام این است که در روز تولدم همهی ایرانیها جشن میگیرند ،لباس نو میپوشند و به یکدیگر عیدی و کادو میدهند و از این بابت بسیار بسیار خوشحالم و چه جشن تولدی بزرگتر از این.
-ضمن تبریک سالروز میلاد شما؛ نکتهای در این مورد برایمان بگویید:
شما چند سوال از من پرسیدید و من میخواهم تاسوالی از شما بپرسم، آیا میدانید چرا خداوند اسفند را 29 روز قرار داد؟
-خیر
زیرا خداوندهم در خلقت فروردینیها عجله داشت...
ما هنرمندان بسیاری داریم که متولد فروردین هستند؛ نویدمحمدزاده، مریلا زارعی، محمدرضا گلزار، شبنم مقدمی و... نکتهی دیگر اینکه حتی حضرت محمد(ص) نیز فروردینی هستند و در روز 31 فرودین ماه بهدنیا آمدهاند.
-شاید سوال جدیدی باشد، اما فکرمیکنید شبیه به کدام یک از اجزای سفرهی هفت سین هستید و چرا؟
فکرمیکنم شبیه به سماق باشم؛ چون مکیدنی است.
-هدف شما برای سال آینده چیست؟
فکرمیکنم شرایط زندگیما به نوعیاست که خیلی نمیتوانیم هدف داشته باشیم و تنها باید آنرا به جلو ببریم چراکه در لحظه هدف مشخص میشود؛ میتوان یک برنامهریزی بلند مدت برای زندگی داشت، اما باید بپذیریم که جامعهی امروز دیگر همانند دو یا سه دهه قبل خود نمی باشد و هدف برای انسانها و کشورهای پیشرفته است.
اینروزها و اینجا شرایط سخت است، بنابراین باید در لحظه تصمیم گرفت و ما باید بپذیریم که شرایط خصوصا برای جوانان دشوار است.
-تلخترین و شیرینترین خبری را که در سال1395 شنیدید ،چه خبری بود؟
قطعا تلخترین اتفاق و خبر سال1395 که از نظرمن تلخترین اتفاق دههی اخیر نیز میباشد، حادثهی تلخ پلاسکو بود که همچنان پس از این همه مدت ما بغض آن ماجرا را داریم، این بغض هم مربوط به کسانی میشود که در آن صحنه حضور داشتند و هم مربوط به قهرمانان آتشنشانی میشود که از جان و دلشان مایه گذاشتند و مدال قهرمانی برازنده آنان است؛ پس از آن اتفاق من افتخار کردم که چنین هموطنانی دارم.
بهترین خبر هم فکرمیکنم اسکار آقای فرهادی بود و فکرمیکنم به غیراز این خبر، ما خبر خوشحال کنندهای به اینصورت در طول سال نداشتیم؛ هرفردی که برای این سرزمین افتخار آفرین باشد باید تشویق باشد، حال این افتخار چه مدال کشتی باشد، چه اسکار فیلم فروشنده، از نظرمن هراتفاقی که دل مردم کشورمان را شاد میکند، خود افتخار است.
اسکار یک افتخار بزرگ است، اما بههرحال مسئولین و دولتمردان ما به ورزشکارانی که کسب مدال میکنند بیشتر اهمیت میدهند و درکل هنرمندان کمی منزوی هستند و درحق آنها اجحاف شده است؛ اما عیبی ندارد چراکه معتقدم این اتفاقات خود ایجاد انگیزه و قدرت میکند. فکرمیکنم چیزی که میماند زمان است؛ ممکن است سالیانی بعد افرادی بگویند در دورانی چنین شرایطی بر عرصهی هنر این سرزمین حاکم بود و چنین افرادی این افتخارات را برای این کشور کسب نمودهاند تا دل مردمشان را شاد کنند.
-آرزوی شما برای مردم ایران در سال جدید:
آرزو میکنم مجددا قیمت دلار به چندین سال قبل باز گردد، چراکه تورم و مشکلات اقتصادی کاهش پیدا میکند و تعطیلات به مردم خوش میگذرد ؛یک زمانی وقتی میگفتند نزدیک تعطیلات هستیم همه خوشحال میشدند، اما امروز همه غصهشان میگیرد زیرا مشکلات اقتصادی اجازهی آن لذت را نمیدهد.