حمید رضا یادگار:زهرا نعمتی و تحقق رویایی که از کودکی در سر داشت.اما او هرگز فکرش را نمی کرد که این رویا برایش تعبیر شود و روزی با ویلچر در مهمترین رویداد ورزشی جهان شرکت کند.بانوی پرچمدار ایران که خیلی از معادلات را بهم ریخته است به واقع نشان داده که اگر اراده باشد هر کاری را می شود انجام داد.به قول خودش :«معلولیت پایان دنیا نیست و می شود تلاش کرد و به موفقیت رسید.»
*شما ورزشکاری هستید که هم المپیک را تجربه کرده و هم پارالمپیک را، برای ما کمی از شرایط این دو رقابت و تفاوت هایش بگویید.
شرایط المپیک و پارالمپیک به کلی با هم متفاوت است. 4 سال پیش در المپیک 2012 لندن تمام هدف من این بود که یک سدی را بشکنم و اولین مدال بانوان ایرانی را در تاریخ پارالمپیک به دست بیاورم. آنجا فشار خیلی روی من کمتر بود. ولی در پارالمپیک ریو شرایط برای من خیلی فرق می کرد چون قبل از آن من در رقابت های المپیک ریو شرکت کرده بودم. به همین دلیل هم خسته بودم هم اینکه همه از من انتظار مدال طلای پارالمپیک را داشتند. در المپیک ریو با کسانی رقابت کردم که از نظر جسمانی و فیزیکی نسبت به من سالم بودند و با من تفاوت داشتند. در پارالمپیک ریو هم باید از عنوان دوره قبلم دفاع می کردم. شرایطم در پارالمپیک خیلی سخت بود اما با دعای خیر مردم توانستم بار دیگر طلای این رقابت ها را به دست آورم. از بچگی رویای من حضور در المپیک بود اما هیچ وقت فکرش را نمی کردم که روزی با ویلچر در المپیک حضور داشته باشم.وقتی آن اتفاق برایم افتاد زمان زیادی طول کشید تا به ورزش برگردم.
*شما پرچم دار کاروان ایران در رقابت های المپیک 2016 بودید. نظرتان درباره این قضیه چیست؟
- پرچم داری کاروان ورزشی ایران بدون شک اتفاقی بزرگ برای من بود. وقتی به من زنگ زدند و گفتند که تو پرچم داری خیلی خوشحال شدم. در برزیل هم خیلی در کانون توجهات بودم. تمام دوربین ها و رسانه های معتبر جهان از من فیلم و عکس می گرفتند و با من مصاحبه می کردند. آنجادر کنار ورزشکاران المپیکی بودم و این اتفاق خوبی برای من بود. الان الگوی کسانی هستم که مثل خودم دچار معلولیت هستند. هدفم این بود به کسانی که دچار معلولیت شدند بگویم زندگی جریان دارد و معلولیت پایان دنیا نیست. با تلاش می شود به همه جا رسید.
*در مورد وضعیتتان در روزهای المپیک و پس از آن کمی حرف بزنید.خیلی کم مصاحبه کردید و زیاد در رسانه ها نبوید.
-نمی خواهم خیلی به گذشته برگردم. وقتی که از المپیک برگشتم سعی کردم زیاد مصاحبه نکنم با این حال گلایه ها و دلخوری هایی هم داشتم. من از قبل پیشبینی خیلی مسائل را می کردم. گفته بودم که آنجا همه امکانات را برای من فراهم کنند اما اینگونه نشد. شرایط من خیلی خاص بود. مثل بقیه ورزشکارها نمی توانستم با اتوبوس تردد کنم. حتما باید ماشین ویژه ای می آمد تا ویلچرم را هم ببرد. به همین دلیل خیلی معطل می شدم و این اذیت کننده بود. ماشین دیر می آمد و من دچار استرس می شدم. حتی روز مسابقه هم ماشین دیر آمد. با این حال خوشحالم که توانستم المپیک را تجربه کنم. تجربه خوبی بود اما آسان به دست نیامد. فکر می کنم در زندگی چیزی سخت تر از آن برای من وجود نداشته باشد. حضور در المپیک برای من حکم یک مدال را دارد.
*اهداف آینده تان چیست؟ آیا به دستاورد دیگری فکر می کنید؟
-من هدف های زیادی دارم. با وجود اینکه در المپیک و پارالمپیک خسته شدم و حتی در همان روزها تصمیم گرفتم که از ورزش حرفه ای خداحافظی کنم اما وقتی به خودم و مردم فکر کردم تصمیم گرفتم با قدرت ادامه دهم. اگر شرایطم مساعد باشد و بدنم جواب بدهد و مسئولین هم حمایت های لازم را انجام دهند، قصد دارم در توکیو 2020 هم در المپیک و هم در پارالمپیک تیراندازی کنم. مسلما کار سختی است و من بدون حمایت و تنهایی نمی توانم از پسش بربیایم. شرایط من خاص است و احتیاج به یک سری حمایت ها و امکانات دارم که اگر برآورده شود می توانم اتفاقات خوبی را رقم بزنم. امیدوارم که این اتفاقات بیفتد.
*نظرتان در مورد پاداش های المپیکی ها و پارالمپیکی ها چیست؟ در مقاطع مختلف به نظر دلخوری هایی پیش می آید.
-گله دیگر من در این خصوص است. درست است که پاداشی که به المپیکی ها و پارالمپیکی ها می دهند فرقی با هم ندارد اما هزینه بچه های پارالمپیکی به خاطر شرایط خاصی که دارند خیلی بیشتر است. حقوق پارالمپیکی ها نصف المپیکی هاست. پاداش ها یکسان است و تفاوتی وجود ندارد اما ما هزینه بیشتری می کنیم. بقیه ورزشکاران پارالمپیکی مثل من یا دو،سه نفر دیگر نیستند که اسپانسر مخصوص داشته باشند. انتظار ما این است که توجه بیشتری به پارالمپیکی ها شود. مخصوصا به خانم ها. زیرا آن ها هم در حد وسع خود دارند تلاش می کنند و افتخار کسب می کنند.
*قبول دارید که علاوه بر معلولان، شما امید تازه ای به دختران و زنان ایرانی هم بخشیده اید؟
-من می خواهم قدم در راهی بگذارم که انگیزه و حرکت را در دختر ها زیاد کنم. دختر های ایرانی باید بدانند که می شود پیشرفت کرد. باید بدانند که در حوزه ورزش آن ها هم می توانند مدال کسب کنند. من تا وقتی که بتوانم در ورزش حرفه ای می مانم و برای سربلندی پرچم ایران تلاش می کنم. به خانم های کشورم هم می گویم که اگر خودشان بخواهند هر اتفاقی می تواند رخ بدهد.
*برخورد مردم با شما چگونه است؟چه آن روزهایی که تازه از ریو برگشته بودید و چه الان؟
-مردم همیشه به من لطف داشته اند. هر جا من را می بینند ابراز علاقه و محبت می کنند. به من می گویند وقتی که مدال طلای پارالمپیک را گرفتی و گریه کردی ما هم پا به پای تو اشک ریختیم. متوجه شدم که حس مردم چقدر به من نزدیک است. به همین دلیل تلاشم را بیشتر می کنم چون با موفقیت و خوشحالی من مردم خوشحال می شوند.
*شنیده ایم که قبل از ورود به تیراندازی اهل موسیقی بوده اید.
-خب من قبل از ورود به تیر و کمان، به موسیقی خیلی علاقه مند بودم. البته نه اینکه الان علاقه نداشته باشم. آن موقع گیتار می زدم. اما الان تیر و کمان تمام زندگی من است. کمان خودش یک ساز است و تمام نیازهای روحی روانی من را برطرف می کند.
*نظرتان درمورد برخورد با ستاره های المپیکی ایران و جهان در دهکده بازی ها چیست؟
-در دهکده بازی ها ورزشکار های زیادی را از نزدیک دیدم. چهره های سرشناس زیادی آن جا بودند. البته خود من هم در کانون توجهات بودم. به طوری که راجر فدرر هنگام غذا خوردن،من را دید و آمد چند دقیقه ای با من صحبت کرد و از من پرسید چگونه تلاش می کنی و چطور به اینجا رسیدی؟ گپ کوتاهی باهم زدیم و در مورد شرایطمان در المپیک با هم گفت و گو کردیم. صحبت با راجر فدرر برای من اتفاق خوبی بود.
*کیمیا علیزاده اولین بانوی ایرانی بود که توانست در المپیک مدال بگیرد. شما دوست نداشتید که جای او باشید؟
-من همیشه دلم می خواست که در المپیک مدال بگیرم اما هرگز به این فکر نکردم که اولین نفر باشم یا چندمین نفر. به هرحال کیمیا هم تلاش خود را کرده بود و به موفقیت بزرگی دست پیدا کرد. من برای تمام ورزشکاران زن آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم که بتوانند در المپیک های بعدی مدال های بیشتری به دست آورند.
*شما به عنوان بانوی برتر پارالمپیک به ژنو سوییس دعوت شده اید برای حضور در جلسه کنوانسیون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت.
-این اجلاس هر ساله در ژنو برگزار می شود و سال گذشته هم من دعوت شدم که به دلیل مسابقات المپیک و پارالمپیک نتوانستم در آن نشست شرکت کنم. اما امسال شرکت می کنم. حضور در چنین محفلی برای من افتخار بزرگی است. و امیدوارم بتوانم نماینده شایسته ای برای کشورم باشم.