سید حسن موسوی چلک ، با بیان آنکه یکی از موضوعاتی که در ایران به دلیل ترکیب جمعیتی آن، در چند سال اخیر بیشتر به آن پرداخته شده و حتی نگرانیهایی ایجاد کرده و منجر به توجه سیاستگذاران در برنامههایشان شده، موضوع «سالمندی» است گفت: به طور مشخص یکی از مشکلات سالمندان، رفاه و تامین اجتماعی و همچنین سلامت و مراقبتهای مورد نیاز در این دوران است. یکی دیگر از مشکلات سالمندان که به دلیل تغییر ساختار خانواده و گرفتاریهای فرزندان به وجود آمده و کمتر به آن توجه جدی شده، دیده نشدن و تامین نیازهای عاطفی و روانی این قشر است.
وی در ادامه با اشاره به آنکه مساله مهم دیگر، به دوران «پیش از سالمندی» بازمیگردد افزود: در مصوبه شورای ملی سالمندان که براساس قانون برنامه سوم توسعه تدوین و تصویب شده، بیشترین تمرکز بر روی افراد پس از 60 سال است. در حالی که سیاستهای کشور باید در جهت داشتن سالمندی با نشاط تعریف شود و برای دستیابی به این مهم باید از کودکی برای داشتن یک پیری با نشاط برنامهریزی شود. شاید آسیب سیاستهای کلان کشور همین نکته است که برنامهریزیها به بعد از دوران سالمندی برمیگردد، اما برای پیش از آن برنامهای وجود ندارد.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ادامه داد: حضور پدربزرگها و مادربزرگها یا پدر و مادران پیر در خانوادهها، کارکردهای اجتماعی زیادی از اجتماعی کردن فرزندان و نوهها گرفته تا بسترهایی که آنان برای مشارکتهای اجتماعی یا دورهمی اعضای خانواده ایجاد میکنند یا حتی احترام و اعتماد به نفس و عزت روانی که به خانواده میدهند، ایجاد میکند که از جمله کارکردهای مهم سالمندی تلقی میشوند.
چلک ادامه داد: باید پذیرفت که امروز، با جمعیت سالمندی بیشتری مواجه هستیم که در آیندهای نه چندان دور این جمعیت به دلیل نوع نگاههایی که در کشور به فرزند نیاوردن - به جای فرزندآوری - وجود دارد، بیشتر و بیشتر میشود. در سیاست کلی جمعیت نیز مواردی نوشته شده اما در عمل برای این حوزه اتفاق مشهودی که بتواند ترکیب و درصد جمعیت سالمندی را تغییر دهد، وجود ندارد.
وی در ادامه با تاکید بر این نکته که باید سیاستهای اجتماعی برای دوران سالمندی تعریف شود گفت: در حوزه سالمندی، سیاستهایی به صورت پراکنده وجود دارد، اما سیاست کلان و منسجمی در این حوزه هنوز تعریف و تدوین نشده است. با وجود اینکه علاقهمندی حاکم بر کشور، مساله فرزندآوری و توجه به افزایش جمعیت کودکان است، اما از سوی دیگر، باید توجه کرد که سیاستهایی که برای افزایش جمعیت وجود دارد، چندان به مساله سالمندی و افزایش جمعیت سالمندان در حال و آینده نمیپردازد که همه این مباحث نیز در گرو مسائل اقتصادی نیست و نوع نگاه جامعه و کشور به زندگی، فرزندآوری، فرزندپروری یا سبک زندگی در آن اثرگذار است، اما واقعیت این است که جمعیت سالمندی نیازمند سیاستگذاریهای اجتماعی است.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ادامه با بیان آنکه نگاه جدی به استانهای کشور در این حوزه حیاتی و مهم محسوب میشود، گفت: در حال حاضر 11.5 درصد جمعیت استان گیلان بالای 60 سال هستند، طبیعتا اولویتهای برنامهریزی در این استان با استان دیگر با درصد متفاوتی از جمعیت سالمندی، فرق دارد، درحالیکه باید سیاستگذاری کلان و منسجمی در این حوزه طرحریزی شود، باید برای هریک از استانها نیز سیاستهای مجزا، بومی شده و منطقهای تعریف شود تا اولویتها و نیازهای همه استانها متناسب با ساختار جمعیتی آنها پیشبینی شود.
چلک ادامه داد: در بحث سالمندی پویا یا آنچه غرب «Active Agene» مینامد، باید سیاستگذاری و اجرا در کنار هم مورد توجه قرار گیرد. در شرایطی که امروز، جنبههای مختلف سالمندی در کشور شناخته شده است، باید ضمن سیاستگذاریها، در حوزه اجرا نیز وارد شویم تا حداقل 10 سال دیگر به شرایط سیاستی و اجرای مورد نظر امروز، دست یابیم.
وی ادامه داد: نباید فراموش شود که همه ما در قبال بزرگان و ریش سفید و گیسو سفیدان مسوولیت داریم. افزایش مسوولیت پذیری جامعه و فرزندان، سبب میشود تا از افزایش مراکز نگهداری سالمندان به ویژه نگهداری شبانه روزی جلوگیری شود. قطعا برای هیچ انسانی، هیچ مکانی، جای «خانه» را نمیگیرد که این محل، مجموعهای از خاطرات و یادگاران گذشته برای افراد است و همین خاطرات است که از آسیبهای روانی به افراد جلوگیری میکند.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: در حوزه سالمندی، نکتهای که باید به آن توجه شود، علاوه بر سنجش سلامت جسم، سنجش شاخصهای رفاه و شاخصهای روانی اجتماعی در جمعیت سالمندی است. درحالیکه تا به امروز حتی یک بار نیز این شاخص در کشور سنجش نشده است که یکی از زیرشاخههای آن، «زندگی مشترک یا ازدواج» است.
چلک افزود: بدون شک فلسفه تشکیل خانواده و ازدواج، انتخاب شریک زندگی است تا مکمل یکدیگر باشند. در امر ازدواج، مقاومتهای فرهنگی به ویژه درباره زنان در کشورمان وجود دارد. شاید ازدواج مردان سالمند راحتتر پذیرفته میشود اما این امر برای زنان به راحتی پذیرفته نمیشود.
وی ادامه داد: البته گاهی مخالفتهایی با ازدواج مردان سالمند از ناحیه فرزندان آن هم به دلیل تقسیم ارث فرد سالمند صورت میگیرد. اما باید پذیرفت که ازدواج در دوران سالمندی ضمن دور کردن سالمندان از تنهایی میتواند موجب نشاط و پویایی، کاهش افسردگی، انزوا و گوشهگیری آنها شود.
ازدواج سالمندان اصطلاح «سرپیری و معرکه گیری» نیست و کارکردهای مثبت این نوع ازدواج، آنقدر فراوان است که نباید به جنبههای منفی و اندک آن حتی فکر کرد.
رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تصریح کرد: این امر پسندیده، حتی میتواند نقش متعالی برای همسران ایفا کرده و آنان میتوانند نیازهای عاطفی و روانی یکدیگر را تامین کرده و به نوعی از یکدیگر مراقبت کنند. بنابراین، ازدواج نکردن سالمندان تفکر درستی نیست. شاید انسانها در دوره جوانی خواستههای متفاوتی از مقوله ازدواج داشته باشند، اما در دوران سالمندی، این نیازها به گونه دیگری تعریف میشود و ازدواج و انتخاب همسر در این دوران، میتواند به عنوان انتخاب یک همراه، همدل و همدم باشد و احساس بودن و حضور در اجتماع و خانواده را برای سالمندان تداعی کند.
چلک در ادامه گفت: تصور میکنم جلوگیری و ممانعت اجتماع، خانواده یا فرزندان از ازدواج سالمندان باید کاهش پیدا کند. اعتقاد دارم که این نوع از ازدواجها اتفاقا گاهی به انسجام بیشتر خانواده و فرزندان کمک میکند و دورهمی خانوادگی را بیشتر و پویاتر میکند. مهر و محبت نیاز همیشگی انسانها است و به سن وابسته نیست زیرا گاهی محبت و نیازهای عاطفی را هیچ فردی جز همسران نمیتوانند برای یکدیگر تامین کنند.
وی در پایان عنوان کرد: ازدواج سالمندان اصطلاح «سرپیری و معرکه گیری» نیست و کارکردهای مثبت این نوع ازدواج، آنقدر فراوان است که نباید به جنبههای منفی و اندک آن حتی فکر کرد.