به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، استقبال از مراسم هالوین، ولنتاین و بسیاری از آداب و رسوم فرهنگها و كشورهای دیگر این سوال را به وجود آورد كه چقدر باید نگران این موضوع بود و آیا توجه نشان دادن به بخشی از فرهنگ كشورهای دیگر، خطرناك است؟
در همین زمینه كافهخبری برگزار كردیم و دكتر بهزاد دوران، جامعهشناس و
معاون پژوهش پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و همچنین دكتر محمدرضا
كلاهی، عضو علمی پژوهشكده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با حضور در كافهخبر،
این موضوع را تحلیل كردند.
دكتر بهزاد دوران درباره این كه آیا باید نگران بعضی از رفتارهای نشات
گرفته از دیگر فرهنگها در كشورمان باشیم گفت: ما در جامعهای چندفرهنگی
زندگی میكنیم كه اقوام مختلفی با ادیان مختلف سابقه زندگی طولانی و
مسالمتآمیز كنار هم دارند، بنابراین چنین تاثیرگذاریهای فرهنگی طبیعی است
و نباید نگران آنها بود. من حتی فكر میكنم اگر جز این باشد جای نگرانی
است. اگر فرهنگها ایزوله و بركنار از همدیگر باشند و تاثیر و تاثر نداشته
باشند، دقیقا آنجاست كه اختلاف و گسیختگی پیش میآید. این برهم
تاثیرگذاریها، نشانههای حداقلی یك حیات طبیعی امیدواركننده است.
او
گفت: منظور من از این كه میگویم تاثیر گرفتن از فرهنگهای دیگر جای
نگرانی ندارد، این است كه نباید نسبت به تاثیرگذاری فرهنگی نگران باشیم چون
در عین حال در چنین فضایی ما هم میتوانیم داشتههایمان را به كشورهای
دیگر عرضه كنیم، اما باید این را بررسی كرد كه تاثیرگذاری فرهنگی ما بر
كشورهای دیگر چقدر است. وقتی منفعل عمل كنی و تولیداتی نداشته باشی، صرفا
گیرنده هستی. اگر مدیریت فرهنگی قوی داشته باشیم، میتوانیم به جای نگرانی
از تاثیر فرهنگها بر همدیگر، از این موضوع استقبال كنیم و برای ارائه
فرهنگ خودمان از این فضا استفاده كنیم.
این جامعهشناس ادامه داد:
باید اولویتهای نظام فرهنگی در سیاستگذاری به موارد كلیدی محدود شود كه
آنها را مد نظر قرار بدهد و بعد اجازه بدهد جامعه خودش تصمیم بگیرد كه چه
چیزی را بپذیرد و چه چیزی را نه. فرهنگ نیاز به قیم ندارد، مردم راه خودشان
را میروند، اگر به طور خودجوش این اتفاق نیفتد كه فرهنگ از عقیم بودن
دربیاید و زایا شود، اگر تولید داشته باشیم، اگر با محصولات فرهنگی مناسب،
اعتماد به نفس ارائه آنها به دیگران افزایش پیدا كند، فرهنگ كشورمان نه
تنها از بین نمیرود بلكه پیش میرود؛ اما اگر تولید نكنیم، باید منتظر این
باشیم كه داشتههایمان با داشتههای دیگران جایگزین شود.
دوران
تاكید كرد: متاسفانه به نظر میرسد برخی مسئولان اینطور فكر میكنند كه
آنقدر فرهنگمان غنی است كه نیازی به یادگیری از فرهنگهای دیگر نداریم؛ اما
این كه تصور كنیم نیازی به ارتقا نداریم، دقیقا نقطهای است كه از همانجا
احتمال سقوط ممكن میشود. فرهنگی كه رو به رشد و پیشرفت نباشد، راكد
میماند، در جا میزند و یك نقطه پایان برای خودش میگذارد. عدم اعتماد به
نفس فرهنگی باعث میشود این تصور به وجود بیاید كه هر چیزی به جز روایت
اصلی ما میتواند فرهنگ ما را از بین ببرد در حالی كه اینطور نیست، بعضی
تاثیرات گذرا هستند و نمیتوانند فرهنگ را به راحتی تغییر بدهند.
همچنین
دكتر كلاهی، با اشاره به ایده «جهانی - محلی شدن» توضیح داد: یعنی آنچه
جهانی است محلی میشود و آنچه محلی است و در گذشته در محدودههای خاص خودش
محصور بوده، جهانی میشود و در كشورهای مختلف میتوان خردهفرهنگهای
گوناگون را دید. اما ایده دیگری هم وجود دارد كه به هژمونی فرهنگ امریكایی
اشاره دارد و معتقد است این یك درهمآمیختگی ساده نیست بلكه یك سلطه است و
فرهنگ و سرمایهای كه قدرتمندتر است، بر فرهنگهای دیگر آوار شده است. به
عقیده من، در شرایط فعلی، این در هم آمیختگی، صرفا خنثی و برابر نیست بلكه
یك طرف در این مراوده فرهنگی مسلطتر است.
او گفت: من فكر میكنم
مهم این نیست كه فرهنگی منتقل شود، مهم این است كه كدام بخش فرهنگ منتقل
شود. اگر بخشی از داشتههای یك ملت به دیگران انتقال داده شود كه باعث غنای
فرهنگ شود خیلی هم خوب است اما مساله اینجاست كه در بیشتر موارد، این
انتقال صرفا تحریك كننده و تهییج كننده است و اندیشه برانگیز نیست. هجوم
فیلمهای كرهای و سریالهای ضعیف در تلویزیون به چشم میخورد كه هر كدام
میتواند بحران هویت ایجاد كند اما جالب است كه هیچ حساسیتی نسبت به آن
وجود ندارد. به عقیده من این مسائل حتی مهمتر از برگزاری مراسمی مثل هالوین
و كریسمس هستند و در حالی كه حساسیت نسبت به آنها از بین رفته، میتوانند
بسیار ضربهزنندهتر باشند.
عضو علمی پژوهشكده مطالعات فرهنگی و
اجتماعی ادامه داد: موسیقی، سینما و به طور كلی هنر كشورمان پیشرفت بسیار
زیادی داشته و اینطور نیست كه فرهنگ ما ارتقا نداشته باشد؛ اما مساله
اینجاست كه گاهی حاكمیت با مداخلاتی كه دارد باعث میشود این موارد در مسیر
درستی قرار نگیرند. نكته مهم این است كه تشكلهای مذهبی، فرهنگی، سیاسی و
... هر كدام بر اساس منطق درونی خودشان عمل كنند، صنوف تخصصی خودشان را
داشته باشند و در حوزههای مختلف اجتماعی بتوانند اقداماتی را كه لازم است
داشته باشند. این موضوع باعث میشود تولیدات مفیدی داشته باشیم و فرهنگ
كشورمان را به كشورهای دیگر معرفی و عرضه كنیم. لازم است ممیزیها از سر
حوزههای مختلف كنشگری اجتماعی و فرهنگی برداشته شده و آنها اجازه عمل
داشته باشند. عرصههای زیادی هست كه به آنها ورود نكردهایم در حالی كه اگر
فرهنگ و هویتمان را در آنها تقویت كنیم، نباید نگران مواردی مثل درخت كاج و
تزیینات كریسمس خریدن مردم باشیم. معماری و غذای ایرانی یكی از اینهاست.
ما حوزه غذا را دست كم میگیریم در حالی كه غنای غذایی داریم اما مردم كشور
خودمان هم از آن بیبهره هستند و در رستورانها كه میروند نمیتوانند
غذای مناطق مختلف كشورمان را انتخاب كنند در حالی كه با غذاهای خارجی
طرفند؛ اینها مواردی است كه رفته رفته سبك زندگی افراد را میتواند تغییر
دهد اما مورد بیتوجهی قرار میگیرد.