رویداد۲۴-مازیار وکیلی: ماجرا خیلی ساده و به ظاهر پیش پا افتاده است. یک مراسم عروسی در یکی از نقاط کشور انجام شده، عدهای از آن مراسم فیلم گرفتهاند و در شبکههای اجتماعی پخش کردهاند. کار آنقدر بالا گرفته که ظرف مدت کوتاهی صدها دابسمش و کلیپ از روی آن تهیه شده است.
دامنه فراگیری این کلیپ انقدر گسترده بوده که کار به برنامه خندوانه هم کشیده و ماجرای این عروسی از رسمیترین نهاد سمعی و بصری کشور پخش شده است.
شاید برای بسیاری از مردم ایران که کلیپهای زیادی درباره این عروسی ساختهاند ماجرا فقط جنبه شوخی و سرگرمی داشته باشد. اما فراگیری این ویدئو خیلی ترسناکتر از چیزی است که ما فکرش را میکنیم.
گسترش و پخش این ویدئو در چنین سطحی نشانگر عدم امنیت در سطح جامعه است. مراسم عروسی، مهمانی، تولد و... جزئی از حریم خصوصی افراد است. حریم خصوصی جایی است که فقط افراد مورد اطمینان و وثوق برگزارکننده مراسم در آن محل حضور دارند.
مهمانان با انتخاب افراد برگزارکننده دعوت میشوند و احتمالاً در ذهن برگزارکنندگان مراسم از صدها فیلتر عبور میکنند تا از آنها دعوت به عمل آید. اما با تمام این پیشگیریها مشاهده میکنیم باز هم چنین وقایعی اتفاق میافتد.
سوال اصلی این است که چرا باید چنین اتفاقهایی با این وسعت به وقوع بپیوندد؟ چند عامل در وقوع چنین اتفاقاتی دخیل است:1- عدم احترام به حریم خصوصی افراد، 2-تشنگی و شعف زایدالوصف مردم ایران برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران، 3-عدم نظارت درست نسبت به برگزاری مراسم مختلف، 4-استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی.
در مقاله اول راجع به این ویدئو به دو علت ابتدایی و در مقاله بعدی به دو دلیل دیگر وقوع چنین رخدادی میپردازیم. تعریف حریم شخصی یا خصوصی کاملاً مشخص است. حریم خصوصی جایی است که فرد بتواند خودش یا اطلاعات مربوط به خودش را از دیگران مجزا کند و در نتیجه بتواند خود یا اطلاعات مربوط به خودش را با انتخاب خویش برای دیگران آشکار سازد.
طبق این تعریف و با توجه به توضیحات بالا مشخص است که حریم خصوصی هر فرد جایی است که هر کسی نمیتواند وارد آن شود و افراد برای ورود دیگران به این بخش دست به انتخاب میزنند. علت این کار هم مشخص است، افراد نمیخواهند آن وضعیت یا اطلاعات را در اختیار عموم مردم بگذارند.
این ویدئو دقیقاً نقض حریم خصوصی افراد است. به این معنا که در یک مراسم شخصی اتفاقی افتاده که برگزار کنندگان آن را فقط برای افراد حاضر در آن جمع مجاز میدانستند. اما حالا میبینند آن اتفاق در معرض دید تمام مردم ایران قرار گرفته است.
وقوع چنین اتفاقی وحشتناک است. دلیل اول برای وحشت از این ویدئو این است که احساس ناامنی را در سطح جامعه گسترش میدهد. هر فردی با هر سلیقه و گرایشی یک حریم شخصی برای خود دارد. اگر ما بخواهیم این حریم شخصی را نقض کنیم جامعه دیگر امنیت روانی نخواهد داشت. چرا که همیشه این ترس وجود دارد که ما قربانی بعدی باشیم. هر آن ممکن است کسی از سر لجاجت، حسادت و یا حتی صرفاً برای شوخی فیلمی از ما و حریم خصوصیمان در سطح وسیع منتشر کند و ما را مثل افراد حاضر در این ویدئو در معرض قضاوت عمومی قرار دهد.
از طرف دیگر نقض آشکار حریم خصوصی حاصلی جز انگشتنما کردن افراد ندارد. افرادی که ویدئوهای ناخواستهای از حریم خصوصی آنها در سطح جامعه پخش میشود دیگر نمیتوانند مثل سابق زندگی کنند. اگر زندگی مشترک این زوج جوان دچار مشکل شود چه کسی مقصر خواهد بود؟ آیا منتشرکنندگان آن ویدئو خودشان را جای آن زوج جوان میگذارند؟ نقض حریم خصوصی جدای از آنکه آرامش روانی و آبروی افراد را مورد مخاطره قرار میدهد، در دراز مدت باعث گسترش ریاکاری در جامعه میشود.
افراد از ترس افشای رازها و اطلاعاتشان خود واقعیشان را پنهان میکنند. این مسئله باعث رشد و گسترش فرهنگ زیرزمینی میشود. زمانی که فرهنگ، خلقیات و رفتار یک جامعه زیرزمینی شود احتمال آسیبهای روانی و اجتماعی هم بالا میرود. چرا که این رفتارها به دور از چشمان نهادهای نظارتی و مردم به وقوع میپیوندد و چون کسی آن را نمیبیند مثل دردی کهنه جامعه را از درون متلاشی میکند.
اما نکته دومی که باعث پخش این ویدئو در سطحی وسیع شد عطش مردم ایران برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی افراد است. این نکته هم به راحتی قابل اثبات است. کافیست سری به اینستاگرام بزنید و از لایکها و فالوئرهای هر صفحه میزان این اشتیاق را تخمین بزنید. عکسهایی که از زندگی خصوصی افراد منتشر میشود بیشتر لایک میگیرد تا یک عکس با محتوای فرهنگی. این میل عمومی را از چند جهت میتوان بررسی کرد.
اول آنکه حسادت به عنوان رذیله اخلاقی در سطح جامعه ایران فراگیر شده. افراد برای آنکه بتوانند در مقابل دوستان و آشنایان خود سربلند باشند و در رقابتی بیفایده از آنها عقب نمانند دست به انتشار عکسهای خود میزنند تا حسادت دیگران را برانگیزند.قسمت تاسفبار ماجرا آنجاست که در اکثر مواقع هم موفق میشوند. دلیل بعدی این میل عمومی برای سرک کشیدن در زندگی دیگران این است که افراد سعی دارند با دیدن مشکلات و مصائب دیگران کمی آرامش ذهن پیدا کنند و در خیال خود خیالشان راحت باشد که خودشان به اندازه فرد مذبور بدبخت نیستند.
دلیل بعدی این است که مردم جامعه ما چون به بسیاری از خواستهها و آرزوهای خود نمیرسند دوست دارند دلیل این ناکامی یا کامیابی را در زندگی دیگران جست و جو کنند. در حالی که عامل اصلی ناکامی و کامیابی افراد نه افراد دیگر که خود فرد و وضعیت اجتماع اوست. این ویدئو نشان میدهد جامعه امروز ما فاصله فراوانی با نرمهای اخلاقی و دینی پذیرفته شده توسط متخصصین دارد. دیگر جایی امن نیست.
حریم و حجابی بین افراد وجود ندارد و افراد مدام در معرض دید و قضاوت دیگران هستند. این بدان معناست که امنیت روانی و آبروی افراد هر لحظه در معرض بر باد رفتن است. جامعه ما اشکالات فراوانی دارد، اشکالاتی که اگر رفع نشود ما شاهد یک فروپاشی و آنومی در سطح کلان خواهیم بود.
نکتهای که مسئولان ما باید به آن توجه داشته باشند این است که با قوه قهریه مشکلات حل نمیشود بلکه فقط زیرزمینی میشود. مسئله فرهنگسازی را باید جدی گرفت، باید مسئله فرهنگسازی را فراتر از پخش بروشورهای بیخاصیت ارزیابی کرد. باید با مردم گفتوگو کرد و به آنان هشدار داد.
باید سعی کرد آنان را از خطرات بروز چنین وقایعی آگاه کرد. اگر از همین امروز هم بحث فرهنگسازی را آغاز کنیم دیر است. باید عجله کرد تا این عادات غلط قربانیان بیشتری نگرفته. اگر مسئله فرهنگسازی را جدی نگیریم فردای روشنی در انتظارمان نخواهد بود. دیرنخواهد بود روزی که چشممان را باز کنیم و شاهد فروپاشی اخلاقی جامعه باشیم.