22 فروردین ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آغاز و آرایش صحنه رقابت 29
اردیبهشت بیشتر شفاف می شود. گرچه اصلاح طلبان نامزد اصلی و قطعی خود را حسن
روحانی معرفی کرده اند اما هستند کسانی که همچنان بر معرفی نامزد پوششی تأکید می کنند.
حسین انصاری راد فعال سیاسی اصلاح طلب نه تنها ایده نامزد پوششی را مفید نمی
داند بلکه آن را برای روحانی مشکل ساز می خواند و می گوید: خاتمی و اطرافیانش هم
با چنین ایده ای مخالفند.
دلایلی که حامیان ایده نامزد پوششی مطرح می کنند بحث یار کمکی آوردن برای روحانی در مقابل چند نامزد اصولگرا است، احتمالی که انصاری راد در این رابطه می گوید: روحانی یک تنه از پس انتقادهای رقبای خود بر می آید و نیاز به یار کمکی ندارد. احتمال ردصلاحیت هم به کل منتفی است چون انجام آن فاجعه به بار می آورد بنابراین بزرگان کشور جلوی چنین اتفاقی را می گیرند.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
***
با توجه به آنکه زمان زیادی تا ثبت نام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی نیست، آیا نیاز است اصلاح طلبان برای حمایت بهتر از آقای روحانی نامزد پوششی در نظر بگیرند یا آنکه با تک نامزد به میدان رقابت سیاسی پیش رو وارد شوند؟
معتقدم نیاز به بدل یا نامزد پوششی برای آقای روحانی وجود ندارد. حضور آقای روحانی در صحنه انتخابات ریاست جمهوری کفایت می کند. حتی نامزد بدل یا پوششی می تواند مشکل ساز شود.
از چه جهت حضور نامزد پوششی برای آقای روحانی مشکل زا خواهد شد؟
در هر صورت آقای روحانی شخصیتی است که همه شرایط ریاست جمهوری را دارد. اصلاح طلبان روی نام او اجماع دارند، در بین اصلاح طلبان کسی را نمی شناسم که غیر از آقای روحانی کاندیدایی داشته باشد؛ نباید با بدل و پوشش در ریاست جمهوری و نامزدی آقای روحانی شبهه ای ایجاد کرد.
الان کسانی که در جریان اصلاحات به معرفی نامزد پوششی برای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تأکید می کنند، به نظر شما چرا روی این گزینه اشتباه اصرار می ورزند؟
چه کسانی؟
افرادی مثل آقای کواکبیان.
آقای کواکبیان فرد اصلاح طلب شناخته شده ای است اما اصلاح طلبانی که مقداری وضعیت روشن تری دارند چنین مطلبی را مصلحت نمی دانند. تصور می کنم آقای خاتمی و اطرافیان او معتقدند بحث نامزد پوششی برای آقای روحانی در انتخابات ایجاد شبهه می کند بنابراین صلاح نمی دانند چنین شبهه ای به وجود بیاید.
با توجه به اینکه آقای روحانی تک نامزد جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود به نظر شما می تواند به تنهایی از پس انتقادهای نامزدهای جناح رقیب اصولگرا برآید؟
قطعا بر می آید. روزنامه کیهان را هر روز می خوانم. انتقادهایی که من می بینم بیشتر بهانه گیری است. البته این طور هم نیست که هیچ انتقادی به آقای روحانی وارد نباشد ولی این انتقادهایی که آقایان دارند و عمدتا هم در بخش اقتصادی مطرح می کنند اول باید ببینند اگر آقای روحانی نبود و برجام حاصل نمی شد و تحریم به همین شکل ناقص رفع نمی شد و اگر فروش نفت مثل قبل از اجرای برجام ادامه می یافت یا وضعیتش بدتر می شد چه اتفاقی برای کشور می افتاد؟ اینها سئوالاتی بدیهی است. به نظر من انتقادهای اقتصادی که به دولت آقای روحانی وارد می کنند مستدل نیست بیشتر بهانه جویی و قلب حقایق و اموری است که از جانب گروه های کذایی مطرح می شود.
مثلا از حقوق های نجومی انتقاد می کنند اولا پرداخت این حقوق ها از قبل دولت یازدهم انجام می شده و کسانی که امروز انتقاد می کنند در زمان دولت آقای احمدی نژاد صدای شان در نمی آمد با وجودی که می دیدند او دارد کشور را به ویرانی می کشد. زمان دولت آقای احمدی نژاد 700 تا 800 میلیارد دلار درآمد ارزی برای کشور حاصل شد اما این درآمد کجا رفت و هزینه شد؟ زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد کشور را با رشد اقتصادی منفی 6.5 درصد تحویل گرفت، منابع بانکی تخلیه شده بود چون در دولت گذشته وام های کلان بدون وثیقه یا با وثیقه های ضعیف به برخی دادند. خلاصه آنکه زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بلایی سر کشور آمد که بخشی از آن خسارت ها را دولت یازدهم توانست ترمیم کند البته هنوز خرابی های آن زمان تمام نشده است.
یعنی شما می گویید آقای روحانی در مقابل چند کاندیدای اصولگرا به خوبی می تواند از پس بحث برآید؟
بله، از پس همه آنها بر می آید. چه کسی از آنها می تواند حرف حساب بزند. آقای قالیباف که نسبتا زبان تند و تیزی دارد سال 92 با آقای روحانی می خواست طرف شود اما موفق نبود بنابراین آقای روحانی می تواند از پس همه این حرف ها بر آید و جواب های روشن و قاطعی دارد. در مجموع وضعیت کشور قبل و بعد از دولت یازدهم متفاوت شد. البته کشور مشکلات دارد ولی باید ریشه یابی کرد و دید ریشه این مشکلات از کجا نشأت می گیرد. کسی که می گوید من به هر نفر 250 هزار تومان یارانه نقدی می دهم یا آقای قالیباف که می گوید یارانه نقدی را سه برابر می کند و 150 هزار تومان به هر نفر می دهم اینها واقعا با موجودیت مملکت بازی می کنند. حالا آقای بقایی را نمی دانم اما آقای قالیباف می داند این حرف به ضرر کشور است.
یعنی اصلا پرداخت همین یارانه نقدی 45 هزار و 500 تومان به هر نفر از سیئات و گناهان آقای احمدی نژاد بود. معتقدم کسانی که واقعا نیاز دارند و نیازمند هستند از طریق کمیته امداد و بهزیستی شناسایی شوند و تحت پوشش قرار بگیرند. این نوع یارانه دادن به همه مردم را باید متوقف کرد و هزینه اش را از روی دوش کشور برداشت، نه آنکه وعده سه برابر کردن آن را بدهند. هر اقتصاددانی که دو جمله از اقتصاد بلد باشد و معنای پیشرفت و توسعه را بداند می گوید یارانه نقدی به مردم دادن کاری کاملا غلط است. ایران با کویت و کشورهای مشابه کویت قابل قیاس نیست. من نمی خواهم به کسی اهانت کنم و از قلب آنها هم بی خبرم ولی وعده های این چنینی در ذات خودش عوامفریبی دارد.
شما به آقای قالیباف اشاره کردید، شاید آقایان رئیسی، ضرغامی و جلیلی نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شوند و هر کدام به حوزه ای از عملکرد دولت نقدهای جدی را مطرح کنند، این اتفاق چقدر می تواند آقای روحانی را در مناظرات انتخاباتی تحت فشار بگذارد؟
تمام انتقادهایی که مطرح می کنند جدید نیست و بارها تکرار شده است. از آنجا که انتقادهای مطرح شده ناوارد و غیر موجه است معتقدم آقای روحانی به راحتی می تواند از پس این انتقادها برآید.
کسانی که از ایده معرفی نامزد پوششی برای آقای روحانی حمایت می کنند می گویند کسی فکر نمی کرد مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز در سال 92 ردصلاحیت شود اما این اتفاق افتاد نظر شما چیست؟
این اتفاق نمی افتد چون دلیلی وجود ندارد. کسانی که در مسئله صلاحیت ها محاسبه می کنند اگر دقت کنند می بینند جایی برای این مسئله وجود ندارد. در کل ردصلاحیت آقای روحانی را امر شبه محالی می دانم چون اگر اتفاق بیفتد فاجعه است و بزرگان کشور جلوی آن را می گیرند.