صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 11
کد خبر: ۵۰۷۸۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۹ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۶
گزارش رویداد۲۴ از چالش‎های پيش روي جريان رقيب روحانی در انتخابات رياست‎جمهوری

اصولگرایان در برزخ بلاتکلیفی انتخاب بازیگر نقش اول

بدون شک زنگ خطر برای اصولگرایان از درون این جریان به صدا درآمده است و اگر این جریان موفق نشود موانع درونی و تعیین‌کننده خود را شناسایی و در جهت درست به کار گیرد چه‌بسا که اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دوباره تکرار خواهد شد و هرچه اصولگرایان در این مدت رشته‌اند یک‌شبه پنبه شود.
رویداد۲۴-مسیر جریان اصولگرایی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با فراز و نشیب‌های زیادی مواجه شده است. اصولگرایان که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با تاکتیک‌هایی مانند (1+2) وارد رقابت‌های انتخاباتی شدند درنهایت با بدعهدی برخی از کاندیداهای خود به اجماع نرسیدند و زمینه را برای پیروزی حسن روحانی در انتخابات مهیا کردند.

به همین دلیل اصولگرایان با عبرت از اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 تلاش کردند در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 با وحدت رویه و اجماع وارد کارزار انتخاباتی شوند.

بااین‌وجود اصولگریان این بار از آن سر بام افتاده‌اند و هرکدام از شخصیت‌ها و تشکل‌های این جریان تلاش می‌کند با محور قرار دادن خود زمینه اجماع را در بین اصولگریان به وجود بیاورد؛ غافل از اینکه همین مسئله باعث تشتت و چنددستگی در بین اصول گریان خواهد شد.

 از سوی دیگر جریان اصولگرایی مدت‌هاست با رفتار متناقض شخصیت‌های برجسته خود مواجه شده است. بسیاری از شخصیت‌های برجسته جریان اصولگرایی که از شانس قابل‌توجهی در انتخابات برخوردار هستند مدت‌هاست تکلیف این جریان را برای حضور و یا عدم حضور خود در انتخابات مشخص نکرده‌اند و به همین دلیل اصولگریان در یک حالت معلق باقی‌مانده‌اند.

 نمونه بارز این افراد ابراهیم رئیسی، پرویز فتاح و به‌خصوص سعید جلیلی است. این افراد که به نظر می‌رسد از شانس بیشتری برای اجماع اصولگرایان برخوردار هستند تاکنون تکلیف حضور یا عدم حضور خود را در انتخابات مشخص نکرده‌اند.

بدون شک این حالت بلاتکلیفی سبب عدم شکل‎گیری جریان‌های اجتماعی و سیاسی در بین اقشار مختلف مردم خواهد شد و به همین دلیل اصولگریان مجبور خواهند شد با اقدامات دفعی و کوتاه‌مدت به دنبال به دست آوردن صندلی نخست پاستور باشند که معمولاً در فضای سیاسی ایران جوابگو نبوده است. 

مسئله دیگری که در پایگاه رأی اصولگرایان تأثیر منفی خواهد گذاشت اختلاف جدی بین مواضع اصولگرایان و همچنین رفتارهای متناقض در بین شخصیت‌های این جریان است. 

به‌عنوان مثال موضوع حضور پرویز فتاح در انتخابات از مدت‌ها قبل در بین اصولگرایان وجود داشت. بااین‌وجود فتاح به‌صراحت عنوان کرد که قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد. این در حالی است که بر اساس اخبار منتشرشده جبهه مردمی انقلاب اسلامی به‌عنوان کانون اجماع اصولگرایان حضور پرویز فتاح در انتخابات را به‌صورت جدی در دستور کار خود قرار داده و از وی برای اداره کشور برنامه گرفته است. 

به نظر می‌رسد هر چه بیشتر به زمان برگزاری انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم اصولگرایان با دستپاچگی بیشتر و عدم تمرکز کمتری برنامه‌های خود را دنبال می‌کنند. 

تمرکز اصولگرایان روی فردی مانند پرویز فتاح نشان‌گر دو اتفاق مهم در جریان اصولگرایی است. نخست اینکه گزینه‌های جدی اصولگرایان مانند ابراهیم رئیسی به اصولگرایان برای حضور در انتخابات چراغ سبز نشان نداده‌اند و به همین دلیل اصولگرایان مجبور شده‌اند از گزینه‌های درجه دوم خود استفاده کنند؛ و دوم اینکه اتاق فکر اصولگرایی احساس می‌کند چهره‌های قدیمی و سرشناس خود قابلیت جریان‎سازی و رأی‎آوری را ندارند و به همین دلیل باید از چهره‌ای جدید مانند پرویز فتاح که تاکنون خود را در معرض آرای مردم قرار نداده است استفاده کند.

 این در حالی است که فتاح پتانسیل این را دارد که در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 با علم به شکست خوردن در مقابل حسن روحانی شرکت کند اما زمینه حضور جدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 از هم‌اکنون مهیا کند.

بااین‌وجود باید این نکته را در نظر گرفت که افکار عمومی به‌هیچ‌عنوان حالت بلاتکلیفی و تکذیبیه و تأییدیه متوالی یک جریان سیاسی را تحمل نمی‌کند و به یک جریان بیش‌ازحد ظرفیت خود برای معرفی گزینه نهایی فرصت نمی‌دهد. 

در شرایط کنونی افکار عمومی با این سؤال مهم درباره جریان اصولگرایی مواجه شده است که حرف کدام طیف و شخصیت را برای حضور در انتخابات باور کند تا بتواند ازنظر سیاسی روی آن سرمایه‌گذاری فکری و ذهنی انجام دهد.

 بدون شک جریان اصولگرایی در مرحله اول و برای جلوگیری از تشتت و چنددستگی نیازمند یک اتاق فکر منسجم رسانه‌ای است تا بتواند برنامه‌ها و سیاست‌های خود را برای مردم تشریح و تبیین کند. 

این در حالی است که در شرایط کنونی اغلب تشکل‌های اصولگرایی مانند جامعه روحانیت مبارز، یاران انقلاب اسلامی و جبهه مردمی انقلاب اسلامی دارای سخنگو هستند که هرکدام از این سخنگوها مواضع متناقضی را درباره این جریان سیاسی برای افکار عمومی تشریح می‌کند. 

اصولگرایان اگر تمایل دارند از اشتباهات گذشته درس بگیرند و به‌جای چنددستگی به اجماع و وحدت دست پیدا کنند باید تلاش کنند در مرحله اول تناقضات درونی خود را مرتفع کنند و سپس نگاه به بیرون و رقابت با جریان رقیب داشته باشند. 

بدون شک زنگ خطر برای اصولگرایان از درون این جریان به صدا درآمده است و اگر این جریان موفق نشود موانع درونی و تعیین‌کننده خود را شناسایی و در جهت درست به کار گیرد چه‌بسا که اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دوباره تکرار خواهد شد و هرچه اصولگرایان در این مدت رشته‌اند یک‌شبه پنبه شود.

نظرات شما