مدیر جدید ساختمان با سازمان آب و فاضلاب مذاکره میکند. متخصصین را به ساختمان میآورد تا مشکل را پیدا کنند. مشکل پیدا میشود و آب دیگر قطع نمیشود. بعد از حل شدن مشکل، برخی از اهالی ساختمان به صورت طلبکارانه به سراغ مدیر جدید آمدند و گفتند چرا اینقدر فشار آب ضعیف است؟ این چه وضع مدیریت است؟ اهالی ساختمان فراموش کرده بودند اصلی ترین مشکل اصلیشان قطع شدن آب بود و تنها خواستهشان از مدیر جدید حل این مشکل بود.
این مثال را گفتم تا به دولت روحانی و برخی
خواستهها از دولت یازدهم برسم. روحانی وقتی به قدرت رسید اوضاع کشور چندان مطلوب نبود.
مردم یک روز صبح در دولت گذشته وقتی از خواب بیدار شدند دیدند همه چیز در ایران
حدود سه برابر گران شده است.
قیمتها هر روز بالا میرفت. ثبات در کشور تبدیل به واژهای غریبه شده بود. یا بهتر بگویم آرزویی بود دست نیافتنی. در این فضای گرانیهای هر روزه، عدهای در عرض چند ماه به چنان ثروتی دست پیدا کردند که مردم عادی طی سالها کار نمیتوانند به آن دست پیدا کنند.
مردم دیگر عادت کرده بودند وقتی از خواب بیدار
میشوند قیمت جدید دلار و سکه را از هم بپرسند.
در زمانی که محمود احمدینژاد در خردادماه سال ۱۳۸۴ به عنوان رییس دولت نهم
انتخاب شد، دلار ۸۹۸ تومان بود و ۸ سال بعد و در زمانی که حسن روحانی در
انتخابات سال ۱۳۹۲ پیروز میدان شد، نرخ دلار به حدود سه برابر افزایش یافت؛
به طوری که متوسط قیمت نرخ دلار در خردادماه ۱۳۹۲، ۳۵۷۹ تومان بود.
بر
اساس گزارشهای بانک مرکزی دلار طی ۸ سال دولتهای نهم و دهم ۲۹۸.۵ درصد
گران شد. مدیریت احمدینژاد در کشور باعث شد تا دلار از ۸۹۸ تومان در زمان
دولت اصلاحات به ۳۵۷۹ تومان برسد. این افزایش قیمت دلار تاثیر مستقیمی در
کاهش قدرت خرید مردم داشت. قیمت کالاهای تولیدی و مصرفی در این زمان چند
برابر شد. نمونه بارز این معنا بالا رفتن سرسام آور قیمت خودرو بود.
همین
افزایش قیمتها باعث شده بود تا احمدینژاد کشور را با تورم ۳۲ درصدی به
حسن روحانی تحویل دهد. طبق اعلام مرکز آمار ایران، نرخ تورم در آذرماه سال
۹۵ به ۷. ۲ درصد رسیده است. این در حالی است که خود احمدینژاد کشور را
تورم ۱۰ درصد از دولت اصلاحات تحویل گرفت.
در
حال حاضر قیمت دلار ثابت مانده است. پایین و بالا شدن قیمت دلار و سکه
تنها در حد چند تومان است. مردم دیگر وقتی از خواب بیدار میشوند دغدغه
گرانی دلار و سکه را ندارند.
در دولت گذشته پراید به عنوان خودروی مورد استفاده مردم حدود هفت یا هشت میلیون بود. در همین دولت این خودرو ارزان قیمت برای مردم تبدیل به خودروی گران شد. مردم برای این خودرو باید حدود 20 میلیون پول میدادند. با آمدن روحانی قیمت پراید ثابت ماند و امروز مردم 22 میلیون برای این خودرو هزینه میکنند. اگر روحانی نبود شاید مردم با این خودرو را با چندین برابر قیمت میخریدند.
این روزها پیامی به صورت طنز در فضای مجازی در حال چرخیدن است که به خوبی حکایت از ثبات دولت روحانی دارد. در این پیام آمده است:« احمدینژاد وینستون پونصد تومنی تحویل گرفت، پنج هزار تومنی تحویل داد. الان چهارساله وینستون پنج تومنه»
برخی این ثبات را میبیند اما بازهم میخواهند مشکل آفرینی کنند و بگویند چرا هیچ چیز ارزان نشده است؟
ثبات مهمترین سوغات روحانی برای کشور است. ثباتی که به واسطه عقلانیت و اعتدال در کشور حاکم شده است. شاید اگر ریاست دولت دوازدهم به فرد دیگری برسد بازهم شاهد برهم خوردن بازار و بالا رفتن سرسام آور قیمتها باشیم. به زبان ساده تر بگوییم اگر روحانی نباشد بازهم به زمان احمدی نژاد بر میگردیم.