رویداد۲۴-در پی وعده های عجیب و غریب محمد باقر قالیباف درباره دو و نیم برابر کردن
درآمد کشور در 4 سال آینده که همزمان با کاندیداتوری اش اعلام کرد، یک
کارشناس ارشد اقتصادی طی یادداشتی به استناد اعداد و فرمول های علم اقتصاد،
آنچه او گفته را عیر ممکن و غیرمعقول دانست.
یادداشت محمد فاضلی که در کانال تلگرامی اش منتشر شده، به شرح زیر است:
محمدباقر
قالیباف 26 فروردین 1396 سخنی در بیانیه ثبت نام انتخاباتیاش گفت که
ثابت میکند او پیامبر اقتصاد ایران است زیرا معجزه اقتصادی میکند و
شایسته لقب پیامبر اقتصاد ایران است.
او گفته است «من، محمدباقر
قالیباف به شما تعهد میدهم با توکل به خداوند مننان و به پشتوانه شما
«دولت مردم» را تشکیل دهم و در یک دوره چهار ساله با انقلابی اقتصادی درآمد
کشور را دو و نیم برابر افزایش دهم، ۵ میلیون شغل ایجاد کنم، نظام مالیاتی
را به نفع ۹۶ درصد مردم تغییر دهم و از همه مهمتر برنامهای مدون و دقیق
برای حل مشکلات فوری اقشار کمدرآمد اجرا کنم.» شما فقط خواندن 497 کلمه را
تحمل کنید تا بدانید او «پبامبر اقتصاد ایران» است!
درآمد
ناخالص ملی (Growth National Income) ایران در سال 2015 برابر 511 میلیارد
دلار بوده است (آمار بانک جهانی). دو و نیم برابر شدن آن به این معنی است
که ظرف چهار سال اقتصاد ایران به درآمد ناخالص ملی 1277 میلیارد دلار
میرسد.
آمار بانک جهانی نشان
میدهد کشورهای آرژانتین (541)، سوئد (567)، سوئیس (701)، عربستان سعودی
(742)، ترکیه (782)، هلند (827)، اندونزی (887)، مکزیک (1233)، اسپانیا
(1324) و کره جنوبی (1389) درآمد ناخالص ملی بیشتر از ایران دارند.
دو
و نیم برابر شدن درآمد ملی ایران یعنی ما به اقتصادی بین مکزیک و اسپانیا
تبدیل میشویم. این رشد ظرف چهار سال یعنی اقتصاد ایران هر سال حدود 26
درصد رشد کند و اندازه اقتصاد سال اول 643 میلیارد دلار، سال دوم 811
میلیارد دلار، سال سوم 1022 میلیارد دلار و سال چهارم 1287 میلیارد دلار
شود. میانگین رشد اقتصاد ایران در سالهای بعد از انقلاب حدود 2.2 درصد
بوده است.
درآمد سرانه ایران در سال 2015 برابر 6550 دلار بوده و
دو و نیم برابر شدن آن یعنی به 16375 دلار برسد. این رقم بر اساس برابری
قدرت خرید (PPP) 17430 دلار بوده و دو و نیم برابر شدن آن یعنی به 43575
دلار و در حدود قدرت خرید سوئد (48700) و بالاتر از ایسلند، بلژیک،
استرالیا، کانادا، فنلاند، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، نیوزیلند،
اسپانیا و کره جنوبی برسد.
آمارهای بانک جهانی نشان میدهد شاخص
قدرت خرید ایران در فاصله سالهای 1990 تا 2014 از 6600 به 17430 افزایش
یافته و ظرف 24 سال 2.64 برابر شده است. آمار نشان میدهد اقتصاد کره
جنوبی، یکی از معجزههای اقتصادی قرن بیستم، در همین فاصله شاخص قدرت خرید
خود را از 8420 به 34810 دلار (4.13 برابر رسانده) و چین (بزرگترین معجزه
اقتصادی قرن) این شاخص را ظرف 24 سال از 990 به 14390 دلار رسانده است.
آمارهای
اشتغال نشان میدهد حدود 23 میلیون نفر در ایران شاغلند و هر شاغل بهطور
متوسط 22217 دلار در درآمد ناخالص ملی 511 میلیارد دلاری ایران سهم دارد.
آقای قالیباف گفته ظرف چهار سال، پنج میلیون شغل جدید ایجاد میکند، پس در
پایان چهار سال 28 میلیون شاغل ایرانی درآمد دو و نیم برابر شده 1277
میلیارد دلاری را تولید میکنند، یعنی سهم هر کدام 45607 دلار میشود. این
یعنی تقریباً بهرهوری تولید هر ایرانی ظرف چهار سال 100 درصد رشد میکند.
بررسی
رسمی بانک مرکزی ایران در فرودین 1389 نشان میدهد اگر شاخص بهرهوری کار
در سال 1376 را معادل 100 بگیریم، شاخص بهرهوری کل اقتصاد در سال 1367
معادل 78.9 بوده و تا سال 1376 به 100 میرسد. شاخص بهرهوری کل اقتصاد پس
از آن تا سال 1386 به 121.1 رسیده و شاخص بهرهوری سرمایه نیز از 77.3 در
سال 1367 به 101.9 در سال 1386 میرسد.
شاخص بهرهوری کل نیز از
100 در سال 1376 به 108.5 در سال 1386 افزایش مییابد. شاخص بهرهوری کل در
ده سال فقط 8.5 درصد افزایش مییابد و میانگین رشد بهرهوری کار نیز در
سالهای 1368 تا 1386 سالیانه 2.3 درصد و میانگین رشد بهرهوری سرمایه 1.5
درصد بوده است.
معنای وعدههای آقای قالیباف این است که ظرف چهار سال:
-
درآمد سرانه ایران را بر اساس برابری قدرت خرید از ایسلند، بلژیک،
استرالیا، کانادا، فنلاند، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، نیوزیلند،
اسپانیا و کره جنوبی بیشتر میکند.
- متوسط رشد بهرهوری کل در اقتصاد ایران را به حدود 10 برابر متوسط این رقم در سالهای 1367 تا 1386 میرساند.
-
میانگین رشد اقتصادی ایران را ظرف چهار سال به رقمی بیشتر از دو برابر
بالاترین رقم رشد ثبتشده برای چین در سه دهه گذشته میرساند.
محمدباقر
قالیباف یک معجزه اقتصادی را به شما وعده میدهد و اگر این حرفها را باور
کنید، قبول کردهاید که او «پیامبر اقتصاد ایران» است. سؤال: آیا در بین
اصولگرایان اقتصاددانی هست که از حیثیت تاریخ اقتصادی دفاع کند؟
قدرت از آن شما، اما علم اقتصاد را به بازی نگیرید.