رویداد۲۴-انتشار خبر آزادی یکی از متهمان پرونده های میلیاردی که ارتباط نزدیکی هم با فوتبال و یکی از تیم های مطرح دارد مثل بمب در شبکه های مجازی صدا کرد.
هرچند خیلی ها می گفتند او دو هفته قبل آزاد شده است و نظر خیلی ها هم این است که شخص مورد نظر هنوز در حبس به سر می برد اما باید گفت آخرین اخباری که درباره او شنیده می شود مربوط به بدهی 1000 میلیاردی به بانک سرمایه است که باید تسویه شود.این بدهی جدا از سایر بدهی هایی است که در پرونده شخص مورد نظر وجود دارد و بر اساس اخبار رسیده تا زمانی که این بدهی ها تسویه نشود راهی برای آزادی وجود ندارد.انتشار این خبر بهانه ای شد برای اینکه دوباره فلش بکی زده شود به مشکلات ففوتبال ایران،شرایط اداره کردن تیم های خصوصی ،نحوه مالکیت و حتی نابودی این تیم ها و از این نوشت که با روند فعلی و با توجه به فسادی که در اقتصاد کلان جامعه وجود دارد بستر مناسبی برای اداره کردن تیم ها به روش خصوصی وجود ندارد و مثل آبی است که در هاون می ریزند و اصرار به کوبیدن آن دارند.
در شرایط فعلی سه تیم در لیگ برتر ایران شرایطی را دارند که می توان برچسب خصوصی بودن را روی نام آنها چسباند.نفت تهران،گسترش فولاد تبریز و البته استقلال خوزستان.تیمی که جزو اموال به جا مانده از امیر منصور آریا بود و در ازای دارایی هایی باقیمانده به بانک ملی رسید اما چون در این بانک مصوبه ای برای هزینه کردن برای این تیم وجود ندارد و کسی هم حاضر نیست این تیم را بخرد کار آنها به مشکل خورده است.آن هم در شهری که شرایط سختی را دارد و همین حالا هم اگر نتیجه می گیرد به دلیل حضور بازیکنان مستعدی است که در استقلال خوزستان بازی می کنند.بازیکنانی که احتمالا با ادامه دار شدن مشکلات از این تیم جدا خواهند شد و در سال های آینده عملا تیمی به نام استقلال خوزستان وجود نخواهد داشت.
دومین تیم نفت تهران است.در این فصل بارها و بارها علی دایی از مشکلات مالی حرف زده است و چند بار هم بازیکنان تمرینات را تعطیل کرده اند اما به قول سرمربی اصلا مالک این تیم مشخص نیست که آنها مطالباتشان را دریافت کنند!با این شرایط همین که بازیکنان نفت در روزهای پایانی لیگ رتبه هشتم در جدول رده بندی را دارند و یکی از تیم های سقوط کننده به دسته اول نیستند خودش اتفاق مهمی است.جالب اینجاست که می گویند مالک این تیم از همان ابتدا در یکی از کشورهای حوزه دریای خزر مستقر شده و این اواخر راهی ترکیه شده و در آنجا هم دستگیر و حبس خانگی شده است.مثل اتفاقی که برای رضا ضراب افتاد و در آمریکا با اتفاقی مشابه حالا در حصر خانگی به سر می برد.
گسترش فولاد تبریز هم یکی دیگر از تیم هایی است که با شرایط خصوصی اداره می شود.مالک این تیم هم یکی دیگر از افرادی است که به دلیل مشکلات به وجود آمده چند سالی است که در خارج از ایران و در یکی از کشورهای همسایه زندگی می کند.یکی سری حساب و کتاب هایی وجود دارد که برای او مشکل ساز شده است و جالب اینجاست که درباره مالک این باشگاه نکته عجیبی را عنوان می کنند و می گویند "ممنوع الوورد است!" گسترشی ها با هدایت فراز کمالوند این فصل 34 امتیاز گرفته اند و در فاصله دو هفته مانده به پایان لیگ در رده نهم جدول رده بندی قرار دارند.اما اوضاع چندان بر وفق مراد نیست و اصلا مشخص نیست که برای فصل آینده چه اتفاقاتی می افتد؟نکته اما اینجاست که در این فوتبال و در چرخه آدم هایی که وارد دنیای خصوصی سازی می شوند نه تنها نکته مثبتی وجود ندارد،بلکه مثل جرقه ای است که در انبار باروت می افتد و باعث ریشه کن شدن تیم های ریشه دار می شود.مثل راه آهن با آن همه قدمت که بابک زنجانی مالکش بود و به لیگ دسته اول سقوط کرد.آنها حالا حتی شانسی برای صعود به دسته بالاتر را هم ندارند.در فوتبال ایران به دلیل اینکه ساختاری مشخص برای پخش تلویزیونی،درآمد و بازیکن سازی وجود ندارد عملا قدم در راه خصوصی سازی با مشکل روبرو می شود.وقتی با پدر بازیکن 13 ساله، به دلیل اینکه پسرش به سن قانونی نرسیده قرارداد امضاء می شود این بازیکن در 18 سالگی علیه پدرش اعلام جرم می کند و هر چیزی که به نام او ثبت شده بود را پس می گیرد.یا از زاویه ای دیگر همین بازیکن 13 ساله زمانی که سرباز می شود باید در تیم دیگری بازی کند و هیچ ساختاری وجود ندارد برای اینکه باشگاه مورد نظر تملک این بازیکن را در اختیار داشته باشد.
مگر تیم هایی دولتی مثل سپاهان یا فولاد که به بازیکن پول خوب می دهند و او را در شرایطی سرباز می کنند که پس از دوران مقدس سربازی دوباره برای این تیم بازی کند.ضمن اینکه در این فوتبال تیم های بومی هم در لیگ برتر حضور ندارند که ریشه دار باشند و تماشاگران به آنها وفادار.نگاهی کوتاه به شانس های صعود از لیگ دسته اول نشان می دهد که گل گهر سیرجان،سپید رود رشت و ملوان بندر انزلی تیم هایی هستند که شاید فصل آینده بازی در لیگ برتر را تجربه کنند.گل گهر تیمی خصوصی است اما بدون شک هواداری نخواهد داشت که انگیزه را برای تیمداری مالکان آن دو برابر کند.یا سپید رود و ملوان از همین حالا مشکلات مالی دارند و تیمی مثل نفت پارس جنوبی هم متعلق به پارس جنوبی است وارتباط چندانی با بوشهر ندارد که هواداران بخواهند برایش مثل شاهین یا ایرانجوان سر و دست بشکنند.ضمن اینکه در حال حاضر مدیر پارس جنوبی علاقه به تیمداری در فوتبال است و اصلا مشخص نیست که مدیر آتی آن علاقه ای به فوتبال داشته باشد؟ و این یعنی که تیمی دیگر ممکن است در معرض نابودی قرار بگیرد آن هم به دلیل اینکه انگیزه ای برای هدایت آن نیست و یا شرایط و زیرساخت هایی وجود ندارد که بتوان آن را به بخش خصوصی واگذار کرد.