رویداد۲۴- محمدباقر قالیباف در چند روز اخیر ثابت کرد حرف و عملش بههیچعنوان یکی نیست، وجود تناقضهای آشکار در گفتار و رفتار و در بین شعارهای انتخاباتی و حقیقت موجود، صداقت این نامزد انتخابات ریاستجمهوری را در افکارعمومی زیر سوال برده است.
پساز به اجماع نرسیدن اصولگرایان در معرفی یک نامزد واحد برای انتخابات ریاستجمهوری، موج گستردهای از انتقادها و اظهارنظرها به راه افتاد، واکنش کاندیداهای همیشگی ریاستجمهوری نیز یکییکی شروع شد. برخی اعلام کردند مستقل آمدهاند، برخی گفتند از کاندیدای اصلی جناح خود حمایت میکنند و در این میان آقای قالیباف هم اعلام کرد در انتخابات حضور نخواهد یافت.
او با صدور بیانهای اعلام کرده بود: «درخواستی برای نامزدی در انتخابات نداشته و ندارم، ولی تمام تلاشم را در جهت کمک به پیروزی گزینه مطلوب در انتخابات ریاستجمهوری بکار خواهم گرفت.»
محمود رضوی، تهیهکننده سینما و سرپرست کل تبلیغات ستاد انتخاباتی قالیباف که در مراسم قرعهکشی مناظرههای انتخاباتی بهعنوان نماینده قالیباف شرکت کرده بود، نیز قبل از ثبتنام آقای قالیباف برای انتخابات ریاستجمهوری در توییتر خود نوشته بود: «خبر ثبتنام آقای قالیباف دروغ 13ای است که در روز 23 فروردین توسط رسانهها منتشر شد.»
اما با وجود تمام این حرفها در آخرین ساعات از آخرین روز ثبتنام برای انتخابات ریاست جمهوری آقای قالیباف برای ثبتنام به وزارت کشور رفت. اگرچه این تناقض در حرف و عمل از سوی آقای قالیباف زیاد دور از ذهن نبود اما بازهم جای تعجب داشت چراکه او این بار در یک بیانیه بهصورت کتبی موضع خود نسبت به انتخابات را اعلام کرده بود و نه بهصورت شفاهی که بتواند راحت آن را انکار کند.
اینکه قالیباف در خصوص عدم حضورش در انتخابات بیانیه صادر کرده و بعد برای ثبتنام به وزارت کشور رفته است نشان از صادق نبودنش با مردم دارد. این تناقضگوییها حتماً دلیلی دارد. اگر ایشان مردم را محرم خود نمیدانند تا صادقانه با آنها حرف بزنند و رفتار کنند چطور میخواهند 4 سال در بالاترین مقام اجرایی کشور خادم مردم باشند؟
روند گفتار و رفتار ضدونقیض شهردار تهران در خصوص انتخابات ریاستجمهوری به همینجا ختم نشده و همچنان ادامه دارد. در همین حال دیروز قالیباف اعلام کرد، «ستادی نخواهد داشت و هر خانواده ایرانی خود یک ستاد است.» اما فقط چند ساعت بعد، محمد دهقان، نماینده طرقبه و چناران در مجلس، از سوی شهردار تهران بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی که قرار نبود قالیباف داشته باشد منصوب شد.
تناقض دیگر در اعلام برنامهها، وعده و شعارهای توخالی آقای قالیباف است. قالیباف باوجوداینکه اعلام کرده بود قصد ندارد فعالیت انتخاباتی کند، زودتر از همه نامزدها طرح و برنامههایش را اعلام کرده و از حق کارانه 250هزار تومانی در هر ماه، برای جوانان بیکار در صورت پیروزی در انتخابات حرف زده است. او همچنین گفته است چند میلیون شغل ایجاد میکند و درآمدها را افزایش میدهد.
نکتهای که در این شعارها مستتر است، غیرعملی بودن آنهاست. وقتی هم اقتصاددانان اذعان داشتهاند و هم خود آقای قالیباف میدانند عملی شدن این شعارها غیر ممکن است؛ پس این حرفها با چه هدفی از سوی ایشان مطرح میشود؟ آیا غیر از این است که هدف از مطرح کردن این شعارها فریب افکارعمومی است؟
به نظر میرسد اسحاق جهانگیری، وزیر کشور، بهدرستی به این مسئله اشارهکرده است که: «یا شغل ایجاد نکردهاید یا عدد ورقم را نمیفهمید/کسی که بگوید چندمیلیون شغل ایجادمی کنم،می خواهدمردم را فریب دهد»
گمانهزنیها حاکی از آن است که جناح موسوم به اصولگرا تصمیم دارد از قالیباف به عنوان نامزد پوششی استفاده کند تا هماهنگی از دست رفته میان اصولگرا هم کمی باز گردد، اما این جناح چطور میتواند به کسی که حرفهایش - حتی در صورتی که در بیانیه رسمی آمده باشد- در فاصله چند روز تغییر میکند و حرف و عملش یکی نیست، اعتماد کند.
این عدم صداقت و تغییر کردن ناگهانی تصمیمهای قالیباف آیا این شائبه را به وجود نمیآورد که شهردار تهران حرف و عملش یکی نیست که در این صورت اعتماد کردن به چنین فردی اساسا عقلانی نیست. مردم چگونه باید به کسی که نمیتوان پای حرف خود بایستد اعتماد کنند و رای دهند؟ آقای قالیباف حداقل با خودتان صادق باشید.