رویداد۲۴_طی چند سال اخیر حرف و حدیثها و حاشیههای بسیاری عرصه را برای اهالی موسیقی بیش از گذشته تنگ کرده است و شاید همین چالشها باعث شده تا نهادی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی برای سر و سامان دادن به وضعیت موسیقی ایران پا به میدان بگذارد. این شورا طی سه سال اخیر مشغول تنظیم "سند چشمانداز موسیقی ایران" است و ما در همین رابطه با محمدحسین ایمانی خوشخو (رئیس کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی) که ریاست دانشگاه علم و فرهنگ را نیز برعهده دارد، گفتگویی در دفتر کار دانشگاه تحت امرش انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
در هدایت و ساماندهی موسیقی کشور نهادهای مختلفی هستند که از نظر سازمانی نقش دارند. صداوسیما، وزارت ارشاد، بعضا حوزه هنری و کلا کسانی که از موسیقی و جلب نظر نظام استفاده میکنند، زیاد هستند
"سند چشم انداز موسیقی ایران" با اصلاحاتی که روی آن انجام شده در مرحله نهایی قرار دارد و برای تصویب به کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی که رئیساش شما هستید آمده است؛ در حال حاضر چه مقدار از کار این سند باقیمانده و قرار است چه تغییراتی روی آن اعمال شود؟
وظیفه کمیسیون هنر و معماری پس از تاسیس این بود که قرار شد ساماندهی بستر وضعیت گونههای مختلف را انجام بدهد و ما بتوانیم اسنادی را به گونهای طراحی کنیم که مسیر این هنرها مسیر رو به رشدی باشد؛ و وحدت رویه در آنها ببینیم؛ و نقش و وظیفه دستگاههای مختلف تعریف شود؛ و با این تعریف نقش، به همافزایی برسیم تا هنر که کلا یکی از شاخصههای اصلی فرهنگ ماست از این چندگانگیها و بلاتکلیفیها دربیاید. این جزو سیاسیتهای کمیسیون بوده است.
در موسیقی مسیر همواری نداشتیم
ما در کمیسیونهای تخصصی بحث را شروع کردیم و سال گذشته یکی از اینها نتیجه داد که آن هم سند معماری جمهوری اسلامی ایرانی بود. پس از یکی دو سال بحث و تبادل نظر نهایتا به صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و به تصویب رسید و الان باید دیگر ابلاغ شده باشد.
مباحث دیگر نیز درباره سینما، موسیقی و هنرهای نمایشی بود. در حوزه سینما بحثها جمعبندی شد و در کمیسیون مشورتی شورای انقلاب فرهنگی با حضور نمایندگان دستگاههای مختلف به بحث گذاشته شد؛ الان هم مراحل نهایی را میگذراند و تغییراتی هم که در معاونت سینمایی ارشاد صورت گرفته در حال بررسی است تا درنهایت در صحن علنی شورای عالی انقلاب فرهنگی در دستور کار قرار گیرد.
اما در موسیقی کار بسیار مشکلتر بود چون از جهات مختلف مسیر همواری نداشتیم. مهمترین بحث این بود که در هدایت و ساماندهی موسیقی کشور نهادهای مختلفی هستند که از نظر سازمانی نقش دارند. صداوسیما، وزارت ارشاد، بعضا حوزه هنری و کلا کسانی که از موسیقی و جلب نظر نظام استفاده میکنند، زیاد هستند. از طرفی ما بحث اشکال مختلف موسیقی را داریم که گستره متنوعی دارند و نظرات مختلفی درباره این رشته ها حتی در بین خود اهالی موسیقی نیز وجود دارد.
اگر بخواهیم زیر چتر نظام جمهوری اسلامی کار کنیم به هر حال نظر ولی فقیه در این مسائل ملاک است. در موسیقی هم ایشان نظرات خوبی در زمینه بحثهای فقه داشتند که فکر کنم قرار است اینها مدون شود و ما آنها را ملاک قرار خواهیم داد
برای مثال موسیقی پاپ گستره بیشتری از موسیقی سنتی را دربرمیگیرد و ضمن اینکه موافقان بسیاری دارد مخالفان بسیار جدی را هم پیش روی خود می بیند. یک بخشی از اهالی موسیقی معتقدند موسیقی پاپ مخرب موسیقی سنتی کشورمان است و یک بخشی دیگر از هنرمندان میگویند هر کاری که در موسیقی دنیا میشود را میتوانیم انجام دهیم و این موسیقی باید راه خودش را ادامه بدهد. این تقابلها به اصل موسیقی که هنری متعالی شناخته میشود ضربه میزند.
نداشتن وحدت رویه برای اهالی موسیقی خوشایند نیست
همچنین بخشهای مختلفی از کشورمان هستند که نظرات مختلفی دارند. این هم چیز جدیدی نیست و همیشه بوده؛ ولی در عمل این موضوع اختلاف نظرها و رویکردهای متفاوتی را از جلوههای عینی موسیقی در مناطق مختلف ایجاد میکند. خب این موضوع برای جامعه موسیقی چندان خوشایند نیست که ما وحدت رویهای را نداشته باشیم.
مجموعه این عوامل باعث شد که کار کمی سختتر پیش برود. ما سه سال قبل این کار را شروع کردیم و جلساتی را با بزرگان هنر موسیقی داشتیم که با پنج شش نفر از بزرگان موسیقی پنج شش جلسه برگزار کردیم. بحث این بود که یقینا همه مشکلات را نمیشود در این سند آورد؛ نوعا شورای انقلاب فرهنگی سیاستگذار است و در جزئیات وارد نمیشود. یعنی سیاستهای کلی تصویب میشود و نهادهای اجرایی باید دنبالش بروند. برای مثال در سند معماری که بحثهای زیادی داشت نهایتا با هفت هشت ماده به تصویب رسید و به شورای عالی شهرسازی ارجاع شد تا بقیه جزئیاتش را آنها بنویسند.
روی همین اصل ما نگاهی را در پیش گرفتیم تا موارد اساسی را درنظر بگیریم. ما پیشنویسی را آماده کردیم و دوستان دیگر در وزارت ارشاد و جاهای دیگر هم زحماتی در این زمینه کشیدند. الان همه اینها را ما در کمیسیون جمعآوری کردهایم و در جلسه بعدی که با هیئت مدیره خانه موسیقی داریم بحثی در این زمینه انجام خواهیم داد؛ تا به سندی دست پیدا کنیم که نسبتا مقبولیت داشته باشد و چیزی نباشد که جامعه موسیقی بگویند نظر ما این نبوده؛ اینجا جاییست که باید چنین اجماعی در آن صورت بگیرد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد مرجع بالاسری است و همه دستگاهها آنجا عضو هستند؛ مانند صداوسیما، ارشاد، حوزه هنری. مصوباتش این شورای نیز لازمالاجراست
ان شاءالله در چند ماهی که پیش روی داریم همفکری با دستگاههای اجرایی و هنرمندان خواهیم داشت تا حداقل اصولی که بتواند اختلافات و نگرش های متفاوت را به میزان برساند انجام بدهد.
مصوبات شورای انقلاب فرهنگی لازمالاجراست
همانطور که در اساسنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده مصوبات این شورای حکم قانون را دارد. اگر"سند چشمانداز موسیقی ایران" در صحن شورای به تصویب برسد آیا لازم الاجرا برای نهادهای مختلف مانند تلویزیون و ارشاد و سایر استانها هست؟
به درستی اشاره کردید؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهاد مرجع بالاسری است و همه دستگاهها آنجا عضو هستند؛ مانند صداوسیما، ارشاد، حوزه هنری. مصوباتش این شورای نیز لازمالاجراست. مثلا در بحث سند توسعه آموزش پرورش، وزارت آموزش و پرورش بر همین مبنا دارد کار میکند. یا سند توسعه علم هم به همین صورت دارند کار میکنند. بنابراین در حوزه هنر هم مصوبات شورای انقلاب فرهنگی حکم قانون را دارد و همه دستگاهها ملزم به اجرای آن هستند.
نوربخش و ریاحی نیز در کمیسیون هنر شورای انقلاب فرهنگی حضور دارند
پروسه بررسی"سند چشمانداز موسیقی ایران" چقدر زمان میبرد تا به تصویب برسد؟
کارهای اساسی انجام شده است و میتوان گفت ما هشتاد درصد کار را انجام دادهایم. این بیست درصد نهایی فقط یک تنظیم مجدد و ویرایش نهایی میخواهد و دنبال چک کردن آن با آدمهایی هستیم که نظرهایی در بخشهای مختلف آن دارند. ما سعی میکنیم مشترکات این سه چهار جایی را که روی این موضوع کار کردهاند به تصویب کمیسیون برسانیم.
در کمیسیون ما رئیس خانه موسیقی(حمیدرضا نوربخش) و حسن ریاحی که از موسیقیدانان محسوب میشوند هم عضو هستند
به هر حال در کمیسیون ما رئیس خانه موسیقی(حمیدرضا نوربخش) و حسن ریاحی که از موسیقیدانان محسوب میشوند هم عضو هستند. در چند ماه اخیر با مستقر شدن دولت جدید ما این سند را در دستور کار شورای انقلاب فرهنگی قرار خواهیم داد تا به تصویب برسد.
سئوالی که برای اهالی موسیقی به وجود آمده این است که این پیشنویس توسط چه کسانی نوشته شده است؟
سندهای جداگانهای توسط جاهای مختلفی تهیه شده است و مشترکاتشان هم کم نیست که ما آنها را درنظر گرفتهایم. مرکز بررسیهای ریاست جمهور، خود ارشاد و دفتر موسیقی، و حتی یکسری از هنرمندان موسیقی هم در این زمینه کار کردهاند. ما هم در این سمت با آقای نوربخش که رئیس خانه موسیقی و معتمد ماست و بسیار در این پیشنویس نقش اساسی داشتهاند کار کردهایم. هنرمندان دیگری هم بودهاند که من خودم خیلی اختلافی بین اینها نمیبینم. ممکن است نکاتی در یکی باشد و در یکی نباشد منتهی روح حاکم بر پیشنویس همان مشکلاتی است که از آنها صحبت کردم.
روز شنبه در خانه موسیقی درباره سند چشمانداز گفتگو خواهیم کرد
در شورای انقلاب فرهنگی هم کمیسیونهای تخصصی بحث نهایی را انجام میدهند درست مانند مجلس شورای اسلامی. بحث روز شنبه ما هم در خانه موسیقی همین خواهد بود. یکی از دلایلی که سه سال این موضوع به طول انجامیده این بوده که ما عجله نداشتهایم تا سریعا چیزی را در بدون اطلاع دیگران تصویب کنیم. کمیته موسیقی در این بازنگرهای پایانی نقش خواهد داشت. من همواره گفتهام باید این موسیقی با پیشینه تاریخیاش باید حراست شود و به نحوی صحیح و درست در جایگاه اصلی خودش قرار بگیرد.
شما خودتان در یک دوره زمانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودید و با فضای موسیقی کاملا آشنا هستید؛ فکر میکنید با تصویب این سند بساط اتفاقات ناگوار که تبعات منفی مانند لغو کنسرتها و اعمال نظرهای سلیقهای را به دنبال دارند برچیده خواهد شد؟
تا حد زیادی بله. اینکه من چرا نگفتم صددرصد به این دلیل است که تا آنجا که بحث قانون و مشخص شدن یک مرجع قانونی میشود جواب مثبت است. شما میدانید در این سالها استفادههای گوناگونی از موسیقی شده و موسیقی نقش مهمی داشته است. مثلا در دفاع مقدس موسیقی نقش اساسی داشته و در همین بحث انتخابات نیز برای تهیج مردم که در این مشارکت اجتماعی حضور داشته باشند موسیقی استفاده میشود. اما در جاهای مختلف اگر مسئلهای پیش بیاید قانون میتواند جلوی اختلاف نظرها را بگیرد. ولی بیست درصدی که من روی آنها تامل دارم به تدابیر مدیریتی بازمیگردد.
یقینا اگر این سند مراحل نهاییاش را طی کند تمام بزرگانی که در کشور هستند به عنوان یک سند قانونی آن را خواهند شناخت
هنر را تا حدی میشود در حد قانونی مشخص کرد اما مانند حقوق نیست که کاملا در بند قانونی بیاید. در زمانی که من در معاونت امور هنری بودم بسیار بر اصل تعامل هنرمندان مدیریت اعتقاد داشتم؛ و بسیاری از مسائل را با همین گفتمانها و مذاکرات حل میکردیم. ولی باز این سند میتواند یک محمل قانونی باشد برای اینکه اختلافات را با ارجاع به این سند حل کند.
تمام بزرگان کشور این سند را به عنوان یک سند قانونی خواهند شناخت
ضمانت اجرایی چنین سندی چیست؟ در واقع چه ضمانتی وجود دارد شخصی مانند حجتالاسلام علمالهدی در مشهد یا هر فرد دیگری در سایر نقاط کشور که بنا به هر دلیلی نظرش را صائب میداند به این سند که حکم قانون را پیدا خواهد کرد؛ تمکین کند؟
به هر حال شورای عالی انقلاب فرهنگی منسوب مقام معظم رهبری است؛ جمع بیست سی نفرهای از بزرگان فرهنگ و هنر کشور و شخصیتهای حقوقی که در آنجا هستند برایند نظرات آنها قانون میشود. ممکن است قانونی در زمینهای از مجلس در بیاید و یک عدهای مخالف باشند اما بالاخره تمکین از قانون بحث مهمی است. یقینا اگر این سند مراحل نهاییاش را طی کند تمام بزرگانی که در کشور هستند به عنوان یک سند قانونی آن را خواهند شناخت. ولی مصادیق و جزئیاتش در این سند نمیآید. در فقه ما هم همین است و آن را ارجاع دادهاند به نظرات کارشناسی. منتهی با تدابیری آقای دکتر صالحی(وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) که در این زمینه دارند مشکلات به حداقل بسیار کمی خواهد رسید.
شورای عالی انقلاب فرهنگی منسوب مقام معظم رهبری است؛ جمع بیست سی نفرهای از بزرگان فرهنگ و هنر کشور و شخصیت های حقوقی که در آنجا هستند برایند نظرات آنها قانون میشود. ممکن است قانونی در زمینهای از مجلس در بیاید و یک عدهای مخالف باشند اما بالاخره تمکین از قانون بحث مهمی است
در بحثهای فقه موسیقی نظر ولیفقیه را ملاک قرار دادهایم
به هر حال یکی از مهمترین مسائل در این زمینه، فقه موسیقی است؛ شما تا چه حد در بحث فقه موسیقی وارد شده اید و مشکلات و اختلافات موجود را حل کردهاید؟
در بحث فقه موسیقی نظرات بسیار متفاوت است و مراجع مختلف در طی سدههای مختلف نظرات متفاوتی دادهاند. ولی اگر ما بخواهیم در این کشور زیر چتر نظام جمهوری اسلامی کار کنیم به هر حال نظر ولی فقیه در این مسائل ملاک است. آن جاهایی که جنبه اجتماعی پیدا میکند و قرار است عمومیت داده شود اگر مسائل فقهی باشد سعی میشود نظرات ایشان ملاک قرار داده شود. در موسیقی هم ایشان نظرات خوبی در زمینه بحثهای فقه داشتند که فکر کنم قرار است اینها مدون شود و ما آنها را ملاک قرار خواهیم داد.
نشان دادن تصویر ساز در تلویزیون یکی از مواردی است که داریم رویش کار میکنیم
روی نشان دادن ساز از تلویزیون داریم کار میکنیم
در بحث نشان دادن تصویر ساز در تلویزیون هم آیا این سند راهگشا خواهد بود؟
نشان دادن تصویر ساز در تلویزیون هم یکی از مواردی است که داریم رویش کار میکنیم. یا مواردی که ممکن است اختلاف نظری وجود داشته باشد علیالظاهر می توان راهکارهایی را برایش پیشنهاد کرد. یقینا نمیخواهیم موسیقی محل اختلاف یک جمع باشد و هنر ذاتش اینگونه است که میخواهد همه را به هم نزدیک کند. زبان هنر زبان اتصال و زبان جمع است. ما باید جلسات کارشناسی را بزگرار کنیم. البته این جلسات تا هماکنون هم بوده است. فکر میکنم برآیند این نظرات لطمهای به موسیقی به خصوص موسیقی سنتی نخواهد زد.
"سند چشمانداز موسیقی ایران" در بحث موسیقی آموزش و پرورش هم نظراتی دارد؟
موسیقی در ذات بشر و تکوین خلقت نقش داشته است. ما در نظام طبیعت جلوههای موسیقی را میبینیم و این جلوههای موسیقی کارآفرینیهای مختلفی داشته است. حتی در آواها و نواهای مذهبی بازهم موسیقی جایگاه والایی دارد. در اجرای قرائتهای قرآن نیز قراء معروف با همین ردیفهای موسیقی ایرانی به اجرا میپردازند. در بحث اذان هم همین طور است. بنابرین چنین مسئلهای در زندگی مردم جاری و ساری است. حتی در شبهای عملیات همان مارشهای موسیقی بود که بچه ها رو تهیج میکرد و نیرویشان را افزایش میداد. در دوران انقلاب نیز هنوز از خاطرهانگیزترین موارد آن آهنگهای انقلابی است و مردم با آنها نوستالوژی دارند. بنابرین کم هستند کسانی به نقش موسیقی واقف نباشند. چگونگی استفاده از این هنر میتواند محل اختلاف باشد. بنابر این اگر ما تلاش جمعی انجام بدهیم بسیاری از مشکلاتی که خارج از موسیقی وجود دارد حل خواهد شد.
اگر وضعیت کمک آموزشی در زمینه موسیقی در آموزش پرورش تعریف شود آن وقت فارغالتحصیلان میتوانند در آنجا جذب شوند
بحث موسیقی در مسائل کمک آموزشی"آموزش و پرورش لحاظ شده است
آیا ما به تناسب جامعه این تعداد فارغالتحصیل موسیقی نیاز داریم؟ رشتههای دیگر هم همینگونه است. فرد میآید در رشته موسیقی فارغالتحصیل می شود اما کاری متناسب با رشته او در جامعه وجود ندارد. رشتههای دیگر میتوانند سریع تغییر شغل بدهند ولی فارغالتحصیلان هنر بسیار برایشان سخت است. فکر کنید اگر یک فارغالتحصیل نمایش یا سایر رشتههای هنری تغییر شغل بدهد و راننده تاکسی شود از درون ضربه میخورد. خب یا آن زمینه درست نبوده یا ما نتوانست ایم زمینه هایش را درست فراهم کنیم. به هر حال یک بازار بزرگ موسیقی در آموزش پرورش وجود دارد؛ اما استفاده درستی از این حوزه نمیشود.
اگر ما این موسیقی را به عنوان یک وسیله کمک آموزشی قرار دهیم چه میشود؟ منظور من استفادههای تفننی نیست. اگر وضعیت کمک آموزشی در زمینه موسیقی در آموزش پرورش تعریف شود آن وقت این فارغالتحصیلان ما میتوانند در آنجا جذب شوند. وقتی ما بتوانیم با همکاری اساتید بزرگ در مسیری بزرگ حرکت کنیم خود به خود محصولات اصلی از محصولات غیراصلی تفیک میشوند و ما میتوانیم دستاوردهای بزرگتری را از این هنر دریافت کنیم.
بحث موسیقی در حوزه آموزش و پرورش را هم لحاظ کردهاید؟
بله قطعا همینطور است. اگر دولت جدید مستقر شود قاعدتا ما با انگیزه بیشتر کار این سند را پیش خواهیم گرفت و بدون شک تا پایان امسال این سند به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد رسید.