رویداد۲۴- محمدتقی فاضل میبدی ،عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت : اگر حسن روحانی و اسحاق جهانگیری را نمایندگان جریان اعتدالی و اصلاحطلبی فرض کنیم که با توجه به اظهارنظر اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به نظر میرسد چنین است، من فکر میکنم جهانگیری و روحانی پیروز مناظره بودند. چه آروحانی و چه جهانگیری در این مناظره سعی داشتند تا موضوعات را مبتنی بر آمار و ارقام حقیقی بیان کنند و فضای مناظره را تحت چارچوبهای اخلاقی پیش برده و در همین چارچوب نسبت به رقبای خود واکنش نشان دهند.
فاضل میبدی در گفتگو با سحر – پایگاه اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی- با دفاع از عملکرد روحانی و جهانگیری در دور اول مناظره های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری دوره دوازدهم، گفت: دور اول مناظرههای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری با شکل و ویژگیهای منحصر به فردی دنبال شد. ممکن است هرکسی تحلیل و برداشت خاصی از این مناظره داشته باشد و هر طرفی فرد یا افرادی را چهره موفق این مناظره بدانند. من به شخصه نتیجه نهایی مناظره و جمعبندی آن را به صورت کلی به نفع اصلاحطلبان و اعتدالگرایان میدانم و در مقابل اعتقاد بر آن دارم که اصولگرایان بازنده اصلی این مناظره بودند.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: البته این به یک سابقه رفتاری بین دو جریان باز می گردد و امتیاز ویژه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برابر اصولگرایان در مناظرهها بیشتر بر این است که اصلاحطلبان عموما در مناظرهها تلاش میکنند تا موضوعات را اخلاق مدارانه و در فضای تلطیف شده و آرام مطرح کنند ولی در مقابل اصولگرایان در فضای متشنج این مسائل را دنبال میکنند و این دقیقا همان چیزی است که در اذهان عموم اثرگذار واقع میشود.
به گفته او، اگر آروحانی و جهانگیری را نمایندگان جریان اعتدالی و اصلاحطلبی فرض کنیم که با توجه به اظهارنظر اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به نظر میرسد چنین است، من فکر میکنم جهانگیری و روحانی پیروز مناظره بودند. چه روحانی و چه آجهانگیری در این مناظره سعی داشتند تا موضوعات را مبتنی بر آمار و ارقام حقیقی بیان کنند و فضای مناظره را تحت چارچوبهای اخلاقی پیش برده و در همین چارچوب نسبت به رقبای خود واکنش نشان دهند.
او با انتقاد از برخی حواشی در دور اول مناظره ها، تصریح کرد: قالیباف بازنده اصلی مناظره است چون ایشان مناظره را از مدار اصلی خود منحرف کرد. قرار نبود مناظرهها آن هم در دور اول وارد فضای غیراخلاقی شود ولی دیدیم که او مدام تاکید بر این مساله داشت بلکه از این طریق بتوانند اذهان عمومی را به نفع خود کند. غافل از آنکه مردم ما تجربهای همچون مناظرههای انتخاباتی سال 88 را درک کردهاند. آنان دیگر فریب وعدههای پول و زر و زور را نخواهند خورد چون به واقع درک کردند که چنین رفتارهای عوام فریبانهای چه بلایی به سر کشور و منافع ملی خواهد آورد. مردم بعید است که دوباره خام چنین رفتارهایی شوند و از این رو میتوان عملکرد آقای قالیباف را یک نسخه سوخته و باطل دانست.
فاضل میبدی همچنین مناظره های انتخاباتی آینده را چنین پیش بینی کرد که در مناظرههای دوم من فکر میکنم که آقای قالیباف حرفی برای زدن نداشته باشد. چون او هرچه داشت را در همان دور اول رو کرد. او مدام بر کلید واژههایی مانند دولت 4 درصدی و دولت 96درصدی را مطرح میکرد که در جامعه مورد استقبال قرار نگرفت و چنانچه بخواهیم این مساله را مهم ارزیابی کنیم شخص آقای قالیباف باید توضیح دهد که این 4 درصد از چه طریق و مجرایی توانستند تراکم بخرند و پاساژها و ساختمانها و آسمانخراشهای میلیاردی در تهران بسازند. برای حمایت مردم باید با برنامه و منطقی حرکت کرد وگرنه ادای احمدینژاد و موسوی و ترامپ راهگشا نخواهد بود.