رویداد۲۴- مناظره دوم نیز همچون مناظره اول این امکان را فراهم نکرد که در یک یا چند مورد خاص از مسائل کشور بحث و گفتوگوی چالشی و عمیقی انجام شود. برای نمونه در زمانی بسیار کوتاه دهها موضوع مهم مثل سیاست خارجی، سیاست فرهنگی، سبک زندگی، آموزش و پرورش و نظام آموزش مطرح شد، ولی دریغ از یک نکته شنیدنی و دقیق از مخالفان دولت. حتی در نقدها نیز نکات محتوایی کمتر دیده میشد.
روزنامه «شهروند» افزوده است: سالهاست که کشور با فساد مالی گسترده مواجه است، آنگاه به جای پرداختن به علل و ریشههای آن به حاشیهروی گذشت و کمتر مجالی برای طرح دقیق مسائل پیش آمد. نکته جالب اینکه به جز آقای هاشمیطبا که خود را از اتهامزنی دور نگهداشت، دو نامزد دیگر اصولگرا که احساس کردند در مناظره اول از آقای قالیباف عقب افتادهاند، وارد میدان اتهامزنی شدند و فضای مناظره بیش از گذشته مغشوش شد. هرکس کوشید از طریق افزایش رأی منفی دیگران برای خود رأی به دست آورد؛ در حالی که تخریب دیگران حداکثر کاری که میکند، رأی آنان را کم میکند، به شرط آنکه این تخریب درست انجام شود. برای کسب رأی مردم به چیزی بیش از تخریب دیگران نیازمندیم. باید موارد ایجابی از خود بروز داد. این جمله یکی از کاندیداهای مقابل دولت که گفت: «اگر درست عمل کند، آثار مثبتی دارد و اگر درست عمل نکند، آثار منفی دارد»، اوج نگاه ایجابی به یک مقوله اجتماعی و مدیریتی بود!
هرچند آقای جهانگیری و نیز آقای روحانی کوشیدند بخشی از سخنان خود را به چشماندازی از آینده اختصاص دهند، ولی به دلیل آنکه بخشی از وقت خود را به اجبار به پاسخدادن به اتهامات سهنفر دیگر اختصاص دادند، مجبور شدند که وقت و زمان کمتری را برای ارائه برنامههای خود صرف کنند، ولی این گزاره آقای جهانگیری خیلی دقیق بود که این انتخابات، انتخاب میان راه و بیراهه است، ولی در هرحال چرا مناظرهها نمیتواند انتظارات عمومی را برآورده کند. در اینجا به چند علت آن پرداخته میشود.
١- شش نفر نامزد تأیید شدهاند، ولی اینها معرف شش جناح نیستند، دربهترین حالت معرف دو یا سه جناح هستند و گرایشهای دیگر جامعه فاقد نمایندگی درمیان نامزدها هستند. بنابراین مواجه با نامزدهای اضافی هستیم. نامزدهایی که هرکدام برای حمایت یکدیگر هستند. سه جناح اصولگرا، اعتدالی و اصلاحطلب، سه نامزد باید داشته باشند و نه ٦ نامزد. شیوه تأیید حضور نهایی نامزدها در ایران بهگونهای است که این مشکل را فراهم میکند. بنابراین اگر سه نامزد بودند و هربار دو به دو یا سهنفری درباره یک موضوع مشخص بحث میکردند، بهتر بود. درمناظرههای موجود هرکدام از افراد فقط حدود ٢٤دقیقه وقت دارند که باید طرح مسأله کنند، به سوالهای فراوان دیگران جواب دهند و خودشان نیز سوال کنند. کافی است که بگوییم ٥ نامزد میتوانند در ١٠دقیقه از هرنامزد دیگر سوال کنند ولی او باید در ٥دقیقه پاسخ دهد! درحالی که این نسبت باید عکس باشد. شاید یک دقیقه سوال نیازمند ٢ تا ٣ دقیقه پاسخ است.
٢- مشکل مهمتر ضعف و نارسایی صداوسیماست. دراین مناظره و در مناظرههای دیگر انواع و اقسام اطلاعات و گزارههای غلط داده میشود ولی صداوسیما سازوکاری ندارد که در همانجا و از مراجع رسمی اطلاعات بگیرد و آنها را تأیید یا رد کند. این کار در کشورهای دیگر انجام میشود و موجب دقت در اظهارنظر میشود و اگر کسی اشتباه کند یا دروغ بگوید، آبروی خودش خواهد رفت. بنابراین باید به این مورد رسیدگی کنند. میتوان چند کارشناس و حقوقدان در کنار برنامه داشت و به آنها اجازه داد که درباره اظهارات افراد نقد کنند و حتی اطلاعات رسمی را دراختیار قرار دهند. چه ایرادی دارد که با بیرون تماس داشته باشند و اطلاعات دقیق بگیرند و پاسخ اتهامزنندگان را بدهند؟
٣- مسأله مهمتر اینکه صداوسیما به علت سابقه خود قادر نیست از موضع بیطرفی وارد مناظرهها شود. اگر این سابقه خوب بود، میتوانست به سادگی مجریان معتبر مورد رضایت جامعه را وارد میدان کند و آنان به صورت فعال وارد گفتوگوها شوند، ولی همانطور که میبینیم، صداوسیما بسیار محافظهکار است و مجری آن فقط درحد کسی که وقت را نگه میدارد و قرعه میکشد، است. درنتیجه نامزدها رودرروی یکدیگر قرار میگیرند بدون آنکه یک عنصر ثالث و بیطرف بر اظهارات آنان نظارت کند و آنان را ازطریق مداخله کارشناسی به چالش بکشد.
٤- این مناظرهها بیش از هر چیز نشاندهنده ضعف رسانه ملی در حفظ بیطرفی است. بهعلاوه تمامی این موضوعات باید در طول چهار سال به صورت مکرر در تلویزیون به بحث و گفتوگو گذاشته شود. البته با حضور کارشناسان طرفین و نه کارشناسان یک جناح. اگر چنین برنامههایی در طول سال وجود داشته باشد، بهطور طبیعی کیفیت مناظرههای ریاستجمهوری چند برابر میشد.