رویداد۲۴- آیا میتوان محمود احمدینژاد را بزرگترین «غایبِ حاضر» مناظرههای تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری دانست؟ نامی که نامزدهای اصولگرای حاضر در صحنه رقابت، بشدت از طرح و یادآوریش ابا دارند و تلاش میکنند فضا را به گونهای مدیریت کنند که کمتر از او حرفی به میان بیاید. بر همین اساس بود که سید ابراهیم رئیسی غروب جمعه و دقایقی بعد از پایان مناظره دوم، با انتقاد از اینکه حسن روحانی خرابیهای به جا مانده از دولت قبل را پیش چشم قرار داد، از صدا و سیما خواست بین حسن روحانی و محمود احمدینژاد مناظرهای برگزار شود تا به زعم او، بحث در این باره تمام و دولت درباره عملکرد خود پاسخگو شود. درخواستی که تلویحاً تأکید دارد بین ابراهیم رئیسی و محمود احمدینژاد هیچ علقه و پیوندی نیست و او ملزم نیست درباره میراث او پاسخ داده یا بازخواست شود.
اگر دولت هشت ساله سابق در محمود احمدینژاد منحصر و خلاصه شود، شاید موضعگیری این نامزد انتخابات قابل درک باشد؛ چه تاکنون کمتر گذارهای بر مراوده یا ارتباط تولیت آستان قدس رضوی با رئیس دولت سابق شنیده یا دیده شده است اما دولت های نهم و دهم، ورای محمود احمدینژاد، زنجیرهای از وزرا، مدیران، برنامهها و حامیانی بود که بخش قابل توجه آن، این روزها در ستادهای انتخاباتی ابراهیم رئیسی دیده میشوند.
از جمله علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی دولت دوم احمدینژاد که از سوی رئیسی، رئیس ستادهای انتخاباتی او شد. نیکزاد برخلاف بسیاری از وزیران احمدینژاد، تا واپسین روزهای دولت سابق رابطه خوبی با رئیس دولت داشت و برخی ناظران در سال 92 این گونه عنوان کردند که علاوه بر اسفندیار رحیم مشایی، نیکزاد هم داعیه ریاست جمهوری دارد و از پشتیبانی احمدینژاد نیز برخوردار است. دومین وزیر احمدینژاد که در ستادهای انتخاباتی رئیسی نقش کلیدی دارد، مسعود میرکاظمی است. او در دولت اول احمدینژاد ۴ سال وزیر بازرگانی بود و در دولت دوم او نیز، قریب ۲ سال وزیر نفت بود. کاهش تولید نفت و اتهام تولید بنزین آلوده دو چالش وی در دوران وزارتش بود.
سعید جلیلی، دیگر عضو ارشد دولت محمود احمدینژاد است که این روزها دوشادوش ابراهیم رئیسی راه میرود و عکس یادگاری میگیرد. نام او که در دولت قبل مسئول مذاکرات هستهای ایران با 1+5 بود به تحریم و قطعنامههای هستهای گره خورده است؛ چه در زمان مسئولیت جلیلی بود که قطعنامه 1929 صادر شد و ایران تحت فصل هفت منشور شورای امنیت قرار گرفت که به موجب این قطعنامه «مقابله با ایران» به عنوان یک تعهد حقوقی و بینالمللی برای کشورهای عضو سازمان ملل تعریف شد.
همان تعریفی که دولت حسن روحانی قریب 2 سال برای رفع آن مذاکره کرد. دیگر عضو دولت سابق که در ستاد رئیسی نقش ویژهای دارد، سید صولت مرتضوی است؛ فردی که در روزهای بحرانی سال 88، معاونت سیاسی وزارت کشور را به عهده داشت و تا پایان دوره مسئولیت احمدینژاد در این سمت باقی ماند و حال به عنوان رئیس ستاد استانهای رئیسی انتخاب شده است.
او یکی از افرادی است که 5 سال پیش به همراه 16 نفر از مسئولان و مقامات، به خاطر موضوعات حقوق بشری مشمول تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفت. صولت مرتضوی این روزها شهرداری مشهد را نیز به عهده دارد. او در روزهایی که مشهد درگیر زلزله بود، به عنوان نماینده رئیسی به تهران آمد تا خبر کاندیداتوری تولیت آستان قدس رضوی را به اصولگرایان ائتلافی برساند. فرهاد رهبر از همراهان رئیسی در روز ثبت نام، رئیس دانشگاه تهران در زمان محمود احمدینژاد بود.
اگر چه برخی ناظران، تشکیل حلقه احمدینژادیها به دور رئیسی را محصول یکی دو هفته گذشته میدانند، اما نمیتوان چشم خود را به روزهای ابتدایی استقرار رئیسی در تولیت آستان قدس رضوی بست؛ زمانی که مدیران احمدینژاد یکی پس از دیگری از رئیسی حکم میگرفتند. خردادماه سال گذشته بود که سید مرتضی بختیاری استاندار اصفهان در دولت اول و وزیر دادگستری در دولت دوم احمدینژاد به سمت قائم مقامی آستان قدس رضوی منصوب شد؛ رئیسی همچنین فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران در زمان احمدینژاد را به سمت مشاور اقتصادی و دبیر کارگروه اقتصادی آستان قدس رضوی منصوب کرد. او لطفالله فروزنده معاون پارلمانی محمود احمدینژاد را به عنوان مشاور تولیت در امور استانها انتخاب کرد.
انتصاباتی که نشان میدهد یارگیری رئیسی از میان احمدینژادیها ماهها قبل از انتخابات شروع شده است؛ یارانی که بعید نیست در صورت پیروزی رئیسی در کابینه او نقشهای کلیدی به عهده بگیرند؛ بویژه که رئیسی به خاطر حضور بلندمدت در دستگاه قضایی، نداشتن مسئولیتهای دولتی و عدم تعلق به احزاب، در صورت پیروزی ناگزیر از انتخاب کادر خود از میان همراهان انتخاباتیاش است.
همراهانی که جملگی به پسوند «احمدینژادی» متصف هستند و گفته میشود در نوشتن برنامههای انتخاباتی همچنین سیاستهای دولت «کار و کرامت» نقش داشتهاند. جدا از یاران ستادی رئیسی، اغلب حامیان انتخاباتی غیر ستادی رئیسی، طرفداران دیروز و امروز احمدینژاد هستند. چهرههایی چون آیتالله مصباح یزدی، سعید مرتضوی، حمید رسایی، جواد کریمی قدوسی، حسن عباسی و تشکلهایی چون حزب پایداری. حامیان دیروز احمدینژاد که او را «رجایی دوم» میخواندند، امروز رئیسی را «بهشتی دوم» میدانند؛ ناظران نیز معتقدند وی همان قشری را هدف تبلیغات انتخاباتی خود گرفته است که 12 سال پیش احمدینژاد آنان را مخاطب قرار داد.
مجموعه تحولاتی که نشان میدهد برخلاف محمدباقر قالیباف که میکوشد به صراحت پایگاه رأی احمدینژاد را به سبد خود معطوف کند، حامیان ستادی و غیرستادی رئیسی میدان عمل را در جلب آرای این گروه به دست گرفتهاند؛ آن هم در حالی که قالیباف پایتختنشینی اختیار و به مناظرههای تلویزیونی بسنده کرده است و رئیسی هر روز از این استان به آن استان میرود.
شاید بر همین اساس بود که درخواست دیروز او برای برگزاری مناظره میان حسن روحانی و محمود احمدینژاد شگفتی ناظران را به دنبال داشت؛ زیرا اگر چه شخص محمود احمدینژاد در عرصه انتخابات حضور ندارد، اما رسم او همچنان باقی است و از سوی نامزدهای اصولگرا و حامیان آنها نعل به نعل اجرا میشود.
منبع: ایران