رویداد۲۴- حدود شانزده ، هفده سال پیش زمانی که رئیس فدراسیون فوتبال وقت اعلام کرد که فوتبال ایران حرفهای شد خیلی از اهالی فوتبال آن را به باد انتقاد گرفتند و اینکه چگونه چنین فوتبالی را میخواهید حرفهای اعلام کنید؟! البته چارهای هم نبود باید حرفهایگری در فوتبال ایران از جایی شروع میشد. قدم اول برداشته شد و لیگ برتر حرفهای فوتبال ایران آغاز به کار کرد هرچند مدام برخی از مربیان و بازیکنان بزرگ فوتبال به این فوتبال حرفهای شده کنایه میزدند و یکی میگفت از فوتبال حرفهای فقط شمارههای خارجی روی پیراهن بازیکنان را داریم و دیگری میگفت فقط در رقم قرارداد بازیکنان و مربیان حرفهای شدهایم وگرنه هیچ شباهتی به فوتبال حرفهای نداریم.
خیلی جالب است که اکنون بعد از برگزاری شانزده دوره از لیگ حرفهای ایران انگار هنوز در اندرخم یک کوچه ماندهایم و کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس هفت شهر فوتبال را گشتهاند! اکنون شاهدیم که کشور قطر بدون حتی یک حضور در جام جهانی میزبان بزرگترین و مهمترین رقابت ورزشی جهان است. امکانات حرفهای سختافزاریاش را به رخ رقبا میکشد. کاپیتان سابق بارسلونا را به استخدام تیم باشگاهی خود در میآورد و حتی بازیکنان چند ملیتی را به عنوان یک قطری! عضو تیم ملی میکند تا این کشور کوچک و خالی از استعداد فوتبالی به فوتبال حرفهای ما کنایه بزند اما فوتبال ایران چه دارد.
ورزشگاههایی که زمین چمن مناسبی ندارند! از ورزشگاه تختی تهران گرفته تا ورزشگاه ثامن الائمه مشهد، از ورزشگاه عضدی رشت گرفته تا ورزشگاه شهر جم در بوشهر همه از شرایط نابسامان چمنشان گلایه دارند حتی تیم ملی فوتبال ایران مدتها به دنبال زمین چمن تمرینی مناسب می گشت! در حالیکه سرزمین پهناورمان برعکس قطر پر از استعداد ناب فوتبالی است. اغراق نیست اگر بگوییم میتوان در هر استان حداقل یک علی کریمی، فرهاد مجیدی، مهدی مهدوی کیا، احمدرضا عابدزاده و.... پیدا کرد اما امکانات سخت افزاری مناسب و پول کافی در اختیار نداریم.
به همین دلیل است که اولین دغدغه مربیان لیگ برتری فوتبال ایران زمینهای نامناسب چمن برای فصل آینده است. آنها نگرانند زیرا ابزار اولیه و ضروری برای ارایه یک فوتبال مدرن را در اختیار ندارند. وقتی زمین چمن مناسب به سختی در فوتبال ایران پیدا میشود چگونه انتظار داریم که تیمها بازیهای زیبا، تاکتیکی را ارایه کنند. در زمینهای چمن ناهموار بهترین تاکتیک «بکش زیرش» یا پرتاب اوت دستی های بلند برای گلزنی است! زیرا در چمنی که فقط رنگ سبز دارد و مثل تپه ماهورها پر از پستی و بلندی است حرف از ارایه فوتبالی تماشاگر پسند و تاکتیکی بیشتری شبیه لطیفه است!
دومین دغدغه لیگ برتر هفدهم مثل فصول گذشته توپ مسابقات است! مسابقه فوتبال بدون توپ امکان ندارد اما توپهای فوتبال ایران سالهاست در اختیار برندی قرار دارد که در کمتر مسابقات رسمی و جهانی از آن استفاده میشود. توپهای الشپورت به دلیل ارزان و در دسترس بودن در اختیار باشگاهها و لیگ برتر ایران قرار گرفته اما اگر پای درد دل بازیکنان و مربیان بنشینید میفهمید که توپ لیگ برتر ایران با توپ لیگ قهرمانان آسیا از نظر کیفی کیلومترها فاصله دارد. با این حال مسئولان سازمان لیگ قول دادهاند که مشکل توپ در فصل آینده را حل کنند و از برندی معتبر برای لیگ برتر هفدهم استفاده شود. برندی که گفته میشود احتمالا ادیداس است زیرا سال آینده تیم ملی قرار است در جام جهانی حاضر شود و بازیکنان ملی پوش باید با توپ ادیداس بازی کنند.
سومین دغدغه لیگ برتر فصل آینده مساله مالی و همان پول است. شنیدن اخبار شکایت بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی از باشگاههای ایرانی دیگر خبری کسلکننده و تکراری و آزار دهنده شده است. علی دایی از پرسپولیس شکایت کرده، پرویز مظلومی از استقلال پروندههای خارجی باشگاههای ایرانی در فیفا هم که سر به فلک میزند.
بازیکنان و مربیان مدام میگویند ما حتی باید مالیات پولی که نگرفتهایم را بپردازیم و این انصاف نیست. باشگاههای ما در حالیکه توان پرداخت بدهیهایشان را ندارند مدام بر رقم قرارداد بازیکنان و مربیان فصل آینده خود اضافه میکنند. اعتصاب بازیکنان هم خبری تکراری است که احتمالا فصل آینده آن را میشنوید مثل این فصل که بارها اعلام شد بازیکنان پرسپولیس، استقلال، سیاه جامگان، صبا و.... به دلیل پرداخت نشدن مطالباتشان حاضر به تمرین نشدند! بعید است این شرایط در فصل آینده تغییری بکند.
به نظر میرسد سه مشکل اصلی فوتبال ایران در فصل آینده همان مشکلات همیشگی این 16 دوره لیگ برتر باشد، یعنی چمن، توپ و پول! اگر بر فرض هم مشکل توپ حل شود و توپ لیگ برتر ایران برندی معتبر شود اما مشکل چمن و پول همچنان پابرجاست همانطور که استعدادهای ناب فوتبال ایرانی در حال هدر رفتن هستند و کسی نیست از این معدن ناب استعداد بهرهوری هوشمندانه انجام بدهد.