زمان میگذرد و یک دولت دیگر به روزهای پایانی خودش نزدیک میشود. طبیعتا بعد از این پایان یک شروع جدید در کار خواهد بود. دولت بهعنوان متولی اصلی ورزش در کشور اصلیترین جایی است که میتوان مشکلات و چالشها و سایر مسائل مربوط به ورزش را در آن کنکاش کرد.
رویداد۲۴- نگاهی به عملکرد دولتها به خوبی نشان میدهد که ورزش سهم بسیار اندکی در برنامه دولتها داشته است. مرور این گذشته تلخ تا به امروز به خوبی نشان میدهد که ورزش ایران در چه شرایط سختی قرار دارد. چرا که باز هم در آیندهای نزدیک قرار است رئیسجمهوری متولی ورزش را انتخاب کند. اما در مدیریت ورزش ایران چه گذشته و چه آیندهای منتظر آن است؟
٦ رئیس اول!از بعد از انقلاب تا سال ١٣٦٨ حسین شاهحسینی، مصطفی داوودی شمسی و احمد درگاهی سکاندار سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک بودند. به خاطر جو سالهای ابتدایی انقلاب و بعد از آن جنگ تحمیلی بیشتر تلاش آنها در نگهداشتن وضع ورزش در یک شرایط معمولی رو به مثبت خلاصه شد. نسل کنونی ورزش ایران از افراد شناخت خیلی زیادی ندارند. اما از سال ١٣٦٨ به بعد افرادی سکاندار ورزش کشور شدند که بیشتر مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفتند. حسن غفوریفرد، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی است، در این سال رئیس سازمان تربیت بدنی شد. او که در سال ١٣٥٦ از دانشگاه کانزاس ایالات متحده آمریکا مدرک دکترای فیزیک ذرات هستهای دریافت کرده است تا سال ١٣٧٢ اداره سازمان تربیت بدنی را برعهده داشت.
سید مصطفی هاشمیطبا یکی از نامزدهای ریاستجمهوری دوازدهم، وزیر صنایع در دولتهای محمدجواد باهنر و موسوی، معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی (١٣٧٦-١٣٧٢) و دولت اول خاتمی (١٣٨٠-١٣٧٦) بود. در دوره ریاست ورزش در ایران با یک جهش خیرهکننده مثبت به سوی علمیشدن و پیشرفت در حوزههای مختلف روبهرو بود. صعود تیمملی به جامجهانی ١٩٩٨ فرانسه هم بزرگترین اتفاق این دوره بود. گفتنی است محسن مهرعلیزاده در دولت هفتم استاندار خراسان و در دولت هشتم معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی بود و در این دوره هم شرایط ورزش کشور نسبتا خوب بود.
علیآبادی از شهرداری تا ریاست سازمان تربیت بدنیدر دولت محمود احمدینژاد ابتدا قرار بود رسول خادم بهعنوان رئیس سازمان تربیت بدنی انتخاب شود. او که عضو شورای شهر تهران بود با مقامات دولت برای تصدی این سمت توافق کرده بود. در آن مقطع رقابت برای انتخاب شهردار تهران بین محمد علیآبادی و محمدباقر قالیباف بود و جالب اینجاست که با رأی رسول خادم، قالیباف شهردار تهران شد. شکست علیآبادی که یکی از دوستان بسیار نزدیک رئیس دولت وقت بود، باعث شد او به جای خادم وارد کابینه شود و با در اختیار گرفتن پست معاونت رئیسجمهوری، ریاست سازمان تربیت بدنی را برعهده بگیرد. در دوره او ورزش ایران با چالشها و بحرانهای بسیار زیادی روبهرو شد. دخالتهای وقت و بیوقت در امور فدراسیونها یکی از بزرگترین مشکلات مدیریتی او بود. نمونه بارز آن برکناری دادکان از ریاست فدراسیون فوتبال بعد از مدتها درگیری بود که به تعلیق فوتبال ایران از سوی فیفا منجر شد.
در آن مقطع ابتدا رئیسجمهوری وقت و سپس علیآبادی تصمیم داشتند رئیس فدراسیون فوتبال شوند که با مخالفت فیفا این اتفاق منتفی شد و علیآبادی تصمیم گرفت علی کفاشیان را در انتخاباتی فرمایشی به رئیس فوتبال ایران تبدیل کند. انتخابی که عملا باعث عقبماندگی فوتبال ایران شد. ساخت ورزشگاههای ١٥هزار نفری بیکیفیت آن هم بدون شناخت و برنامه در نقاط مختلف کشور از بزرگترین نقدها به مدیریت علیآبادی بود. اتفاقات تربیت بدنی در آن مقطع حتی باعث شد مجلس تحقیق و تفحصی جدی از سازمان ورزش داشته باشد که این گزارش جنجالی به دلایلی نامعلوم هیچ وقت در صحن علنی قرائت نشد.
وزارت ورزش با سعیدلو و عباسیعلی سعیدلو معاون اجرایی دولت محمود احمدینژاد ازسال ١٣٨٩ تا ١٣٨٨ آخرین رئیس سازمان تربیت بدنی بود. پس از ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان جوانان و تشکیل وزارت ورزش سعیدلو مدتی سرپرستی این وزارتخانه تازه تأسیس را برعهده داشت در دوره او هم ورزش ایران فروغ آنچنانی نداشت. درنهایت محمد عباسی توسط دولت به مجلس بهعنوان اولین وزیر پیشنهادی ورزش معرفی شد و پس از رأی اعتماد تا پایان دولت این عنوان را در اختیار داشت.
شکست وزیر مثلا ورزشی!با روی کار آمدن دولت حسن روحانی اما ورزش ایران با یک چالش اساسی روبهرو شد. مسعود سلطانیفر، رضا صالحی امیری و نصرالله سجادی سه وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان توسط مجلس اصولگرا نتوانستند رأی اعتماد بگیرند تا ماهها ورزش ایران با بلاتکلیفی مدیریتی روبهرو شود. محمود گودرزی استاد دانشگاه تربیت بدنی اما گزینه چهارم دولت بود که به مجلس معرفی شد. محمود گودرزی در عصر ۱۹ آبان ۱۳۹۲ از مجلس رأی اعتماد گرفت و ٢٧ مهر ١٣٩٥ از سمت خود با خواست دولت به خاطر مشکلات و حاشیهها کنار رفت. در دوره او ورزش ایران فراز و نشیب زیادی داشت. اما او وزیری بود که با چهرههای بسیار زیادی از جامعه ورزش و روسای فدراسیونها دچار اختلاف شدید شد و میتوان نوشت که نتوانست نام خود را در ورزش ایران ماندگار کند.
بعد از برکناری گودرزی، حسن روحانی دوباره مسعود سلطانیفر یکی از افراد مورد اعتماد و نزدیک به خودش (برخلاف گودرزی) که قبلا هم سابقه معاونت سازمان تربیت بدنی را در کارنامه داشت، دوباره به مجلس معرفی کرد و این بار مجلس اصلاحطلب به سلطانیفر رأی اعتماد داد و او در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۹۵ وزیر ورزش شد و تا به امروز هم این سمت را در اختیار داشته است. البته به خاطرسال منتهی به انتخابات و شرایط حساس ورزش در این مدت سلطانیفر دخالت مستقیمی در امور ورزش نداشته و بیشتر سعی کرده سیاستگذاری در امور مختلف داشته باشد. سلطانیفر بهعنوان وزیر ورزش مستقر جدیترین گزینه حسنروحانی رئیسجمهوری دوازدهم برای در اختیار گرفتن وزارت ورزش و جوانان است. برخی شایعات حکایت از این مسأله دارد که وزیر کنونی ورزش دوست دارد در دولت جدید ارتقای درجه مدیریتی پیدا کند.
با این حال از نامهایی چون بیژن ذوالفقارنسب، مصطفیهاشمیطبا، محسن مهرعلیزاده، محمد دادکان، محمدرضا داورزنی و ... بهعنوان افرادی که شانس وزیر ورزش شدن دارند در محافل خبری نام برده میشود. هرچند کههاشمیطبا چند روز قبل اعلام کرده بود هیچ سمتی را در دولت قبول نمیکند.
بیتوجهی به ورزش در برنامههای انتخاباتی٦ نامزد تأیید صلاحیت شده برای دولت دوازدهم وارد کارزار رقابت شدند و درنهایت حسن روحانی با رأی قاطع ملت دوباره رئیسجمهوری ایران شد. در میان تمامی برنامههای مختلف و رنگارنگ تبلیغاتی کاندیداها، از مناظرهها گرفته تا برنامههای ضبطی و زنده مونولوگ محور و البته سفرهای استانی و میتینگهای تبلیغاتی، آنچه مغفول به نظر رسید حوزه کلیدی و بااهمیت ورزش بود. حوزهای که در میان برنامههای کلان هیچکدام از کاندیداها جایگاهی نداشت و به جز گفتوگو کلی در رادیو ورزش، هرگز به آن اشارهای حتی کوتاه و گذرا نشد. این درحالی است که ورزش با کارکرد جهان شمول و ملی گرایانهاش و البته ارتباط مستقیمی که با نسل جوان و آمال و آرزوهای تمام افراد جامعه دارد، اگر نخواهیم بگوییم فراتر از سیاست و فرهنگ، اما همپای آنها اهمیت دارد و باید مورد توجه دولتها قرار بگیرد. ورزشی که مردم تمام اتفاقات آن را دنبال و بردهای آن خوشحال و با باختهایش ناراحت میشوند. همه نسبت به آینده نگران هستند.