رویداد۲۴-اصطلاح "دولت در سایه" (Shadow Government) اگرچه در معنای منفی سیاسی و تئوری توطئه، برای توصیف گروهی صاحب نفوذ و پشت پرده استفاده میشود که یک "دولت مخفی" را تشکیل دادهاند، اما امروزه به عنوان یک پدیده رایج در نظام سیاسی برخی کشورهای جهان و جایگاهی برای مخالفان دولت، رسمیت پیدا کرده است.
در حال حاضر در نظامهای پارلمانی انگلیس و برخی کشورهای دیگر جهان، احزاب مخالف با تشکیل یک به اصطلاح "دولت سایه" وزرا و مسئولان دولت احتمالی خود را منصوب میکنند. معمولا اعضای کابینه دولت در سایه ضمن زیر نظر قرار دادن عملکرد دولت حزب حاکم، خود را به عنوان یک نیروی سیاسی آماده برای به دست گرفتن قدرت نیز مطرح میسازند.
دولت سایه در اصطلاح سیاسی نوعی هیات دولت روی کار نیامده است که در انتظار برای در دست گرفتن کنترل دولت در واکنش به یک حادثه قرار دارد. در دهههای اخیر در نظامهای پارلمانی چند کشور جهان اغلب حزبی که بعد از برگزاری انتخابات سراسری در جایگاه دوم قرار میگیرد به عنوان بزرگترین حزب مخالف مطرح شده و خود را "دولت سایه" مینامد.
به لحاظ تاریخی نخستین بار در سال ۱۹۵۱ بود که در پارلمان انگلیس دولت در سایه توسط رهبر وقت اپوزیسیون یعنی "هیو گایتسکول" در مخالفات با سیاستهای نخست وزیر وقت یعنی وینستون چرچیل تشکیل گردید.
در حال حاضر در انگلیس کابینه در سایه به عنوان یکی از مولفههای نظام پارلمانی مطرح است و متشکل از یک گروه از اعضای بلندپایه حزب مخالف میشود. این یک فرآیند تحت رهبری رهبر حزب مخالف اصلی است که در جریان آن یک کابینه آلترناتیو برای دولت حاکم تشکیل میشود. در این کابینه عینا اعضا و وزرایی معادل وزرای دولت اصلی با عنوان "وزیران در سایه" انتخاب میشوند.
اعضای کابینه در سایه اغلب و البته نه همیشه، زمانی که حزبشان دولت را به دست بگیرد در همان سمت در کابینه دولت اصلی منصوب میشوند. با این حال در کابینه در سایه، مسئولیت اصلی اعضاء انتقاد از سیاستها و اقدامات دولت و وزیر معادل آنها و همچنین پیشنهاد دادن برنامههای جایگزین است.
در اکثر کشورها برای عضو کابینه در سایه از اصطلاح «وزیر در سایه» استفاده میشود. با این حال در حاضر در کانادا بیشتر برای این سیاستمداران از اصطلاح «منتقد مخالف» (Opposition Critic) استفاده میکنند. همچنین در مجلس اعیان بریتانیا و در نیوزیلند نیز اصطلاح «سخنگو» (Spokes Person) بیشتر رواج دارد.
در حال حاضر در کشورهای انگلیس، کانادا و نیوزیلند برای توصیف رسمی حزب مخالف اصلی و کابینه در سایه آن از لفظ «اپوزیسیون وفادار به علیا حضرت» استفاده میکنند. علت استفاده از لغت "وفادار" این است که نشان دهد، نقش اپوزیسیون صرفا مخالفت کردن با دولت وابسته به مقام ارشد پادشاهی است، نه به چالش کشیدن حق حاکمیتی تاج و تخت و به موجب آن زیر سوال بردن مشروعیت دولت. با این حال در کشورهای دیگری که از نظام پارلمانی استفاده میکنند مخالفان اگر عنوان دولت «در سایه» را نیز نداشته باشند اما به سادگی به عنوان اپوزیسیون پارلمانی شناخته شدهاند.
برخی احزاب پارلمانی در بعضی کشورها به ویژه حزب کارگر در استرالیا همه اعضای کابینه در سایه خود را در یک رای گیری در مقر حزب انتخاب میکنند و سپس رهبر حزب اپوزیسیون، مسئولیتها را به وزیران دولت در سایه ابلاغ میکند. در تعدادی از دیگر احزاب پارلمانی، ترکیب و اعضای کابینه در سایه صرفا از سوی رهبر اپوزیسیون تعیین میشود.
این در حالی است که برخی احزاب ثالث نیز -به غیر از دو حزب حاکم و حزب اپوزیسیون اصلی- ممکن است به نوبه خود گروههای پارلمانی متشکل از "سخنگو"های خود را تشکیل بدهند تا حرفها و نظراتشان را به احزاب بزرگتر اعلام کنند. در یک سری کشورها همچون آلمان تشکیل کابینههای در سایه پارلمانی عمومیت ندارد بلکه رهبران احزاب صرفا به تشکیل هیاتهای کارشناسی و مشاوران که به نوعی معادل کابینه در سایه است، میپردازند.
فهرست برخی کشورهایی که در آنها کابینههای در سایه تشکیل میشوند، عبارت است از: استرالیا، کانادا، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، لیتوانی، مالزی، نیوزیلند، لهستان، صربستان، سریلانکا، اسلوونی، آفریقای جنوبی، تایلند، اوکراین، اسکاتلند، انگلیس و ولز.