رویداد۲۴- دعای ربنا اولین بار در تابستان سال 1358 توسط شجریان خوانده شد. به گفته شجریان انگیزه او برای خواندن این دعا آموزش به دو هنرجوی جوان بوده است. این اثر در یکی از استودیوهای رادیو ایران ضبط شده است و در 19 اردیبهشت سال 1396 این اثر در فهرست آثار ملی ایران ثبت گردید.
ربنای شجریان به حدی از تاثیر گذاری رسید که به مدت سی سال بیوقفه مهمان سفرههای افطار مردم بود. به صراحت میتوان گفت در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ربنای شجریان در کنار اذان مرحوم موذنزاده اردبیلی به مهمترین نمادهای دینی مردم ایران زمین بدل گشته است.
از سال 88 و اتفاقاتی که پس از انتخابات ریاست جمهوری آن سال اُفتاد و با توجه به موضعگیریهای شجریان پخش ربنا از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ممنوع شد. کار تا آنجا بالا گرفت که برخی از جریانات تندرو شجریان را فردی معلومالحال دانسته و ربنای او را نوایی غیر آسمانی و غیر دینی تشخیص دادهاند.
این در حالی است که کاندیدای مورد علاقه این جریان تندرو با تتلو عکس یادگاری میگیرد و کاندیدای آنها آهنگهای امیر تتلو را تاثیرگذار ارزیابی میکند. باید از این دوستان پرسید آیا آهنگهای تتلو با دین قرابت بیشتری دارد یا ربنای شجریان؟ این دوستان چطور میتوانند چنین تناقض وحشتناکی را حل کنند و چه جوابی درباره این ملاقات برای اقشار مختلف جامعه دارند؟
در کنار اظهار نظر این اقلیت تندرو برخی دیگر اعلام میکنند شجریان خود پخش آهنگهایش را از صدا و سیما ممنوع اعلام کرده است. در حالی که شجریان در مصاحبهای که با روزنامه ایران داشته است صراحتاً اعلام کرده تنها اجازه پخش ربنا را به مسئولین صدا و سیما داده است. با توجه به این مصاحبه از سوی شجریان مشخص میشود خود او مشکلی با پخش ربنا ندارد. این استدلالی است که جریانات معتدل هم به آن استناد میکنند و بارها گفتهاند با فرض غلط بودن اظهارات شجریان در ایام انتخابات سال 88 باید ربنا را از این اظهار نظرات مستثنی دانست. به این معنا که ربنا یکی اثر ملی و مذهبی است و فراتر از کارنامه خالقش میایستد و نمیتوان مردم را از شنیدن چنین اثری حتی با توجه به اظهارنظرهای شجریان محروم کرد.
چه آنکه مردم ایران با این اثر جاودانه اُستاد شجریان اُنس و اُلفت عمیقی پیدا کردهاند و گوش سپردن به ربنا بر سر سفرههای افطار مردم ایران بدل به یک آئین جمعی شده است. مشکل پخش ربنا همچنان ادامه دارد و هنوز گره کور این معضل باز نشده است. آخرین اقدام دولت تدبیر و اُمید برای حل این موضوع نامهنگاری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با رئیس سازمان صدا و سیما بوده است.
نامهای که واکنش محمد جواد لاریجانی را در پی داشت و او را وادار به موضعگیری کرد. در بخشی از اظهارات محمد جواد لاریجانی آمده است: از آنجا که موضوع دفاع از ایشان بدل به یک مناقشه سیاسی شده است، لذا در تلاوت مذکور توجه به آیات تحتالشعاع قرار میگیرد و این امر خلاف موازین شرعی تلاوت است. لذا خواهشمند است که سایر قطعات آوازی آن هنرمند را مطرح فرمائید که اتفاقا دارای ساختار موسیقیایی مهمتری هم هستند.
همچنین ایشان در ادامه سخنان خود اینگونه اظهار داشتهاند که: البته این حساسیت در میان موسیقیدانان بزرگ و حرفهای هم مطرح است و آنان غالبا ابا دارند که قطعات مهم ترکیبی آنان همراه با آواز پخش شود. این در حالی است که صفحه اینستاگرام رئیس جمهور با آغاز ماه مبارک رمضان نوای ربنا را روی این صفحه قرار داد.
به نظر میرسد تضاد این دو نگاه به مباحث فرهنگی در سالهای آینده به شکل شدیدتری ادامه داشته باشد و باید دید که کدام یک از طرفین این ماجرا میتواند حرف خود را به کرسی بنشاند. اما فارغ از جنجالها و حواشی پیش آمده بر سر ماجرای ربنا شجریان باید از آقای لاریجانی پرسید که ایشان با کدام تخصص فقهی و موسیقیایی پخش ربنای شجریان را ممنوع اعلام کردند؟
یادمان نرود که نوای ربنای اُستاد شجریان از بدو تولد این اثر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است. در مدت پخش این اثر نه امام راحل و نه مقام معظم رهبری ایراد فقهی به این اثر وارد نکردهاند و پخش آن تا پیش از حوادث سال 88 بلامانع بوده است. حال باید از آقای لاریجانی پرسید با کدام دانش و بینش فقهی پخش این اثر را مخالف شرع مقدس تشخیص داده و شنیدن آن را حرام دانستهاند؟
چیزی که مشخص و واضح است این است که خواندن قرآن با الحانی که مناسب مجالس فسق و فجور است حرام است. باید از جناب لاریجانی پرسید ربنای شجریان کجا مناسب چنین مراسمی است که شنیدن آن حرام باشد؟ و با فرض صحت حرف ایشان نباید صدا و سیما را ملامت کرد که سی سال گوش مردم را به چنین فسق آشکاری (از نظر ایشان) عادت داده است؟
مشخص است که پاسخ به این سوالات به هیچوجه در تخصص جناب آقای لاریجانی نیست. کما اینکه ایشان در سیاست هم تخصصی ندارند. چه آنکه اگر تخصصی در سیاست داشتند در سال 76 با نیک براون یکی از مدیران کل وزارت خارجه انگلستان ملاقات نمیکردند تا به زعم خودشان پیام اعتدال جناب ناطق نوری را به دولت انگلستان برسانند و با این ملاقات غیر منطقی باعث ریزش وحشتناک آرای جناب آقای ناطق نوری شوند.
متاسفانه فرهنگ عرصه مظلومی است. انقدر مظلوم که آدمهای فاقد تخصصی همچون محمد جواد لاریجانی درباره آن اظهار نظر کرده و برایش حکم صادر میکنند. باری، مسئله پخش ربنای شجریان از صدا و سیما بدل به گره کوری شده که به نظر نمیرسد با دست باز شود. اُمید است که حسن روحانی بتواند با رایزنی و تدبیر این گره کور را با کمترین هزینه بگشاید تا مردم بار دیگر بر سر سفرههای افطارشان از نوای ملکوتی ربنا بهرهمند گردند.