از لوازم برقراری امنیت در کشور، تیزهوشی در رصد فعالیتهای مخرب و ضد امنیتی، اقدام مناسب در جهت پیشگیری از فراهم شدن شرایط عمل برای فرصتطلبان و همچنین مقابله شدید و برنامهریزیشده و متفکرانه با عناصر مخرب امنیت در زمان اقدام علنی است. اگر هریک از موارد گفتهشده با دقت و تأمل مناسب و بهصورت برنامهریزیشده انجام نشود علاوه بر اینکه امنیت کشور به خطر میافتد باعث افزایش تلفات و خسارات جانی نیز خواهد شد.
امنیت کشور بزرگ ایران مدیون نیروهای جانبرکفی است که جانعزیز خویش را بر کف دست نهاده و برای امنیت و آرامش مردمان بزرگمنش ایرانزمین، به ایثار و ازجانگذشتگی مشغولاند و لذت زندگی بیدغدغه در کنار خانواده و قرین آرامش را فدای امنیت و آرامش ایرانیان سربلند کردهاند تا خانوادههای ایرانی در کنار یکدیگر و با آرامش، از زندگی خویش لذت برند.
سربازان گمنام امام زمان (عج) و نیروهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی و نیروهای انتظامی ایران، همه و همه میکوشند که امنیت ایرانیان، بیشازپیش تأمین شود و هیچ ایرانی فهیمی نیست که قدر زحمات آنان را نداند و به آنان افتخار نکند.
اما در کنار جانفشانیها و ازخودگذشتگی نیروهای ایثارگر امنیتی کشور، نکتهای قابلتأمل وجود دارد که پرداختن به آن بهواسطه انتشار گسترده تصاویری از روز حادثه تروریستی 17 خردادماه در تهران به نظر میرسد برای عملکرد بهتر نیروهای امنیتی در حوادث اینچنینی، ضروری و مثمر ثمر است. درست است که از آخرین واقعه تروریستی در کشور ما، هفت سال میگذرد ولی عملکرد مناسب در زمان واقعه، نکته مهمی است که اگر به آن توجه نشود تلفات انسانی و مادی بیشتری را تحمیل خواهد کرد.
روز چهارشنبه مصادف با هفدهم خردادماه سال 1396، تعدادی تروریست تکفیری به ساختمان مجلس شورای اسلامی هجوم میبرند و اقدام به کشتار هموطنان بیگناه میکنند. بلافاصله نیروهای امنیتی زبده و کاربرد، در محل حادثه حضور مییابند و با مدیریت صحیح و محاصره تروریستها، پس از حدود شش ساعت به غائله خاتمه میدهند. به فاصله اندکی از وقوع حادثه تروریستی، تصاویری در شبکههای اجتماعی با عنوان «شجاعت» دستبهدست میشود و شهرتی جهانی مییابد که در حقیقت، جفا به نیرویهای کارکشته و کاربرد امنیتی کشور است.
یکی از آنها، تصویری از اطراف محل حادثه است که در ظاهر، نمایانگر اقدام به مبارزه توسط دو تن از نیروهای دارای اسلحه است ولی در باطن، حکایت از نوعی بیبرنامگی و «ندانمکاری» در میان مبارزان به تصویر کشیده شده دارد. دو تن از نیروهای امنیتی جوان در حالی به مبارزه میپردازند که دارای چنین ویژگیهایی هستند:
1- هردو نفر، لباس فرم بر تن ندارند و در اصطلاح عامه، «لباس شخصی» هستند. اگر چشمپوشی کنیم از این موضوع که در میدان مبارزه باید نیروهای مبارز، دارای «لباس فرم» مشخصی باشند و اگر این موضوع را بهواسطه فوریت کار در واقعه تهران، فرعی بدانیم؛ ولی چشمپوشی از این واقعیت که نیروهای مذکور، دارای جلیقه ضدگلوله نیستند بههیچوجه امکان ندارد. شرط اول برای حضور در میدان مبارزه مسلحانه، بهرهمندی از لوازم ایمنی و وسایلی است که جان مبارز را مورد محافظت قرار میدهد. چنین بیاحتیاطیهایی نهتنها موجب ارسال تصویر نادرستی از وجهه نیروهای امنیتی کشور میشود بلکه بر حجم تلفات انسانی نیز میافزاید و در اتمام عملیات، ایجاد تأخیر میکند.
2- حضور پُرتعداد نیروهای لباس شخصی در متن ماجرای حوادث تروریستی تهران که اکثر قریب بهاتفاق نیز از شرایط محافظتی کافی بهرهمند نبودند؛ آنهم در حضور نیروهای زبده و کارآمد سپاه پاسداران (صابرین) و نیروی انتظامی (نوپو) و نیروی ارتش (نوهد)، پیام درستی از مبارزان ایثارگر ایرانی مخابره نمیکند. در تمام جهان، تصاویری که پس از وقایع تروریستی منتشر میشود حکایت از حضور نیروهای نظامی و امنیتی بالباسهای فرم مشخص و دارای لوازم محافظتی کامل و کافی دارد که این اتفاق، نمایانگر عدم هیجانزدگی نیروهای امنیتی و مشخص بودن وظایف هر گروه و دسته است. اینکه در یک حادثه تروریستی، برخی نیروهای نوجوان و جوان بسیجی و تعدادی لباس شخصی نیز به محل حادثه فراخوانده شوند به نظر میرسد کار شایستهای نیست و ناشی از شتابزدگی است.
3- علاوه برنداشتن تجهیزات محافظتی، دو فرد یادشده در تصویر مذکور در حال دویدن مابین دو مکانی هستند که در تیررس مستقیم تروریستها است. هنگامیکه دشمن در محیطی حضور دارد که به اطرافواکناف، تسلط کافی دارد؛ یعنی بهواسطه حضور در ارتفاع، محیط را در کنترل خود دارد آنگاه حرکتی چنین بیپروا و بدون تجهیزات، چگونه قابل توجیه است؟ علاوه بر این، حمل اسلحهای که در قالب تکتیراندازهای «اسنایپر» قابل ارزیابی است چگونه قابل دفاع است؟ هنگامیکه تروریستها در داخل ساختمان هستند و موقعیت نیروی خودی، به نحوی است که هیچگونه تسلطی بر سوژه نداشته و در حالت مستقر و مناسبی نیز قرار ندارد آنگاه استفاده از تکتیرانداز، به چه میزان، مفید فایده خواهد بود؟
علاوه بر تصویر اول، تصویر دیگری نیز از همان فرد تک تیرانداز منتشر شده است که این بار، در موقعیتی بسیار بد، مترصد آنست تا تروریست ها را هدف گلوله خویش قرار دهد. اما از اصول اولیه برای اطلاق یک جایگاه بهعنوان موقعیت مناسب برای استقرار یك تکتیرانداز حرفهای، داشتن حدفاصل مناسب باهدف است؛ بدین معنی که هرچقدر فاصله از هدف بیشتر باشد تسلط تکتیرانداز نسبت به محیط و هدف، بهتر خواهد بود. درواقع استقرار این تک تیرانداز جوان و بی تجربه در حد فاصل عرض یک خیابان خود اشتباه فاحش دیگری است و علاوه بر این، بهترین شرایط استقرار یا «کمین» تکتیرانداز، موقعیتی بالاتر از نقطه هدف است. اگر تکتیرانداز در موقعیتی همسطح دشمن قرار داشته باشد برتری قابلتوجهی نسبت به هدف ندارد؛ اما بدترین حالت ممکن برای یك تکتیرانداز، استقرار در موقعیتی پایینتر از هدف است كه در این حالت، تکتیرانداز بهجای آنکه یك شكارچی ماهر قلمداد شود تبدیل به یك شكار ساده برای دشمن میشود.
موقعیت جوان مذکور اسلحه به دست، به حدی بد بود كه جانش را در معرض خطر قرار داده بود و خطری نیز از ناحیه او، مهاجمان را تهدید نمیکرد. بهعلاوه، اوج درگیری در ضلع شمالی ساختمان مجلس شورای اسلامی بود درصورتیکه این تکتیرانداز جوان در محلی خارج از محل اصلی درگیری و آنهم در ضلع غربی ساختمان مستقرشده بود.
نکته دیگر آنکه فرد تکتیرانداز بدون راهنما مشغول هدفگیری بود؛ درصورتیکه در میدان حملات تروریستی و جنگ شهری، برای دستیابی بهسرعت عمل بالاتر و افزایش دقت، در کنار تکتیرانداز، فردی بهعنوان دیدهبان مستقر میشود تا با چشم مسلح و بهرهگیری از دوربینهای شكاری، محیط را تحت نظر گرفته و بلافاصله تحركات مهاجمین را با گرای مشخصی که بر اساس عقربههای ساعت، نشانهگذاری شده است به تکتیرانداز اعلام كند.
انتشار تصاویری از این قبیل در حوادث تروریستی تهران، زنگ خطری است برای دستگاههای امنیتی، نظامی و انتظامی کشور که بیشازپیش بر رفتارهای غیراستاندارد برخی نیروهای نابلد و غیرحرفهای خویش، متمرکزشده و از تکرار چنین اتفاقاتی ممانعت به عملآورند.