برای این اقدام نظام جمهوری اسلامی میتوان اهدافی را متصور شد که به برخی از آنها اشاره میشود.
1- اولین هدف جمهوری اسلامی ایران از شلیک موشک به خارج از مرزهای زمینی خویش، ارسال پیامی با این مضمون به دولتمردان آمریکایی است که «جمهوری اسلامی، همان جمهوری اسلامی سابق» است. شاید به دلیل اطلاعات ناقص و در برخی موارد اشتباه دولتمردان جدید آمریکا از رویه فعلی و سابق ایران در موضوعات منطقهای و شاید هم به دلیل برآوردهای ارزیابانه اندیشکدههای مطالعاتی آمریکا درباره رفتارهای «ایران؛ پس از برجام»، برخی مواضع تهدیدآمیز توسط ترامپ و تیم جدید حاکم بر کاخ سفید در مورد ایران اتخاذشده است که با این اقدام جمهوری اسلامی، چنین پیامی برای واشنگتن مخابره شد که اگر در دوران جنگ تحمیلی هشتساله، هدف ایرانیان این بود که حتی یک وجب از خاک سرزمینشان، تحت تصرف بیگانگان قرار نگیرد، اما اینک اهداف جمهوری اسلامی دارای ابعاد گستردهتری شده است و پویایی محور مقاومت در منطقه و حفظ سرزمین کشورهای عضو این محور را در دستور کار دارد؛ ولو اینکه هزینههای گزافی را متحمل شود.
شاید روزی که ترامپ پس از حملات تروریستی تهران، مشغول نوشتن توئیتی کنایهآمیز خطاب به دولت ایران با این مضمون بود که «حامیان تروریست، خود نیز گرفتار ترور خواهند شد» با خود میاندیشید که پاسخ ایران نیز همانند پاسخ کشورهای اروپایی است که در مواجهه با عملیات تروریستی، به محکومیت این قبیل اقدامات بسنده کردند اما اینک با اقدامی مواجه شده که در طی آن، ایران به تروریستهایی حملهور شده است که با «اماننامه» آمریکا و متحدانش در دیرالزور، تجمع کرده بودند و درصدد برنامهریزی برای انجام منویات جدید آمریکا و متحدین مسلمانش بودند.
اینک این پیام به واشنگتن مخابره شده است که نهتنها دوران تلاش برای تغییر نظام در ایران به سر آمده است بلکه دوران قدرتنمایی ایران در منطقه؛ بهویژه پس از شکست اجماع جهانی علیه ایران بهوسیله برجام، آغازشده است و چاره دیگری جز پذیرش این قدرت و همکاری با آن، برای حکام کشورهای منطقه و همچنین آمریکا وجود ندارد.
2- هدف دیگری که جمهوری اسلامی بهوسیله شلیک موشک به سوریه در پی آن بود اعلام علنی این پیام از موضع قدرت به معاندان نظام اسلامی بود که ایران بنا ندارد پاسخی به تهدیدات خارجی ندهد؛ بدین معنی که آنان با خود فکر نکنند اگر مرتکب تهدیدی شدند و یا در جهت عملی نمودن تهدیدی، اقدام کردند این اقدامات آنان، بیپاسخ خواهد ماند.
تا زمانی که تهدیدات در قالب بیانیه و کنفرانس خبری است پاسخ آن نیز به همین شکل خواهد بود ولی بهمحض اینکه این تهدیدات، شکل عملی به خود بگیرد پاسخ قاطع و عملی و حتی نظامی به خود خواهد گرفت و حتماً «واکنشها سختتر از کنشها» خواهد بود.
3- استفاده از واژه «سیلی» توسط مقامات بلندپایه نظامی جمهوری اسلامی و تأکید چندباره بر آن با دو منظور است. یکی آنکه میخواهند به معاندان نظام اسلامی و حکام عرب منطقه که جاهلانه در آغوش دشمنان حقیقی اسلام قرارگرفتهاند یادآوری نمایند که مسیر برگزیدهشده توسط آنان، مسیری اشتباه است و در صورت تداوم آن، با شکست بزرگی روبهرو خواهند شد که هم موجودیت آنان را به خطر میاندازد و هم ضربات جبرانناپذیری بر پیکره اسلام وارد میآورد، لذا باید «متنبه» شده، به خود آمده و دست از پیگیری مسیر خطا بردارند.
منظور دیگر آن است که دشمنان نظام اسلامی بدانند اقداماتی از قبیل شلیک موشک به مقر فرماندهی تروریستها، مرحله ابتدایی و آغازین در مسیر مبارزه با معترضین به امنیت ایران اسلامی است و در صورت وقوع هرگونه اقدامی که موجب خسارت برای امنیت کشور شود پاسخ ایران، کوبنده و قاطع خواهد بود.
جمهوری اسلامی بر مبنای اصول خویش، آغازگر نبرد نظامی نخواهد بود اما در صورت مواجهه با تحرکات نظامی، به کاربست «ضربه دوم» به شکل قاطع، همت خواهد گمارد.
4- انتخاب «دیرالزور» که پس از محاصره تروریستها در سوریه و فراهمسازی راه خروج از دیگر مناطق تحت اشغال به این شهر، محل استقرار فرماندهان تکفیریهای داعشی شده است و نشانهگیری مقر فرماندهی آنان از داخل خاک ایران، «اشراف اطلاعاتی» نیروهای نظامی و امنیتی ایران را به جهانیان اثبات میکند.
اشرافی که علاوه بر رصد تحرکات ضد امنیتی داخلی، به رصد تحرکات دشمنان خارجی؛ آنهم کیلومترها دورتر از مرزهای خاکی ایران میپردازد و قادر است با شلیک تعداد معدودی موشک؛ بدون خطای محاسباتی، محل جدید استقرار فرماندهان تروریستها که با وسایل گوناگون نظامی و امنیتی، در حال محافظت است را شناسایی نموده و مورد هدف قرار دهد.
این رخداد، پیامی مهم برای ائتلاف ناکارآمد مقابله با داعش به سرکردگی آمریکا است که بداند اگر واقعاً قصد مبارزه با تروریستهای داعشی را دارد باید پس از اخراج حامیان داعش از این ائتلاف-که بارها اسناد همکاری آنان با تروریستها، افشاشده است و کمکهای تسلیحاتی و پشتیبانی آنان علنی گردیده است- از اشراف اطلاعاتی ایران بهره بگیرد و یا در ائتلافی با محوریت ایران، به مبارزه حقیقی با تروریسم اقدام نماید.
5- شلیک موشکهای ساخت ایران به اهدافی در کیلومترها دورتر؛ آنهم پس از خرید میلیاردها دلار تسلیحات پیشرفته آمریکایی توسط عربستان سعودی، حاوی این مفهوم برای حکام سعودی بود که نهتنها از این اقدام سعودی، ایران به خود هراسی راه نداده است، بلکه آنان باید بدانند تسلیحات خریداریشده هیچگاه توان مقابله با توان نظامی جمهوری اسلامی ایران را ندارد و ایران قادر است پیشرفتهترین سامانههای دفاع موشکی را در نقاط مختلف، ناکام گذاشته و اهداف خود را مورد اصابت قرار دهد.
این موضوع در حالی است که تسلیحات خریداریشده توسط عربستان، از نوع تسلیحاتی است که آمریکاییها سالهاست در حال تولید و فروش آن هستند و مسلماً آخرین دستاوردهای آنان در بازار تسلیحات نیست، همانگونه که تسلیحات مورداستفاده توسط جمهوری اسلامی از قبیل موشک ذوالفقار نیز، دستاوردهای سالیان گذشته است که رونمایی شده و اینک استفادهشده است و این حقیقتی است که دستاوردهای پیشرفته جدید ایران با قابلیتهای فراوان، هنوز رونمایی نشده و اعلام عمومی نگردیده است. لذا حکام سعودی باید این پیام را دریافت کنند که تهدید نظامی کشور همسایه که خود، تولیدکننده تسلیحات پیشرفته است کاری بیهوده و ناشی از جهالت است.
6- شلیک موفقیتآمیز موشکهای «میان برد» ذوالفقار با برد هفتصد کیلومتر، حاوی پیام مهمی از جانب جمهوری اسلامی ایران به سران رژیم صهیونیستی در ایام منتهی بهروز جهانی قدس بود که هیچگاه برای بهرهگیری ایران از موشکهایی با «برد بلند» و قارهپیما، زمینهسازی نکنند. البته صهیونیستها میدانند موشکهایی با «برد کم» هم وجود دارند که در نقاطی نزدیک مستقرند و توانایی انهدام بخشهای گوناگونی از تأسیسات این رژیم را دارند.
7- هدف دیگری که دولت جمهوری اسلامی در پی اعلام آن بود نمایان ساختن بیتوجهی خویش به تحریمهای جدید موشکی است که در کنگره در حال بررسی و تصویب است. ایران که سالهاست در موضوع صنایع نظامی، توسط آمریکا در تحریم است این بار نیز به دلیل آزمایشهای موشکی، توسط کنگره به تحریم تهدید شده است.
اگرچه بنابراین نبوده و نیست که ایران از پیشرفتهای نظامی خویش صرفنظر کند اما پس از توافق هستهای و اجرایی شدن برجام و شکست اجماع جهانی علیه ایران که موجب خروج پرونده کشورمان از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل شد و قطعنامههای متعدد شورای امنیت را لغو کرد، فعالیتهای نظامی و بهویژه صنایع موشکی ایران با تأمین بهتر مخارج و فراغ بال بیشتر و جدیت افزونتری پیگیری شد و از برخی حساسیتها نیز کاسته شد چراکه مشخص شد ایران در مسیر دستیابی به سلاح هستهای نیست و نمیخواهد بمب هستهای بسازد و یا موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای تولید کند.
برجام؛ اجماع جهانی علیه ایران را لغو کرد تا جهان، آزمایشهای موشکی ایران را به تسلیحات هستهای مرتبط نکند، بلکه آن را همانند دیگر کشورها، در راستای افزایش قدرت نظامی برای مقابله با تهاجمات ارزیابی کند و نسبت به بهانهجویی دشمنان ایران، واکنشی نشان ندهد. همچنین به دلیل وجود برجام است که ایران، بهسادگی به تحریمهای موشکی کنگره آمریکا بیتوجهی میکند و آن را نادیده میانگارد؛ چراکه قرار نیست جهان، به دوران پیش از برجام بازگردد و علیه ایران، اجماع نماید و این آمریکا است که در صورت نقض برجام و تصویب تحریم، منزوی خواهد شد.
8- مجوز شورای عالی امنیت ملی به ریاست دکتر روحانی و باوجود اکثریت اعضای حامی دولت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای شلیک موشک به نقاطی واقع در خارج از کشور؛ پس از حدود سی سال از پایان جنگ تحمیلی هشتساله، حاوی این پیام است که در موضوعات مرتبط با امنیت ملی، در کشور اجماع لازم وجود دارد و مسئولان کشور در مسائل امنیتی و نظامی و دفاع از ساحت ایران، دلسوزانه و متحد در حال فعالیت هستند و لذا نباید هیچگاه چنین مسائلی را وارد مباحث سیاسی و جناحی کرده و به قطبیسازی آن اقدام کرد.
اگرچه ممکن است درگذشته، برخی اتفاقات به وقوع پیوسته باشد که برداشتهای نادرستی را در اذهان مسئولین ایجاد کرده باشد ولی همگان باید بدانند که مسئولان جمهوری اسلامی و مردم فهیم ایران، متحد و سرزنده، در مقابل هر اقدامی که بخواهد امنیت آنان را مورد خدشه قرار دهد ایستادگی خواهند کرد و اجازه تعرض به این آبوخاک را نخواهند داد.