رویداد۲۴،مازیار وکیلی: قبل از هری پاتر ژانر فانتزی دچار رکود شده بود. شاید آثار متعددی در این ژانر خلق شده بود اما هیچکدام از این آثار نتوانسته بودند جهانی شوند. هری پاتر توانست بعد از مدتها ژانر فانتزی را به صدر اخبار برگرداند و آن را مجدداً احیا کند.
رولینگ توانست هری پاتر را به چیزی فراتر از یک کتاب تخیلی بدل کند. هری پاتر تا مدتها(و شاید تا امروز) یکی از مهمترین پدیدههای فرهنگ عامه بود. به شصت و هفت زبان زنده دنیا ترجمه شد و توانست بسیاری از کودکان جهان را شریک دنیای فانتزی خودش کند.
اما هری پاتر چه داشت که به چنین موفقیت عظیمی دست پیدا کرد؟ اولین نکتهای که باعث موفقیت کتاب هری پاتر شد سادگی آن بود. بر خلاف شاهکار بلامنازع این ژانر ارباب حلقهها هری پاتر داستانی بسیاری ساده و قابل لمس داشت.
ارباب حلقهها داستانی پچیده بود درباره ماهیت شر قدرت و پیچیدگیهای فلسفی آن. پر از ارجاعات اسطورهای و درونمایههای فلسفی. تالکین به خوبی توانسته بود این مسائل را در دل داستانی روان جا دهد و حماسهای سترگ بیافریند.
علیرغم اینکه قدرت داستانگویی تالکین توانسته بخش زیادی از پیچیدگیهای رمان را حل کند اما ارباب حلقهها همچنان برای یک رمان فانتزی بسیار پیچیده است.اما هری پاتر چنین نیست. طرح داستانی این رمان بسیار ساده است و همین سادگی توانسته به رولینگ کمک کند تا به دور از پیچیدگیهای مرسوم این ژانر داستان خودش را تعریف کند.
اما سادگی هری پاتر معنایش این نیست که کودکانه و دمدستی است. بر خلاف مجموعه داستانهای ماجراهای نارنیا که بسیار کودکانه و ساده نوشته شده هری پاتر رمان سادهای نیست. سادگی طرح داستان باعث نشده رولینگ از جزئیات غافل شود.
رولینگ مدرسه هاگوآرتز، روابط بچهها با یکدیگر و ویژگیهای گروههای درون مدرسه هاگوآرتز را با جزئیاتی دقیق برای مخاطب ترسیم میکند. در واقع رولینگ از مسیری ساده به پیچیدگی میرسد و این هنری است که هر نویسندهای از آن برخوردار نیست.
از طرف دیگر زبان هری پاتر زبانی جهانی است. مصائب و مشکلات هری پاتر به عنوان یک کودک یتیم که به خاطر ماجراهای کودکی اسیر سرنوشتی شوم شده بسیار ملموس است. چنین خط داستانی میتواند با هر نوجوانی در هر کجای دنیا ارتباط برقرار کند.
از خاورمیانه تا اروپای غربی و از آفریقا تا شرق دور همه مشکلات و مصائب هری پاتر را درک میکنند و در غمها و شادیهای او شریک میشوند. از طرف دیگر رولینگ میدانسته مخاطب هدف این رمان چه کسانی هستند. برای همین به رمانش لحنی نوجوانانه و تین ایجری بخشیده است.
از دهه هشتاد سیاستهای جهانی سازی با قدرت بیشتری اعمال شد و پیشرفت تکنولوژی هم به رشد هر چه سریعتر این سیاستها کمک کرد. جهانی سازی باعث شد تا باورهای مشترکی در بین تمامی مردم جهان شکل بگیرد. خصوصاً جوانان و نوجوانان که کمتر وابسته به سنتهای کشورهای خود بودند و به تکنولوژی دسترسی بیشتری داشتند بیشترین تاثیر را از سیاستهای جهانی سازی دریافت کردند.
جهانی سازی علاوه بر تاثیرات سیاسی و اقتصادی که بر جای گذاشت تاثیرات بیشمار فرهنگی هم داشت که در جای خودش قابل بررسی است. این سیاستها باعث شد آمال و آرزوهای نسل جوان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در یک راستا قرار بگیرد و علیرغم تفاوتهای فرهنگی و نژادی که مردم سراسر جهان با یکدیگر داشتند به سرفصلهای مشترکی در نگاه فرهنگی برسند.
در دل چنین فضایی است که هری پاتر ظهور میکند و بدل به یک پدیده جهانی میشود. رولینگ خواسته یا ناخواسته این فضا را به خوبی درک میکند و در راستای آن جهان داستانیاش را پیریزی میکند. مشکلاتی که هری پاتر با آن دست به گریبان است مشکلاتی است که میتواند برای هر کسی در هر جای جهان رخ دهد.
این مسئله باعث همذات پنداری مخاطب با شخصیت محوری رمان میشود و او را مشتاق پیگیری سرنوشت هری پاتر و دوستانش نگه میدارد. در واقع رولینگ در فضایی که جهانی سازی به وجود آورده رمانی خلق میکند در راستای همان فضا و اتمسفر. رمانی که وابسته سنتهای بریتانیایی نیست. زیاد با اسطورههای غربی کاری ندارد و بر خلاف ماجراهای نارنیا اسیر یک نگاه بنیاد گرایانه مذهبی نیست.
رولینگ با خلق یکی از جذابترین شخصیتهای منفی ادبیات فانتزی موفق میشود داستانش را با تعلیق و قدرت شگرفی روایت کند. این اصل پذیرفتهشدهای در داستاننویسی است که هر چقدر نیروی شر قویتر باشد داستان جذابتر خواهد بود.
لرد ولدمورت با تسلطش بر جادوی سیاه و قدرتی که در کشاندن افراد به سوی خودش دارد بدل به رقیبی قدرتمند برای هری میشود و او را مدام به چالش میکشد. از طرف دیگر ولدمورت هم گذشتهای شبیه شبیه هری پاتر داشته که تجلی آن گذشته مشترک را در زخمی که بر پیشانی هری نقش بسته میبینیم. با این تفاوت که هری و ولدمورت دو قرائت متفاوت این زیست مشترک هستند. هری نماد عشق است و ولدمورت نماد نفرت.
رولینگ کار پیچیدهای برای خلق هری پاتر انجام نداده بلکه از الگوها به درستی استفاده کرده. به خوبی چاشنیهایی مثل عشق و دوستی را به رمان افزوده تا حال و هوای رمان بیش اندازه سیاه و تلخ نشود. فضای رمانتیک هری پاتر همانقدر در جذب مخاطب نقش دارد که فضای فانتزی کتاب.
از جایی به بعد عشق هری به جینی ویزلی خواهر صمیمیترین دوستش و همچنین عشق رون ویزلی به هرمیون گرنجر بدل به یکی از محورهای اصلی رمان میشود. ساختن این فضای رمانتیک داستان را تلطیف کرده و باعث شده هری پاتر بدل به رمانی شیرین شود.
هری پاتر از آن پدیدههایی است که به یکباره و در اتمسفری خاص ظهور میکنند. پدیدههایی که تاثیر شگرفی بر فرهنگ جهانی میگذراند و میتوانند رویاهای مشترکی برای کودکان سراسر دنیا خلق کنند. به همین خاطر هم هست که دامنه تاثیر پدیده هری پاتر پس از بیست همچنان وسیع باقی مانده است.
شاید هری پاتر به لحاظ غنای ادبی و پیچیدگی مضمونی به پای شاهکار فناناپذیر تالکین ارباب حلقهها نرسد. اما نمیتوان کتمان کرد که از آن رمان ملموستر است و به خاطر همین ملموس بودن مخاطب بیشتری هم دارد. مخاطبانی که محدود به جامعهای خاص نیستند.
هر نوجوانی در سراسر جهان میتواند(یا میتوانسته) یک هری پاتر باشد. به دلیل همین حس همذاتپنداری هم هست که با شوقی عظیم سرنوشت این نوجوان لاغر با موهای پر کلاغی را پیگیری میکند. هری پاتر تنها یک رمان نیست بخشی از فرهنگ جهانی است و بار دیگر این نکته را اثبات میکند که فتح قلههای فرهنگی نیاز به کار پیچیدهای ندارد. وقتی ذهنی خلاق وجود داشته باشد باقی چیزها خودش جور میشود.