رویداد۲۴- گراهام آلیسون، رییس اندیشکده بلفر، استاد دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد آمریکا و مشاور ویژه و معاون پیشین وزیر دفاع آمریکا در دولتهای رونالد ریگان و بیل کلینتون بود طی مقالهای برای نشریه آتلانتیک به تشریح دیدگاههای موجود در اسرائیل در مورد توافق هستهای ایران پرداخته و این سوال را مطرح میکند که دیدگاهها در مورد توافق هستهای در رژیمی که بیشترین پیامدها را از آن تجربه کرده چگونه است؟
به گزارش گروه بین الملل
رویداد۲۴ به نقل از نشریه آتلانتیک، آلیسون که در حوزههای برنامه کنترل سلاح هستهای، منطقه دریای خزر، سیاستهای دفاعی، انرژی، ایران، امنیت ملی، تروریسم هستهای، امور تروریستی و آسیای جنوبی تخصص دارد مینویسد:
شش ماه پس از آنکه سنای آمریکا در ممانعت از تداوم برنامه هستهای ایران ناموفق ماند، جمهوری اسلامی گام مهمی در جهت محدود کردن زیرساختهای هستهای خود برداشته است. آژانس بین المللی انرژی اتمی که پایبندی این کشور به تعهداتش را کنترل میکند، اعلام کرده ایران تعهدات اولیه هستهای خود را اجرایی کرده و بخش عمده تحریمهای بین المللی بر این کشور لغو شده است.
در حال حاضر هرگونه قضاوت نهایی در مورد این توافق، زودهنگام است اما خوب است چند دیدگاه را مرور کنیم تا دریابیم در حال حاضر برنامه هستهای ایران در اولویت بندیهای اسرائیل چه جایگاهی یافته است:
«بدون شک این توافق میان ایران و غرب یک نقطه عطف تاریخی است. این توافق تغییری بزرگ در مسیری که ایران در پیش گرفته بود و در روشی که ما موضوعات را میدیدیم، بود.»
«این توافق خطرات بسیاری دارد اما فرصتهای زیادی هم ارائه میکند.»
«طی جدول زمانی ۱۵ سالهای که در پیش داریم، هنوز ایران را در فهرست اولویتهای مهم قرار میدهیم چراکه باید برنامه هستهای این کشور را زیر نظر داشته باشیم. اما این یک تغییر واقعی است. این یک نقطه عطف استراتژیک است.»
اینها بخشی از صحبتهای شخصی است که مسئولیت اصلی دفاع از اسرائیل را دارد: گادی ایزنکوت، رئیس ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل است. ایزنکوت که فرمانده نیروهای دفاعی اسرائیل محسوب میشود این اظهارنظرها را در سخنرانی ماه ژانویه به صورت عمومی برای همکارانش در اتاق فکر امنیت ملی، موسسه مطالعات امنیت ملی ارائه کرد. ایزنکوت در حالی به تشریح رویکرد خود و نیروهای دفاعی اسرائیل در مورد این سوال پرداخت که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل آن را «یک اشتباه تاریخی» خوانده بود.
این بحث تابستان گذشته و زمانیکه ایزنکوت برای نخستین بار در تاریخ اسرائیل یک استراتژی دفاعی عمومی را ارائه کرد، مطرح شد. زمانیکه این سند منتشر شد، برای تحلیلگران اسرائیلی تقریبا غیرقابل باور بود که در این سند استراتژی دفاعی هیچ اشارهای به تهدید هستهای ایران نشده است. این حذف آنقدر واضح بود که نشریات اسرائیل گمانه زنی کردند که یک ضمیمه مخفی در مورد دامنه واقعی تهدید هستهای ایران نیز وجود دارد، در حالیکه برخی دیگر معتقد بودند این حذف برای تحقیر نخست وزیر اسرائیل صورت گرفته است. اما صحبتهای ماه ژانویه ایزنکوت به تمام این گمانه زنیها پایان داد.
اگر تهدید هستهای ایران برای آینده مشخصی کنار گذاشته شده، این ژنرال حوزه دفاع تهدید شماره یک اسرائیل را چه میداند؟ پاسخ ایزنکوت همان ایران است: اما نه برنامه هستهای آن، بلکه حرکت آن به سمت هژمونی در منطقه؛ از حمایتش از حزب الله در لبنان و سوریه، حمایت از حماس در غزه و حمایت از حوثیها در یمن گرفته تا نفوذ قابل توجهاش در بغداد.
گراهام هریسون در بخش دیگری از مقاله خود مینویسد: من که به تازگی در یکی از مباحثههای خصوصی و محرمانه مقامات دستگاه امنیتی اسرائیل حضور داشتم میتوانم تایید کنم که ارزیابی ایزنکوت یک استثنا نیست: استادان امنیتی اسرائیل در پی توافق هستهای، حال یک فضای کاملا متفاوت از تهدید را میبینند. طی یک دهه اخیر، پیشرفتهای هستهای ایران باعث تمرکز و نگرانی بیش از اندازه آنها نسبت به توسعه تسلیحات هستهای در ایران شده بود. آنها بر این باورند که آن تهدید دست کم برای پنج سال آینده یا احتمالا یک دهه به تعویق افتاده و این امر به آنها امکان پرداختن به دیگر چالشهای جدی را میدهد.
این نوع ارزیابی تنها به استادان نظامی اسرائیل محدود نمیشود. افرایم هالوی، رئیس سابق موساد ارزیابی مشابهی را ارائه کرد: من معتقدم این توافق مسیر توانمندی نظامی هستهای ایران را دست کم برای یک دهه مسدود میکند. و معقتدم توافقاتی که میان دو طرف نهایی شده، به گونهای است که حداقل برای یک دهه آینده پاسخ روشنی در مورد تهدید نظامی ایران به دست میدهد.