رویداد24- یادگار امام خمینی با تشریح عناصر پدیدآورنده «صبر» تأکید کرد: انسانی صبر حقیقی دارد که اگر هدف اقتضا کرد، لحظهای در قیام سستی نکند و با همان انگیزه که به صبر روی آورده است به قیام و انقلاب و جوشش روی آورد.
حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی در مراسم عزاداری هیأت ایثارگران در حسینیه جماران به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، در سخنانی با اشاره به دو عنصر «موضوع» و «قهرمان» در حوادث تاریخی، اظهار داشت: گرچه در حادثهای مانند کربلا موضوع حادثه و قهرمان در یک نفر جمع شده است، اما در برخی حوادث، موضوع یک نفر یا یک مفهوم است و قهرمان فردی دیگر؛ چنانکه در سقیفه، موضوع علی (ع) است اما قهرمان واقعه فاطمه زهرا (س) است.
او با بیان اینکه در روز شهادت صدیقه طاهره (س) ایشان موضوع حادثه است، اما قهرمان این روز علی (ع) است، افزود: علی (ع) گرچه در جنگاوری، شجاعت، علم و... برترین است اما در این روز با صبر خویش قهرمان است و اگر پس از ۱۴ قرن میتوانیم بگوییم علی (ع) قهرمان امروز است به خاطر وجود همین عنصر در رفتار ایشان بوده است.
یادگار امام سپس به بیان تفاوتهای «صبر» و «ضعف» پرداخت و گفت: گاهی اوقات ناتوانی خود را به صبر معنا میکنیم؛ در حالی که صبر از قدرت ریشه میگیرد، اما ضعف ریشه در ترس یا طمع دارد، بنابراین صبر جایی است که بتوانیم کاری کنیم، اما صبور باشیم؛ قدرت داشته باشیم اما دندان روی جگر بگذاریم. اما اگر دست و پای کسی را ببندند و بگویند او صبر کرده است، معنا ندارد چرا که چارهای جز این ندارد!
او در تبیین عوامل پدیدآورنده صبر، اولین عنصر را «قدرت خودکنترلی» خواند و افزود: صبر نباید از روی ناچاری و ناتوانی باشد، بلکه باید در هنگام توانایی اتفاق بیفتد و بدانیم چرا با وجود این توانایی همچون علی(ع) صبر میکنیم.
سیدحسن خمینی «شناخت مصلحت بالاتر برای هدف بزرگتر» را به عنوان دیگر عامل ایجاد کننده صبر برشمرد و یادآور شد: اگر روزی دوست یا شریک ما بر سر ما فریاد زد، ما مقابله به مثل نمیکنیم، چرا که میدانیم در این صورت دوستی یا شراکت ما از بین رفته و ضرر این اتفاق بیشتر از نفع آن خواهد بود؛ لذا نسبت به هزینه یا مصیبت کوچکتر تحمل نشان میدهیم.
او ادامه داد: ممکن است در صورت صبوری مورد اتهام دوستان نیز واقع شویم و از سوی آنان ترسو لقب بگیریم که تحمل شنیدن این سخنان نیز نیازمند صبر است. چنانکه امام حسن (ع) پس از صلح با معاویه، از سوی نزدیکترین یاران «مذل المومنین» لقب گرفت؛ اما آن حضرت مصلحت بالاتر را دیدند و یاران همان لحظه را.
یادگار امام «اراده» را دیگر عامل ایجاد کننده صبر خواند و تأکید کرد: انسان اگر سست عنصر نباشد، قادر به صبوری خواهد بود.
«علم» دیگر عنصری بود که او به عنوان عامل پدیدآورنده صبر آن را مورد اشاره قرار داد و در این زمینه افزود: علم به معنای شناخت شرایط است، چراکه گاهی اوقات فرد به خاطر عدم برخورداری از این شناخت با همان سرعت که صعود کرده بود، سقوط میکند. بنابراین او باید جامعه را بشناسد و مصلحت بالاتر را تشخیص دهد و به زمان خویش نیز آگاهی داشته باشد.
او لازمه این علم را خرد جمعی دانست و ادامه داد: یک فرد یا جمع کوچک نمیتواند به تنهایی مصلحت و هدف بزرگتر را تشخیص دهد و نمیتواند بگوید ما همه چیز را میفهمیم؛ بلکه باید پس از مشورت تصمیمگیری شود. همانگونه که در آیات قرآن خطاب به پیامبر (ص)، مشورت پیش از عزم توصیه شده است و دیدیم که ایشان در جنگ خندق با افراد مختلف مشورت کردند.
یادگار امام یادآور شد: اگر حوزه تصمیم گیری ما فردی باشد باید با دقت تصمیم بگیریم و اگر حیطه آن یک جمع کوچک بود باید با افراد همان جمع مشورت کنیم، اما اگر یک کار به حوزه جامعه کشیده شد باید تمام عقل جمعی را به کار گرفت. لذا برای شناخت مصلحت بالاتر که از عوامل صبراست، باید همگان تدبیر کنند و برای سعادت جامعه بیندیشند.
او «امید» را دیگر عامل لازم برای پدیدآمدن صبر دانست و آن را به عنوان شرطی برای اراده ذکر کرد و افزود: کسی که امیدوار نباشد حرکتی هم نمیکند؛ چراکه وقتی انسان بر اساس علم حرکت میکند و در حوزه توانایی خویش اعمال قدرت میکند، باید توجه داشته باشد که عوامل بیرونی هم وجود دارد که اگر از لحاظ ذهنی قادر به مدیریت آنها نباشد قادر به انجام کار نخواهد بود.
سیدحسن خمینی با تأکید بر تفاوت میان امید و خیال بافی، یادآور شد: خیال بافی یعنی اینکه انسان به امور غیر عقلایی دل ببندد، ولی امید امری عقلایی است. لذا باید تمام تدبیر و کار کارشناسی خود را استفاده کند و در حد عقلایی نیز امیدوار باشد.
یادگار امام «قدرت» را دیگر عنصر موثر در ایجاد صبر برشمرد و گفت: انسانها از لحاظ روحی متفاوت هستند اما میتوانند از راه بالا بردن توکل به خداوند خودسازی کنند؛ لذا انسانهای متوکل امید قویتر و قدرت بالاتری دارند.
او با اشاره به سوء برداشتها از مفهوم توکل تأکید کرد: هنگام توکل خود انسان نیز باید حرکت کند و سپس به خدا توکل کند؛ چرا که گاهی در حوادث مقصر اصلی را گم میکنیم و دنبال مشکل در جای دیگری میگردیم.
یادگار امام اتکاء به خدا را شرط اساسی زندگی شیرین و توام با توانمندی خواند و تأکید کرد: انسان صبور باید به اوج توکل به خدا برسد.
سیدحسن خمینی همچنین با تأکید بر موضوع «اعتماد به فهم مردم» در ایجاد قدرت، یادآور شد: این امر موجب قدرتمند شدن، امیدوار شدن و توانمندی میشود. ما باید باور کنیم که نمیتوان همه را فریب داد، گرچه برای مدت کوتاهی ممکن است دل مردم فریب بخورد اما در بلند مدت ممکن نیست و اینگونه نیست که اگر صاحبان تریبونهای رسا دائما حرف خود را بزنند مردم همیشه حرف آنها را باور کنند.
او با نقل این سخن استاد شهید مرتضی مطهری که پس از سفر به نوفل لوشاتو گفته بودند من چهار ایمان (به خدا، هدف، راه و مردم) را در امام دیدم، افزود: اگر روزی همه جامعه از کسی رویگردان شد اشکال از اوست و اگر اشکال از او نیست باید تلاش کند مردم را مجاب کند و قبول کنیم میتوان مردم را مجاب کرد.
یادگار امام با اشاره به شکسته شدن انحصار رسانهای در دنیای امروز یادآور شد: در همان زمانی که انحصار رسانهای در اختیار بنی امیه بود، ندای خاندان اهل بیت (ع) از درون کارزار به گوش مردم رسید و تاکنون هم بلندترین صداست.
او «اعتماد به نفس» را دیگر عامل قدرت برشمرد و تصریح کرد: بسیار مهم است که انسانها مذبذب نباشند؛ چرا که گرچه فتح و ظفر ظاهری باعث اقبال و ادبار گروهی میشود اما انسانهایی که اعتماد به نفس دارند شخصیت محکمی دارند قدرتمندتر هستند و به همین خاطر توان صبر بالایی دارند.
سیدحسن خمینی در جمعبندی سخنان خود، عوامل پدیدآورنده صبر را همان عوامل ایجاد انقلاب و حرکت در جامعه دانست و گفت: اگر دیدیم عواملی که صبر را پدید میآورد غیر از این عوامل است؛ نام آن صبر نیست بلکه ضعف و ناتوانی است؛ چرا که صبر ریشه در حرکت، امید، نشاط و نگاه به آینده دارد اما خون دل خوردن ریشه در نگاه به گذشته، ضعف و ناتوانی.
او با اشاره به آیه «و لنبلونکم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین» و روایتی از پیامبر (ص) در خصوص صبر تصریح کرد: اگر در جایی مصلحت بر قیام کردن باشد باید قیام کرد، اما اگر مصلحت بر سکوت است باید سکوت کنیم؛ اما گرفتار توجیهات نشویم چرا که بعضی اوقات مصلحت شخصیمان را مصلحت جمعی نام میدهیم.
یادگار امام ادامه داد: انسان موجود بسیار عجیبی است که گاهی توان کلاه گذاشتن بر سر خود را نیز دارد و لذا وقتی به خاطر ترس یا طمع جرأت حرکت کردن ندارد میگوید این کار به مصلحت نیست!
او با اشاره به این بیت سعدی که میگوید «هر که را خوف و طمع در کار نیست/ از ختا باکش نباشد وز تتار»، اظهار داشت: اگر کسی نسبت به آنچه دارد نترسد و نسبت به آنچه ندارد طمع نکند، تبدیل به انسان واقعی میشود. البته در همین نقطه هم ممکن است به دلیل نداشتن علم کافی، شجاعت کار انسان را خراب کند و از همین رو باید به فهم دیگران توجه کند و با مشاوره و شناخت پیش رود تا جامعه، جهان و دشمن را بهتر بشناسد.
سیدحسن خمینی با بیان اینکه گاهی فضای روبهروی خویش را به درستی نمیشناسیم، تأکید کرد: صبوری در این نیست که زانوی غم و ناتوانی به بغل بگیریم؛ بلکه باید در هنگام توانایی و قدرت برای مصالح بالاتر شرایط را تحمل کنیم که در این صورت صبر علوی داریم.
او در پایان یادآور شد: انسان صبور، انسانی است که اگر تشخیص داد، با همان قدرت قیام میکند و با همان توان در مقابل غیر میایستد و اگر لازم شد هر هزینهای را در این مسیر میپردازد. بنابراین، انسانی صبر حقیقی دارد که اگر هدف اقتضا کرد لحظهای در قیام سستی نکند و با همان انگیزه که به صبر روی آورده است به قیام و انقلاب و جوشش روی آورد؛ اگر چه باید توجه داشت کهگاه صبر بزرگترین جوشش و فریاد است.
منبع: جماران